تیک تاک ثانیهها؛ صدای ناقوس سرنگونی
6 mag 2020 ·
12 min. 20 sec.
Scarica e ascolta ovunque
Scarica i tuoi episodi preferiti e goditi l'ascolto, ovunque tu sia! Iscriviti o accedi ora per ascoltare offline.
Descrizione
وقتی زمین سفت میشود گاوها به یکدیگر شاخ میزنند. از علائم سفت شدن زمین یا بهتر است بگوییم به لرزه درآمدن زمین در زیر پای باندهای نظام آن است که آنها برای سفید جلوه دادن کارنامهٔ خود، دیگری را متهم کرده و مقصر ناکارآمدی و به بنبست رسیدن نظام در عرصههای گوناگون میدانند. این در حالی است که میدانند مردم ایران در قیام دی ۹۶ جواز تدفین تمامیت نظام را صرفنظر از مارک، رنگ، مدل و نوع لباس باندهای آن صادر کردهاند. از دید مردم سالهاست باندهای جورواجور نظام یک نقش واحد ایفا میکنند: حفظ نظام جهل و جنون به قیمت تیرهروزی مردم ایران.
گوشهای از دستآوردهای «نظام الهی» برای کارگران
در جدیدترین دوئل باندهای نظام برای سهمخواهی بیشتر، باند مغلوب با درج تحلیلی از محسن رنانی در سایت جماران (۱۲اردیبهشت ۹۹) نوشت:
«اگر یک کارگر، قبل از انقلاب با ۲۴سال قسط دادن میتوانست صاحب خانه شود، اکنون (در سال ۱۳۹۸) باید ۱۳۷سال قسط بدهد تا صاحب خانه شود؛ اگر در سال ۵۸ با پسانداز ۱۳ماه دستمزدش میتوانست یک پیکان بخرد اکنون در سال ۹۸ با ۴۶ماه دستمزدش میتواند یک پراید بخرد. اگر در همان سال ۵۸ با دستمزد یک ماهش میتوانست ۷۴ کیلو گوشت بخرد اکنون تنها میتواند ۱۷ کیلو گوشت بخرد؛ و اگر در سال ۵۷ با یک ماه حقوقش میتوانست ۱۲ گرم طلا بخرد اکنون با یک ماه حقوقش تنها میتواند ۳ و نیم گرم طلا بخرد. در یک جمله، سفره یک خانواده کارگری اکنون حدود یک چهارم سفره او در اوایل انقلاب است. چرا؟ چون دستمزد او در این ۴۰سال حدود ۹۰۰برابر شده است، در حالی که بهطور تقریبی، قیمت بنزین ۳هزار برابر، قیمت نان ۳هزار برابر، قیمت خودرو ۳هزار برابر، قیمت مسکن ۶هزار برابر و قیمت سکه ۱۰هزار برابر شده است. و البته اینها همه مربوط به حدود ۱۲ تا ۱۳میلیون کارگر رسمی کشور است، اما حدود پنج میلیون نفر از کارگران کشور نیز هستند که کاملاً فراموش شدهاند و وضعشان از این، بسیار بدتر است. یعنی اشتغال غیررسمی دارند، که بهمعنی دستمزدی بسیار کمتر از دستمزد کارگران رسمی است، و البته بدون داشتن هر گونه بیمه و تأمین اجتماعی مشغول به کارند. آری، اینها چکیده دستآوردهای ماست در این چهل سال برای کارگرانمان».
بهگروگان گرفتن مردم در حاکمیت ولایی
در این نوشته برای نجات حاکمیت آخوندی از سرنگونی محتوم نسخهای پیچیده شده بود که نسخه نویس آن را «پارادیم شیفت» یا «افق گشایی» نامیده بود. او این پارادیم شیفت را اینگونه معنا کرده بود:
«پارادایم شیفت یا افقگشایی سیاسی بهمعنی تغییر در نوع نگاه و در نتیجه تغییر در اولویت اهداف حکومت در مواجهه با مسائل و تخصیص بودجه بر اساس اطلاعات به روز شده از وقایع جاری است. اما چرا برخی حاکمان تن به تسلیم و تغییر جهت نمیدهند و همچنان بر مواضع و اهداف شکسته خورده خود پافشاری میکنند؟! ایدئولوژی و ایدئولوژیمحور بودن حاکمیت دروازههای عقلانیت و عقلانی اندیشیدن را مسدود و محدود میکند و نظام سیاسی را در چنبره خود میگیرد. در این حالت نظام سیاسی در خدمت ایدئولوژی است و نه ایدئولوژی در خدمت نظام سیاسی و یا نظام سیاسی در خدمت مردم! در واقع در این شرایط، ایدئولوژی، نظام سیاسی را به گروگان میگیرد و نظام سیاسی نیز مردم را».
نسخهپیچ پارادیم شیفت، یکی از موانع محقق نشدن این داروی شفابخش را مقاومت حاکمانی عنوان کرده بود که بیم دارند «قدرت کاریزماتیک و وجهه سیاسی آنها» خدشهدار شود. این یک تعریض به باند غالب و در واقع شخص خامنهای بود.
نمونهٔ کوچکی از فساد حکومتی تحت عنوان «اشرافیگری»
باند مقابل در مطلبی با عنوان «ریشهٔ ناکارآمدیها در نظام اسلامی، در روزنامهٔ جوان (۱۵اردیبهشت ۹۹) به این نسخهپیچی واکنش نشان داد:
«چند اقتصاد خوان غربگرا و اصلاحطلب دور هم جمع شده و بر اساس آموزههای لیبرال سرمایهداری با مقایسه قدرت خرید مردم در سال ۹۸ نسبت به سال ۵۷ و افزایش ۹۰۰برابری حقوق و دستمزد نسبت به افزایش ۳۰۰۰برابری قیمت کالاها در ۴۰سال گذشته ضمن تطهیر رژیم فاسد و طاغوتی شاهی، نظام اسلامی را متهم به ناکارآمدی میکنند و تحقیق! خود که در سال ۹۸ انجام شده را با هدف تحریک کارگران در روز ۱۱اردیبهشت ۹۹ منتشر میکنند در حالیکه تحقیق این اقتصاد خوانها از اساس، غلط، غیرعلمی، فرار از پاسخگویی و مبتنی بر فریب مردم است».
نکتهٔ قابل توجه آن است که باند غالب نظام، در دوئل با باند مغلوب و تئوریسینهای آن، ناخواسته روی مسائلی انگشت میگذارد که به نوعی اعتراف به ساختار کل حاکمیت و طینت فاسد و جنایتکارانهٔ آن است. طرح موضوعاتی مانند «اشرافیگری»، «تحقیر توانایی ملی و داخلی»، «مفاسد گستردهٔ اقتصادی»، «رانتخواری» بیانگر گوشهٔ کوچکی از کارنامهٔ سراسر فساد و جنایت آخوندها در ایران است و هر دو باند نظام در آن دست داشتهاند.
در همین مطلب به طرز تکاندهندهای اذعان شده است که آقازادههای نظام ۱۴۰میلیارد دلار از داراییهای مردم ایران را به یغما برده و برای خاصهخرجیهای خود از ایران خارج کردهاند:
«خروج بیش از ۱٤۰میلیارد دلار از ثروت ملی توسط آقازادههای جریان غربگرا تنها یک نمونه از بلایای غربگرایی در ایران است». (روزنامه حکومتی جوان. ۱۵اردیبهشت۹۹)
این رسانه این اختلاس حیرتآور را تنها «یک نمونه» نامیده است. در این مطلب همچنین به «رشد ۱۰برابری قیمت کالاها در اردیبهشت۹۹ نسبت به اردیبهشت ۹۸ و نیز «رشد نامتعادل و اندک حقوق و دستمزدها» و نیز «تشدید فاصلهٔ طبقاتی و فقر عمومی» اشاره شده است.
این در حالی است که هر دو باند نظام در مورد ثروت ۲۰۰میلیاردی خامنهای و مافیای بیت او و نیز نهادهای وابسته به بیت سکوت کردهاند و آن را با خرمردرندی دور میزنند.
پیام تیک تاک هر ثانیه
برای مردم ایران پس از سالها تجربه و خطا و پرداخت قیمت سهمگین و خونین، اکنون بهخوبی روشن است که سگ زرد نه برادر شغال که خود شغال است. بازی اصلاحطلب و اصولگرا دیرگاهی است به پایان رسیده است. آری، همانگونه که نوشتهاید: «باید از انقلاب ترسید» و باید بترسید. «فرصتی باقی نمانده است»!
«روزهای اعتراض محدود بود و زود گذشت اما جامعه را لرزانید، روشنفکران هم لرزیدند. چرا که تمامی سالهای پس از انقلاب هیچ اعتراضی به این گستردگی، با این سرعت، به این حد از خشونت و با این ساختار سنی پایین شکل نگرفته بود. از سوی دیگر و از منظر طبقاتی و جغرافیایی نیز جنبش، جنبشی پیرامونی بود. تشکیل شده از افرادی حاشیهنشین از طبقات پایین اقتصادی که معاش را دغدغه اصلی خود میدانند. بدانیم گره خوردن انرژی گروههای حاشیهنشین، طبقات پایین جامعه و جمعیت کم سنوسال، چنان موجی خلق خواهد کرد که هر موج شکنی را خواهد شکست». (سایت حکومتی جماران. ۱۲اردیبهشت۹۹)
اکنون نه تنها سخن از «گره خوردن انرژی گروههای حاشیهنشین، طبقات پایین جامعه و جمعیت کم سن و سال» و قدرت موجشکنانهٔ آنها، بلکه سخن از زمان و موعد و چفت و بست قرارها برای به هم پیوستن و جاری شدن و ایجاد پیاپی موجهای توفانی است. سخن از سرنگون کردن است.
تیک تاک هر ثانیه همانطور که سخنگوی مجاهدین گفت برای نظام آخوندی یک ناقوس سرنگونی است:
سخنگوی مجاهدین
«بله به جایی رسیدهاید که هر تیک تاک ساعت
برای شما یک تهدید به ترور و ناقوس سرنگونی است»!
گوشهای از دستآوردهای «نظام الهی» برای کارگران
در جدیدترین دوئل باندهای نظام برای سهمخواهی بیشتر، باند مغلوب با درج تحلیلی از محسن رنانی در سایت جماران (۱۲اردیبهشت ۹۹) نوشت:
«اگر یک کارگر، قبل از انقلاب با ۲۴سال قسط دادن میتوانست صاحب خانه شود، اکنون (در سال ۱۳۹۸) باید ۱۳۷سال قسط بدهد تا صاحب خانه شود؛ اگر در سال ۵۸ با پسانداز ۱۳ماه دستمزدش میتوانست یک پیکان بخرد اکنون در سال ۹۸ با ۴۶ماه دستمزدش میتواند یک پراید بخرد. اگر در همان سال ۵۸ با دستمزد یک ماهش میتوانست ۷۴ کیلو گوشت بخرد اکنون تنها میتواند ۱۷ کیلو گوشت بخرد؛ و اگر در سال ۵۷ با یک ماه حقوقش میتوانست ۱۲ گرم طلا بخرد اکنون با یک ماه حقوقش تنها میتواند ۳ و نیم گرم طلا بخرد. در یک جمله، سفره یک خانواده کارگری اکنون حدود یک چهارم سفره او در اوایل انقلاب است. چرا؟ چون دستمزد او در این ۴۰سال حدود ۹۰۰برابر شده است، در حالی که بهطور تقریبی، قیمت بنزین ۳هزار برابر، قیمت نان ۳هزار برابر، قیمت خودرو ۳هزار برابر، قیمت مسکن ۶هزار برابر و قیمت سکه ۱۰هزار برابر شده است. و البته اینها همه مربوط به حدود ۱۲ تا ۱۳میلیون کارگر رسمی کشور است، اما حدود پنج میلیون نفر از کارگران کشور نیز هستند که کاملاً فراموش شدهاند و وضعشان از این، بسیار بدتر است. یعنی اشتغال غیررسمی دارند، که بهمعنی دستمزدی بسیار کمتر از دستمزد کارگران رسمی است، و البته بدون داشتن هر گونه بیمه و تأمین اجتماعی مشغول به کارند. آری، اینها چکیده دستآوردهای ماست در این چهل سال برای کارگرانمان».
بهگروگان گرفتن مردم در حاکمیت ولایی
در این نوشته برای نجات حاکمیت آخوندی از سرنگونی محتوم نسخهای پیچیده شده بود که نسخه نویس آن را «پارادیم شیفت» یا «افق گشایی» نامیده بود. او این پارادیم شیفت را اینگونه معنا کرده بود:
«پارادایم شیفت یا افقگشایی سیاسی بهمعنی تغییر در نوع نگاه و در نتیجه تغییر در اولویت اهداف حکومت در مواجهه با مسائل و تخصیص بودجه بر اساس اطلاعات به روز شده از وقایع جاری است. اما چرا برخی حاکمان تن به تسلیم و تغییر جهت نمیدهند و همچنان بر مواضع و اهداف شکسته خورده خود پافشاری میکنند؟! ایدئولوژی و ایدئولوژیمحور بودن حاکمیت دروازههای عقلانیت و عقلانی اندیشیدن را مسدود و محدود میکند و نظام سیاسی را در چنبره خود میگیرد. در این حالت نظام سیاسی در خدمت ایدئولوژی است و نه ایدئولوژی در خدمت نظام سیاسی و یا نظام سیاسی در خدمت مردم! در واقع در این شرایط، ایدئولوژی، نظام سیاسی را به گروگان میگیرد و نظام سیاسی نیز مردم را».
نسخهپیچ پارادیم شیفت، یکی از موانع محقق نشدن این داروی شفابخش را مقاومت حاکمانی عنوان کرده بود که بیم دارند «قدرت کاریزماتیک و وجهه سیاسی آنها» خدشهدار شود. این یک تعریض به باند غالب و در واقع شخص خامنهای بود.
نمونهٔ کوچکی از فساد حکومتی تحت عنوان «اشرافیگری»
باند مقابل در مطلبی با عنوان «ریشهٔ ناکارآمدیها در نظام اسلامی، در روزنامهٔ جوان (۱۵اردیبهشت ۹۹) به این نسخهپیچی واکنش نشان داد:
«چند اقتصاد خوان غربگرا و اصلاحطلب دور هم جمع شده و بر اساس آموزههای لیبرال سرمایهداری با مقایسه قدرت خرید مردم در سال ۹۸ نسبت به سال ۵۷ و افزایش ۹۰۰برابری حقوق و دستمزد نسبت به افزایش ۳۰۰۰برابری قیمت کالاها در ۴۰سال گذشته ضمن تطهیر رژیم فاسد و طاغوتی شاهی، نظام اسلامی را متهم به ناکارآمدی میکنند و تحقیق! خود که در سال ۹۸ انجام شده را با هدف تحریک کارگران در روز ۱۱اردیبهشت ۹۹ منتشر میکنند در حالیکه تحقیق این اقتصاد خوانها از اساس، غلط، غیرعلمی، فرار از پاسخگویی و مبتنی بر فریب مردم است».
نکتهٔ قابل توجه آن است که باند غالب نظام، در دوئل با باند مغلوب و تئوریسینهای آن، ناخواسته روی مسائلی انگشت میگذارد که به نوعی اعتراف به ساختار کل حاکمیت و طینت فاسد و جنایتکارانهٔ آن است. طرح موضوعاتی مانند «اشرافیگری»، «تحقیر توانایی ملی و داخلی»، «مفاسد گستردهٔ اقتصادی»، «رانتخواری» بیانگر گوشهٔ کوچکی از کارنامهٔ سراسر فساد و جنایت آخوندها در ایران است و هر دو باند نظام در آن دست داشتهاند.
در همین مطلب به طرز تکاندهندهای اذعان شده است که آقازادههای نظام ۱۴۰میلیارد دلار از داراییهای مردم ایران را به یغما برده و برای خاصهخرجیهای خود از ایران خارج کردهاند:
«خروج بیش از ۱٤۰میلیارد دلار از ثروت ملی توسط آقازادههای جریان غربگرا تنها یک نمونه از بلایای غربگرایی در ایران است». (روزنامه حکومتی جوان. ۱۵اردیبهشت۹۹)
این رسانه این اختلاس حیرتآور را تنها «یک نمونه» نامیده است. در این مطلب همچنین به «رشد ۱۰برابری قیمت کالاها در اردیبهشت۹۹ نسبت به اردیبهشت ۹۸ و نیز «رشد نامتعادل و اندک حقوق و دستمزدها» و نیز «تشدید فاصلهٔ طبقاتی و فقر عمومی» اشاره شده است.
این در حالی است که هر دو باند نظام در مورد ثروت ۲۰۰میلیاردی خامنهای و مافیای بیت او و نیز نهادهای وابسته به بیت سکوت کردهاند و آن را با خرمردرندی دور میزنند.
پیام تیک تاک هر ثانیه
برای مردم ایران پس از سالها تجربه و خطا و پرداخت قیمت سهمگین و خونین، اکنون بهخوبی روشن است که سگ زرد نه برادر شغال که خود شغال است. بازی اصلاحطلب و اصولگرا دیرگاهی است به پایان رسیده است. آری، همانگونه که نوشتهاید: «باید از انقلاب ترسید» و باید بترسید. «فرصتی باقی نمانده است»!
«روزهای اعتراض محدود بود و زود گذشت اما جامعه را لرزانید، روشنفکران هم لرزیدند. چرا که تمامی سالهای پس از انقلاب هیچ اعتراضی به این گستردگی، با این سرعت، به این حد از خشونت و با این ساختار سنی پایین شکل نگرفته بود. از سوی دیگر و از منظر طبقاتی و جغرافیایی نیز جنبش، جنبشی پیرامونی بود. تشکیل شده از افرادی حاشیهنشین از طبقات پایین اقتصادی که معاش را دغدغه اصلی خود میدانند. بدانیم گره خوردن انرژی گروههای حاشیهنشین، طبقات پایین جامعه و جمعیت کم سنوسال، چنان موجی خلق خواهد کرد که هر موج شکنی را خواهد شکست». (سایت حکومتی جماران. ۱۲اردیبهشت۹۹)
اکنون نه تنها سخن از «گره خوردن انرژی گروههای حاشیهنشین، طبقات پایین جامعه و جمعیت کم سن و سال» و قدرت موجشکنانهٔ آنها، بلکه سخن از زمان و موعد و چفت و بست قرارها برای به هم پیوستن و جاری شدن و ایجاد پیاپی موجهای توفانی است. سخن از سرنگون کردن است.
تیک تاک هر ثانیه همانطور که سخنگوی مجاهدین گفت برای نظام آخوندی یک ناقوس سرنگونی است:
سخنگوی مجاهدین
«بله به جایی رسیدهاید که هر تیک تاک ساعت
برای شما یک تهدید به ترور و ناقوس سرنگونی است»!
Informazioni
Autore | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organizzazione | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Sito | - |
Tag |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company
Commenti