تعزیهخوانی حسرتآلود بر نعش برجام
22 giu 2020 ·
8 min. 43 sec.
Scarica e ascolta ovunque
Scarica i tuoi episodi preferiti e goditi l'ascolto, ovunque tu sia! Iscriviti o accedi ora per ascoltare offline.
Descrizione
متعاقب صدور قطعنامهٔ شورای حکام آژانس انرژی اتمی علیه حاکمیت دینی در ۳۰خرداد۹۹ سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان در بیانیهیی خواستار باقی ماندن تحریم تسلیحاتی اروپا علیه ایران تا پایان سال۲۰۲۳ شدند. آنها نگرانی نسبت به امنیت و ثبات منطقه را از دلایل باقی ماندن ایران در این تحریم برشمردند.
رژیم آخوندی که خیز برداشته بود از نمد لغو تحریم تسلیحاتی کلاه جدیدی برای ماجراجوییهای تروریستیاش بدوزد، ناگهان سکندری رفت و شترق با کله به زمین خورد؛ از آن نوع زمینخوردنها که تا مدتی مشاعر به جای خود برنمیگردد و به جای آن ستارههایی گنگ و اضطرابزا بر گرد سر به چرخش درمیآیند.
در چنین حالتی دیکتاتوری آخوندی هم چوب را میخورد و هم پیاز؛ یعنی هم باید به بازرسیها تن بدهد، و هم اینکه از برداشتن تحریم تسلیحاتی نیز خبری نیست.
بابا برجام مرد. هفت کفن هم پوساند!
این جملهای است که آخوند پژمانفر، عضو مجلس ولایی در جلسهٔ ۱تیر۹۹ آن را با طعنه به حسن روحانی گفت. تعزیهخوانی و دست روی دست کوبیدن برای برجام مرده و هفت کفن پوسانده، در حقیقت تعزیهخوانی برای رژیمی است که میخواست، بمبسازی خود را در خفا پیش ببرد و ناگهان جهان را با بمب ساخته شده مواجه سازد. الگوی خامنهای برای چنین وضعیتی، کرهٔ شمالی بود با یک تفاوت کوچک و آن اینکه کرهٔ شمالی بمب را ساخته بود و اپوزیسیون هوشیاری مانند سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت نداشت تا این پروژهٔ ضدملی را بر سرش خراب کند و بر سر بزنگاه خفت او را بچسبد. عبرتآموز اینکه کیهان شریعتمداری اینک مینویسد: «صدافسوس ما شدیم عبرت کرهایها!»(کیهان. ۱تیر۹۹)
حال در وضعیت احتضار برجام به نقطهای رسیده است که خودشان میگویند سالها مرده و هفت کفن هم پوسانده است. از این میشود این نتیجه را گرفت که نظام مردهخواران و مردهپرستان در وضعیتی است که میداند اگر از استخوانهای پوسیدهٔ برجام دست بردارد وضعیتی بهمراتب وخیمتر در انتظار آن است.
قطعنامهدان پاره نشد!
برخلاف نعرههای برد ـ برد و اقتدار ملکوتی نظام! اینک خودشان مینویسند که هدف از تندادن به برجام چیزی جز جلوگیری از رفتن به ذیل بند ۷منشور سازمان ملل نبوده است. بهنظر میرسد اگر دیکتاوری آخوندی روزی در اوج بدمستی میگفت: «آنقدر قطعنامه صادر کنید تا قطعنامهدانتان پاره شود»! الآن اذعان میکند که نه تنها قطعنامهدان پاره نشد، بلکه ...
«در تمام سالهایی که آقای روحانی رئیسجمهور کشور بودند، «لغو قطعنامههای ضدایرانی» و «جلوگیری از تصویب قطعنامه جدید» یکی از مهمترین توجیهاتی بود که برای ادامه سیاست بهاصطلاح «تنشزدا» به کار میبردند. اینکه نزدیک به ۷سال روی «جلوگیری از صدور قطعنامه» تمرکز کنی و در سال آخر ریاستجمهوریات، با یک قطعنامه بدرقهات کنند، حقیقتاً غمانگیز و صدالبته عبرتآموز است».
ما به زمستان ۱۳۹۱ برگشتهایم!
پاسدار عبدالله گنجی، این معنا را بهگونهیی دیگر بالغ کرد و با ناراحتی و حسرت به دلی تمام نوشت:
«این روزها سه کشور اروپایی امضاکننده برجام محور بیانیه شورای حکام علیه کشورمان شدهاند و در عینحال خواستار ادامه تحریم تسلیحاتی کشورمان تا ۲۰۲۳ هستند، به تعبیر دیگر از امضای خود که بر اساس آن در آبان ماه امسال میتوانستیم سلاح بخریم و بفروشیم عدول کردهاند. ماحصل این روند ما را به این جمعبندی میرساند که به زمستان سال۱۳۹۱ برگشتهایم، با این تفاوت که اکنون رآکتور هستهیی را دادهایم، ممنوعیتها را پذیرفتهایم، نفت نمیفروشیم، ارز و طلا به گرده آهو رفته است و آرزو میکنیم کاش همان شرایط ۱۳۹۱ ادامه مییافت که ارز ۳۶۰۰تومان بود و سکه یک پنجم اکنون».
نکتهٔ حائز اهمیت اینکه او مینویسد: «برای اینکه خوانندگان محترم بدانند این وجیزه مواجهه سیاسی با دولت روحانی نیست تأکید میکنیم که اگر دولتی دیگر نیز با همین مقیاس و شاخص حرکت میکرد باز به سال۱۳۹۱ برگشته بودیم»!(جوان. ۱تیر ۹۹)
معنای آن این است که فلاکت و سقوط در ناصیهٔ این رژیم بود و هست.
«مشکل غرب با ما بر سر «وجود» است و با مذاکره بر سر «حدود» حل نمیشود. اگر به این باور داشتیم هیچگاه پس از برجام به سمت غرب نمیرفتیم که بعداً مجبور شویم قرارداد ۲۵ساله با چین ببندیم تا فقط ثابت کنیم شما هم در شعاع نگاه ما هستید».(همان منبع)
یأس نظام از دخیل بستن به روسیه و چین
ایرانفروشیها، امتیازدادنهای پیدرپی و خاصهخرجیهای نظام آخوندی برای حفظ روسیه و چین در مقابل آمریکا و اروپا، دیگر افاقه نمیکند. بهترین شاهد بر این مدعا بیاثر بودن این دو کشور در وضعیت فلاکتبار کنونی رژیم است. جهان صنعت (۱تیر ۹۹) در این زمینه نوشت:
«تجربه رفتارهای پاندولی و مقطعی پکن و مسکو نشان داد که نمیتوان به نقشآفرینیهای آنها در حفظ برجام امیدوار بود چرا که هم پکن و هم مسکو در قبال تهران، منافع خود را در نظر میگیرند بنابراین با توجه به مناسبات موجود نمیتوان انتظار داشت که آنها بخواهند پیوسته در کنار ایران باقی بمانند».
خطای استراتژیک برجام
ابوالفضل ظهرهوند، عضو سابق تیم مذاکرهٔ هستهیی، در رابطه با برجام مرده و هفت کفن پوسانده، تعبیر دیگری دارد:
«بزرگترین خطای استراتژیک در جمهوری اسلامی توافقنامه برجام بود و امروز ضعفهای پنهان و آشکار برجام علیه امنیت ملی ما دارد آشکارتر میشود».(مشرق. ۳۰خرداد۹۹)
«بزرگترین خطای استراتژیک» بیان محترمانهٔ بزرگترین باخت و ورشکستگی برای دیکتاتوری آخوندی است. سرمایهگذاری سالیان بر سیاست مماشات اینک بر باد رفته است. تبعات این باخت را ظهرهوند، «آشکارتر شدن ضعفهای پنهان و آشکار برجام علیه امنیت ملی» برمیشمارد. منظور از «امنیت ملی»، «امنیت نظام» است؛ یعنی موجودیت حکومت و بود و نبود آن.
از هماکنون میتوان حدس زد که با فرو ریختن محاسبات آخوندی، اکنون حکومت بنا شده بر خون و جنون و سرکوب و ترور و فساد و جنایت در سرسرهای افتاده است که انتهای آن به فعال شدن مکانیزم ماشه و قرار گرفتن رژیم در ذیل بند ۷منشور سازمان ملل راه خواهد برد.
این همان «جادهٔ یک طرفهٔ باخت ـ باخت» است. پاسدار گنجی به باختن رآکتور هستهای»، «پذیرش ممنوعیتها»، «ممنوعیت فروش نفت»، «به گردهٔ آهو رفتن ارز و طلا» و «حسرت خوردن برای شرایط سال۱۳۹۱» اشاره کرد اما نگفت که خلقی به جان آمده و خشمناک منتظر است تا با هلاک کنندگان حرس و نسل ایران تسویهحساب نماید.
آری، بیتردید روزهای سختتر در زمستانی تیره و تار برای خامنهای و ریزهخواران ولایتش در راهند.
رژیم آخوندی که خیز برداشته بود از نمد لغو تحریم تسلیحاتی کلاه جدیدی برای ماجراجوییهای تروریستیاش بدوزد، ناگهان سکندری رفت و شترق با کله به زمین خورد؛ از آن نوع زمینخوردنها که تا مدتی مشاعر به جای خود برنمیگردد و به جای آن ستارههایی گنگ و اضطرابزا بر گرد سر به چرخش درمیآیند.
در چنین حالتی دیکتاتوری آخوندی هم چوب را میخورد و هم پیاز؛ یعنی هم باید به بازرسیها تن بدهد، و هم اینکه از برداشتن تحریم تسلیحاتی نیز خبری نیست.
بابا برجام مرد. هفت کفن هم پوساند!
این جملهای است که آخوند پژمانفر، عضو مجلس ولایی در جلسهٔ ۱تیر۹۹ آن را با طعنه به حسن روحانی گفت. تعزیهخوانی و دست روی دست کوبیدن برای برجام مرده و هفت کفن پوسانده، در حقیقت تعزیهخوانی برای رژیمی است که میخواست، بمبسازی خود را در خفا پیش ببرد و ناگهان جهان را با بمب ساخته شده مواجه سازد. الگوی خامنهای برای چنین وضعیتی، کرهٔ شمالی بود با یک تفاوت کوچک و آن اینکه کرهٔ شمالی بمب را ساخته بود و اپوزیسیون هوشیاری مانند سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت نداشت تا این پروژهٔ ضدملی را بر سرش خراب کند و بر سر بزنگاه خفت او را بچسبد. عبرتآموز اینکه کیهان شریعتمداری اینک مینویسد: «صدافسوس ما شدیم عبرت کرهایها!»(کیهان. ۱تیر۹۹)
حال در وضعیت احتضار برجام به نقطهای رسیده است که خودشان میگویند سالها مرده و هفت کفن هم پوسانده است. از این میشود این نتیجه را گرفت که نظام مردهخواران و مردهپرستان در وضعیتی است که میداند اگر از استخوانهای پوسیدهٔ برجام دست بردارد وضعیتی بهمراتب وخیمتر در انتظار آن است.
قطعنامهدان پاره نشد!
برخلاف نعرههای برد ـ برد و اقتدار ملکوتی نظام! اینک خودشان مینویسند که هدف از تندادن به برجام چیزی جز جلوگیری از رفتن به ذیل بند ۷منشور سازمان ملل نبوده است. بهنظر میرسد اگر دیکتاوری آخوندی روزی در اوج بدمستی میگفت: «آنقدر قطعنامه صادر کنید تا قطعنامهدانتان پاره شود»! الآن اذعان میکند که نه تنها قطعنامهدان پاره نشد، بلکه ...
«در تمام سالهایی که آقای روحانی رئیسجمهور کشور بودند، «لغو قطعنامههای ضدایرانی» و «جلوگیری از تصویب قطعنامه جدید» یکی از مهمترین توجیهاتی بود که برای ادامه سیاست بهاصطلاح «تنشزدا» به کار میبردند. اینکه نزدیک به ۷سال روی «جلوگیری از صدور قطعنامه» تمرکز کنی و در سال آخر ریاستجمهوریات، با یک قطعنامه بدرقهات کنند، حقیقتاً غمانگیز و صدالبته عبرتآموز است».
ما به زمستان ۱۳۹۱ برگشتهایم!
پاسدار عبدالله گنجی، این معنا را بهگونهیی دیگر بالغ کرد و با ناراحتی و حسرت به دلی تمام نوشت:
«این روزها سه کشور اروپایی امضاکننده برجام محور بیانیه شورای حکام علیه کشورمان شدهاند و در عینحال خواستار ادامه تحریم تسلیحاتی کشورمان تا ۲۰۲۳ هستند، به تعبیر دیگر از امضای خود که بر اساس آن در آبان ماه امسال میتوانستیم سلاح بخریم و بفروشیم عدول کردهاند. ماحصل این روند ما را به این جمعبندی میرساند که به زمستان سال۱۳۹۱ برگشتهایم، با این تفاوت که اکنون رآکتور هستهیی را دادهایم، ممنوعیتها را پذیرفتهایم، نفت نمیفروشیم، ارز و طلا به گرده آهو رفته است و آرزو میکنیم کاش همان شرایط ۱۳۹۱ ادامه مییافت که ارز ۳۶۰۰تومان بود و سکه یک پنجم اکنون».
نکتهٔ حائز اهمیت اینکه او مینویسد: «برای اینکه خوانندگان محترم بدانند این وجیزه مواجهه سیاسی با دولت روحانی نیست تأکید میکنیم که اگر دولتی دیگر نیز با همین مقیاس و شاخص حرکت میکرد باز به سال۱۳۹۱ برگشته بودیم»!(جوان. ۱تیر ۹۹)
معنای آن این است که فلاکت و سقوط در ناصیهٔ این رژیم بود و هست.
«مشکل غرب با ما بر سر «وجود» است و با مذاکره بر سر «حدود» حل نمیشود. اگر به این باور داشتیم هیچگاه پس از برجام به سمت غرب نمیرفتیم که بعداً مجبور شویم قرارداد ۲۵ساله با چین ببندیم تا فقط ثابت کنیم شما هم در شعاع نگاه ما هستید».(همان منبع)
یأس نظام از دخیل بستن به روسیه و چین
ایرانفروشیها، امتیازدادنهای پیدرپی و خاصهخرجیهای نظام آخوندی برای حفظ روسیه و چین در مقابل آمریکا و اروپا، دیگر افاقه نمیکند. بهترین شاهد بر این مدعا بیاثر بودن این دو کشور در وضعیت فلاکتبار کنونی رژیم است. جهان صنعت (۱تیر ۹۹) در این زمینه نوشت:
«تجربه رفتارهای پاندولی و مقطعی پکن و مسکو نشان داد که نمیتوان به نقشآفرینیهای آنها در حفظ برجام امیدوار بود چرا که هم پکن و هم مسکو در قبال تهران، منافع خود را در نظر میگیرند بنابراین با توجه به مناسبات موجود نمیتوان انتظار داشت که آنها بخواهند پیوسته در کنار ایران باقی بمانند».
خطای استراتژیک برجام
ابوالفضل ظهرهوند، عضو سابق تیم مذاکرهٔ هستهیی، در رابطه با برجام مرده و هفت کفن پوسانده، تعبیر دیگری دارد:
«بزرگترین خطای استراتژیک در جمهوری اسلامی توافقنامه برجام بود و امروز ضعفهای پنهان و آشکار برجام علیه امنیت ملی ما دارد آشکارتر میشود».(مشرق. ۳۰خرداد۹۹)
«بزرگترین خطای استراتژیک» بیان محترمانهٔ بزرگترین باخت و ورشکستگی برای دیکتاتوری آخوندی است. سرمایهگذاری سالیان بر سیاست مماشات اینک بر باد رفته است. تبعات این باخت را ظهرهوند، «آشکارتر شدن ضعفهای پنهان و آشکار برجام علیه امنیت ملی» برمیشمارد. منظور از «امنیت ملی»، «امنیت نظام» است؛ یعنی موجودیت حکومت و بود و نبود آن.
از هماکنون میتوان حدس زد که با فرو ریختن محاسبات آخوندی، اکنون حکومت بنا شده بر خون و جنون و سرکوب و ترور و فساد و جنایت در سرسرهای افتاده است که انتهای آن به فعال شدن مکانیزم ماشه و قرار گرفتن رژیم در ذیل بند ۷منشور سازمان ملل راه خواهد برد.
این همان «جادهٔ یک طرفهٔ باخت ـ باخت» است. پاسدار گنجی به باختن رآکتور هستهای»، «پذیرش ممنوعیتها»، «ممنوعیت فروش نفت»، «به گردهٔ آهو رفتن ارز و طلا» و «حسرت خوردن برای شرایط سال۱۳۹۱» اشاره کرد اما نگفت که خلقی به جان آمده و خشمناک منتظر است تا با هلاک کنندگان حرس و نسل ایران تسویهحساب نماید.
آری، بیتردید روزهای سختتر در زمستانی تیره و تار برای خامنهای و ریزهخواران ولایتش در راهند.
Informazioni
Autore | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organizzazione | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Sito | - |
Tag |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company
Commenti