تعجب روحانی از شایعاتی که از واقعیت واقعیترند
31 lug 2020 ·
9 min. 35 sec.
Scarica e ascolta ovunque
Scarica i tuoi episodi preferiti e goditi l'ascolto, ovunque tu sia! Iscriviti o accedi ora per ascoltare offline.
Descrizione
این روزها هوشیاری و موقعیتسنجی فوقالعادهٔ مردم ایران باعث شده است که نظام ولایت فقیه نتواند به بسیاری از اهداف خائنانه و تصمیمات پشت پردهٔ جامهٔ عمل بپوشاند. آمادهباش خبری مردم و افشاگریهای آنان در فضای مجازی و نیز همبستگی توئیتری آنها باعث استیصال کارگزاران حکومتی شده است. در ماجرای لو رفتن قرارداد با چین، وقف بخشی از دماوند یا تصمیم به اعدام دستگیر شدگان قیام و... شاهد هوشیاری مردم و خنثی شدن تصمیمات رژیم بودیم. حسن روحانی، اخبار مردمی و افشاگریهای به موقع مقاومت ایران را «شایعه سازی» خواند و در یک واکنش غیظآمیز گفت: «میگویند کوههای ما را فروختهاند، بعد روز دیگر میگویند نه وقف شده است بعد میگویند جنگلها فروخته شده است و بعد میگویند نه وقف شده است. این چه حرفی است؟ مگر میشود زمین خدا و مرتع و اقیانوس و دریا و کوه و جنگل که جزو انفال است، وقف کرد؟ مگر مال کسی است که وقف کند؟. . گاهی میگویند شمال ایران را فروختند و گاهی میگویند جنوب ایران به فروش رفت. من از شایعهسازی دشمنان تعجب نمیکنم از این تعجب میکنم که چطور گوش شنوایی برای این سخنان وجود دارد. من از شایعهسازی دشمنان تعجب نمیکنم، از این تعجب میکنم که چطور گوش شنوایی برای این سخنان وجود دارد» (ابتکار. ۹مرداد۹۹).
دو ادعای همزمان و متناقض
رئیس جمهور ارتجاع در حالی اخبار واقعی حول ایرانفروشیهای این حکومت را «شایعه» میخواند که ابایی ندارد در علن و از تریبون حکومت به مردم دروغ بگوید و واقعیتهای مسلم را کتمان کند. بهعنوان مثال او گفت: «روند [شیوع کرونا] به سمت ملایمت و عبور از پیک کرونا در کشور است» (انتخاب. ۱۰مرداد۹۹)
در همان روز طرح ادعاهای جدید رئیس جمهور ارتجاع، ایرج حریرچی، معاون کل وزارت بهداشت گفت:
«تهران هم به شهرهای قرمز پیوست. اکنون تهران منشاء آلودگی برای شهرهای دیگر است»
حریرچی در ادامه عنوان کرد:
«ما در کرونا سه معیار اصلی داریم، یکی میزان و تعداد ابتلا، یکی میزان بستری و یکی میزان مرگ است. تعداد مبتلا به تعداد تستی که هر کشور انجام میدهد، بستگی دارد. تعداد بستری هم به میزان تخت در دسترس کشورها وابسته است اما بهترین شاخص برای ارزیابی، تعداد مرگ است. در حال حاضر تعداد بستری روزانه به نزدیک ۴۰۰۰تن رسیده است. همچنین میزان بستری ما، پنج نفر به ازای هر ۱۰۰هزار نفر است. تا جایی که روندمان صعودی است، موارد مرگ هم صعودی خواهد بود» (انتخاب. ۹مرداد۹۹).
در حالی که روحانی مدعی عبور از پیک کروناست، معاون وزیر بهداشت حرف دیگری زد:
«۲۶ استان کشور یا قرمزند یا در حال هشدار هستند و فقط پنج استان، زرد هستند. ۷۲میلیون جمعیت کشور در استانهایی که وضعیت هشدار دارند، به سر میبرند».
علاوه بر آن، روحانی بیاعتنا به آنچه که حریرچی رسانهیی کرده بود، مدعی شد:
«به جزء ۲ استان، در سایر استانهای کشور در حال عبور از پیک شیوع ویروس کرونا هستیم». (انتخاب. ۹مرداد۹۹)
کدام را باور کنیم؟ مردمی که این مواضع متناقض را میشنوند، آیا میتوانند به اظهارات سران حاکمیت اعتماد کنند؟!
روحانی و ادعای افتتاح پروژههای جدید
روحانی به هوشیاری خبری و افشاگریهای مردمی مارک «شایعهپراکنی» میزند اما در همان حال خود در اوج خفگی اقتصادی مدعی تولید و افتتاح پروژههای جدید در کشور میشود.
«من اصرار دارم که در روزهای پنجشنبه افتتاحهای بزرگ و آنچه که به زندگی و حرکت و به کسب و کار و اشتغال مردم مربوط میشود را انجام دهیم. یعنی شنبه و پنجشنبه بهعنوان سریالی است که هر هفته تکرار میشود و تا پایان سال ما این سریال را ادامه میدهیم (همان منبع).
او علاوه بر خرج کردن تولید نسیه و سریال افتتاحها، بهصورت فضایی و موهوم، برای صادرات نیز برنامهریزی کرد!
جالب است که این اظهارات حتی دیگر در داخل حاکمیت هم خریدار ندارد.
شارلاتانیسم نهادینه شده
یک بررسی سرانگشتی و حتی بدون گردآوری منابع و فاکتورهای لازم برای استناد، حول اظهارات رئیس جمهور ارتجاع و دیگر سران حاکمیت، از جمله شخص علی خامنهای، ما را به یک شارلاتانیسم نهادینه شده در سراپای این حاکمیت راهنمون میشود؛ شارلاتانیسمی که هدف آن گل و بلبل جلوه دادن اوضاع و پوشاندن فاجعه از نگاه عموم مردم است. البته مردم فریب این شارلاتانیسم را نخواهند خورد؛ زیرا از نزدیک شاهد واقعیت هستند و حجم فاجعه را با پوست و گوشت لمس میکنند. این شارلاتانیسم و حرافی لو رفته و عالمگیر، به موضوع مضحکه در بین مردم تبدیل شده است. یک رسانهٔ حکومتی با طعنه و تعریض در این مورد نوشت:
«آفت زیاد حرف زدن، از دست رفتن نخ تسبیح کلام است. گویندگان پرگو، اغلب فراموش میکنند چه چیزهایی را با چه ادبیات و منطقی گفتهاند و چه بسا در روند جریان سیال ذهن و آموختههای جدید درباره یک موضوع، گفتههای پیشین خود را نقض کنند یا حرفهایی بزنند که در تضاد و تعارض با گفتهها و حتی اعمال پیشینشان قرار گیرد» (ابتکار. ۹مرداد۹۹).
خطر سلب اعتماد یا خطر براندازی؟
این رسانهٔ حکومتی در یک موضعگیری مالهکشانه «خطر سلب اعتماد» نسبت به سران حاکمیت را مطرح میکند. این «اعتماد» سالهاست که رخت بربسته است. اکنون بین نظامی که هیچ صبغهٔ مردمی ندارد و مردمی که از آن سلب اعتماد کردهاند، دریایی از خون موج میزند. تنها با سرنگونی این نظام میتوان سخن از گام بعدی گفت. مردم میدانند که در پشتپرده تصمیمات زیادی گرفته میشود که کسی از آن خبر ندارد، خبر آن هنگامی به بیرون درز میکند که کار از کار گذشته است. مانند قرار داد ایرانفروشانه با چین، حراج کردن خزر، واگذاری جزیرهٔ کیش، یا به تملک درآوردن بخشی از دماوند و بسیاری تصمیمات دیگر.
«نگاه امنیتی» حاکمیت به مردم
اکنون مردم به فراست و تجربه دریافتهاند وقتی حاکمیت درصدد لاپوشانی و مالهکشی و نیز رفع و رجوع یک خبر به دور از چشم هوشیار جامعه و شبکههای مجازی است، حتماً کاسهای در زیر نیمکاسه است. لابد تصمیمی دارد در تاریکخانهٔ اشباح گرفته میشود که نباید جامعه از آن باخبر شود. در ادبیات حکومتی این نامحرم دانستن مردم «نگاه امنیتی»! نامیده میشود:
«نگاه امنیتی به جامعه و رویدادها و اخبارش، یکی دیگر از دلایلی است که باعث میشود هر خبری در کشور با حساسیت مضاعفی روبهرو باشد. در واقع بسیاری از مدیران حتی در سطوح میانی و پایینی، با دستاویز قرار دادن بهانههای امنیتی و تلقین چنین جوی، نسبت به رویدادها و اخبار واکنش نشان میدهند. جامعه این امنیتیسازی را درک میکند و برداشت عام بر این است که اگر موضوعی ماهیت امنیتی به خود میگیرد، حتماً چیزی فراتر از آن چه گفته میشود پشت آن است» (همان منبع).
تعجب روحانی
حاکمیت با آن که میداند مردم از طریق فضای مجازی و شبکههای اجتماعی و افشاگریهای انجام شده، پی به ماهیت این تصمیمگیریها خواهند برد اما از زبان بالاترین سردمدارانش به این شارلاتانیسم ادامه میدهد تا برای خود فرجه بقا بخرد و براندازی خود را اگر بتواند کمی به عقب بیندازد. در نقطهٔ مقابل مردم و مقاومت ایران نیز میدانند که باید گوش به زنگ باشند و با چشمانی تیز هر اقدام این رژیم را بپایند و رصد نمایند.
آری، به روزگاری نزدیک شدهایم که اخبار حکومتی و رسمی، جز دروغ آشکار و جعل واقعیت نیست و شایعات بیشتر از واقعیت به واقعیت نزدیکاند. تعجب رئیس جمهور ارتجاع نه از اخبار و افشاگریهای درز کرده، بلکه از مردمی است که دیگر دجالیت و شارلاتانیسم این نظام را برنمیتابند.
تعجب در اینجاست که کم تعجب میکند!
دو ادعای همزمان و متناقض
رئیس جمهور ارتجاع در حالی اخبار واقعی حول ایرانفروشیهای این حکومت را «شایعه» میخواند که ابایی ندارد در علن و از تریبون حکومت به مردم دروغ بگوید و واقعیتهای مسلم را کتمان کند. بهعنوان مثال او گفت: «روند [شیوع کرونا] به سمت ملایمت و عبور از پیک کرونا در کشور است» (انتخاب. ۱۰مرداد۹۹)
در همان روز طرح ادعاهای جدید رئیس جمهور ارتجاع، ایرج حریرچی، معاون کل وزارت بهداشت گفت:
«تهران هم به شهرهای قرمز پیوست. اکنون تهران منشاء آلودگی برای شهرهای دیگر است»
حریرچی در ادامه عنوان کرد:
«ما در کرونا سه معیار اصلی داریم، یکی میزان و تعداد ابتلا، یکی میزان بستری و یکی میزان مرگ است. تعداد مبتلا به تعداد تستی که هر کشور انجام میدهد، بستگی دارد. تعداد بستری هم به میزان تخت در دسترس کشورها وابسته است اما بهترین شاخص برای ارزیابی، تعداد مرگ است. در حال حاضر تعداد بستری روزانه به نزدیک ۴۰۰۰تن رسیده است. همچنین میزان بستری ما، پنج نفر به ازای هر ۱۰۰هزار نفر است. تا جایی که روندمان صعودی است، موارد مرگ هم صعودی خواهد بود» (انتخاب. ۹مرداد۹۹).
در حالی که روحانی مدعی عبور از پیک کروناست، معاون وزیر بهداشت حرف دیگری زد:
«۲۶ استان کشور یا قرمزند یا در حال هشدار هستند و فقط پنج استان، زرد هستند. ۷۲میلیون جمعیت کشور در استانهایی که وضعیت هشدار دارند، به سر میبرند».
علاوه بر آن، روحانی بیاعتنا به آنچه که حریرچی رسانهیی کرده بود، مدعی شد:
«به جزء ۲ استان، در سایر استانهای کشور در حال عبور از پیک شیوع ویروس کرونا هستیم». (انتخاب. ۹مرداد۹۹)
کدام را باور کنیم؟ مردمی که این مواضع متناقض را میشنوند، آیا میتوانند به اظهارات سران حاکمیت اعتماد کنند؟!
روحانی و ادعای افتتاح پروژههای جدید
روحانی به هوشیاری خبری و افشاگریهای مردمی مارک «شایعهپراکنی» میزند اما در همان حال خود در اوج خفگی اقتصادی مدعی تولید و افتتاح پروژههای جدید در کشور میشود.
«من اصرار دارم که در روزهای پنجشنبه افتتاحهای بزرگ و آنچه که به زندگی و حرکت و به کسب و کار و اشتغال مردم مربوط میشود را انجام دهیم. یعنی شنبه و پنجشنبه بهعنوان سریالی است که هر هفته تکرار میشود و تا پایان سال ما این سریال را ادامه میدهیم (همان منبع).
او علاوه بر خرج کردن تولید نسیه و سریال افتتاحها، بهصورت فضایی و موهوم، برای صادرات نیز برنامهریزی کرد!
جالب است که این اظهارات حتی دیگر در داخل حاکمیت هم خریدار ندارد.
شارلاتانیسم نهادینه شده
یک بررسی سرانگشتی و حتی بدون گردآوری منابع و فاکتورهای لازم برای استناد، حول اظهارات رئیس جمهور ارتجاع و دیگر سران حاکمیت، از جمله شخص علی خامنهای، ما را به یک شارلاتانیسم نهادینه شده در سراپای این حاکمیت راهنمون میشود؛ شارلاتانیسمی که هدف آن گل و بلبل جلوه دادن اوضاع و پوشاندن فاجعه از نگاه عموم مردم است. البته مردم فریب این شارلاتانیسم را نخواهند خورد؛ زیرا از نزدیک شاهد واقعیت هستند و حجم فاجعه را با پوست و گوشت لمس میکنند. این شارلاتانیسم و حرافی لو رفته و عالمگیر، به موضوع مضحکه در بین مردم تبدیل شده است. یک رسانهٔ حکومتی با طعنه و تعریض در این مورد نوشت:
«آفت زیاد حرف زدن، از دست رفتن نخ تسبیح کلام است. گویندگان پرگو، اغلب فراموش میکنند چه چیزهایی را با چه ادبیات و منطقی گفتهاند و چه بسا در روند جریان سیال ذهن و آموختههای جدید درباره یک موضوع، گفتههای پیشین خود را نقض کنند یا حرفهایی بزنند که در تضاد و تعارض با گفتهها و حتی اعمال پیشینشان قرار گیرد» (ابتکار. ۹مرداد۹۹).
خطر سلب اعتماد یا خطر براندازی؟
این رسانهٔ حکومتی در یک موضعگیری مالهکشانه «خطر سلب اعتماد» نسبت به سران حاکمیت را مطرح میکند. این «اعتماد» سالهاست که رخت بربسته است. اکنون بین نظامی که هیچ صبغهٔ مردمی ندارد و مردمی که از آن سلب اعتماد کردهاند، دریایی از خون موج میزند. تنها با سرنگونی این نظام میتوان سخن از گام بعدی گفت. مردم میدانند که در پشتپرده تصمیمات زیادی گرفته میشود که کسی از آن خبر ندارد، خبر آن هنگامی به بیرون درز میکند که کار از کار گذشته است. مانند قرار داد ایرانفروشانه با چین، حراج کردن خزر، واگذاری جزیرهٔ کیش، یا به تملک درآوردن بخشی از دماوند و بسیاری تصمیمات دیگر.
«نگاه امنیتی» حاکمیت به مردم
اکنون مردم به فراست و تجربه دریافتهاند وقتی حاکمیت درصدد لاپوشانی و مالهکشی و نیز رفع و رجوع یک خبر به دور از چشم هوشیار جامعه و شبکههای مجازی است، حتماً کاسهای در زیر نیمکاسه است. لابد تصمیمی دارد در تاریکخانهٔ اشباح گرفته میشود که نباید جامعه از آن باخبر شود. در ادبیات حکومتی این نامحرم دانستن مردم «نگاه امنیتی»! نامیده میشود:
«نگاه امنیتی به جامعه و رویدادها و اخبارش، یکی دیگر از دلایلی است که باعث میشود هر خبری در کشور با حساسیت مضاعفی روبهرو باشد. در واقع بسیاری از مدیران حتی در سطوح میانی و پایینی، با دستاویز قرار دادن بهانههای امنیتی و تلقین چنین جوی، نسبت به رویدادها و اخبار واکنش نشان میدهند. جامعه این امنیتیسازی را درک میکند و برداشت عام بر این است که اگر موضوعی ماهیت امنیتی به خود میگیرد، حتماً چیزی فراتر از آن چه گفته میشود پشت آن است» (همان منبع).
تعجب روحانی
حاکمیت با آن که میداند مردم از طریق فضای مجازی و شبکههای اجتماعی و افشاگریهای انجام شده، پی به ماهیت این تصمیمگیریها خواهند برد اما از زبان بالاترین سردمدارانش به این شارلاتانیسم ادامه میدهد تا برای خود فرجه بقا بخرد و براندازی خود را اگر بتواند کمی به عقب بیندازد. در نقطهٔ مقابل مردم و مقاومت ایران نیز میدانند که باید گوش به زنگ باشند و با چشمانی تیز هر اقدام این رژیم را بپایند و رصد نمایند.
آری، به روزگاری نزدیک شدهایم که اخبار حکومتی و رسمی، جز دروغ آشکار و جعل واقعیت نیست و شایعات بیشتر از واقعیت به واقعیت نزدیکاند. تعجب رئیس جمهور ارتجاع نه از اخبار و افشاگریهای درز کرده، بلکه از مردمی است که دیگر دجالیت و شارلاتانیسم این نظام را برنمیتابند.
تعجب در اینجاست که کم تعجب میکند!
Informazioni
Autore | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organizzazione | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Sito | - |
Tag |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company