راهی که آمدیم- قسمت ۹۰- تحولات سیاسی و اجتماعی پس از اشغال عراق
15 dic 2020 ·
25 min. 46 sec.
Scarica e ascolta ovunque
Scarica i tuoi episodi preferiti e goditi l'ascolto, ovunque tu sia! Iscriviti o accedi ora per ascoltare offline.
Descrizione
تحولات سیاسی و اجتماعی پس از اشغال عراق
(حاکمیت دوگانه رژیم آخوندی و آمریکا با برتری آمریکا)
همینطور که گفتید، موضوع اشغال عراق و پیامدهای آن برای مجاهدین است. در ابتدای سال ۸۲ حکومت عراق سرنگون شد. آمریکا و ائتلاف نیروی اشغالگر بودند. طبیعی بود که در عراق حکومتی بر سر کار بیاید که منافع آمریکا را تأمین کند. اما از همان ابتدا دیدیم که رژیم سهم عمده ای در حاکمیت عراق پیدا کرد. داستان چه بود؟ چرا این اتفاق افتاد؟
پس از اشغال عراق توسط آمریکا جغرافیای سیاسی منطقه تغییر کرد و مناسبات کشورهای منطقه از جمله ایران باآمریکا و باعراق نمیتوانست مانند گذشته باشد.عنصر حاکم در عراق آمریکا بود اما نمیتوانست برای همیشه در عراق بماند.
در این تحولات منطقهای رژیم آخوندی بیشترین سود برنده بود و از همان ابتدا در زدو بند با آمریکا طرح نابودی کامل مجاهدین را به اجراگذاشت و بانفوذ در عراق تلاش کرد که حکومت عراق را زیر نفوذ خودش در آورد.درنتیجه حاکمیت عراق عملا بصورت دوگانه زیر نفوذ آمریکاو رژیم آخوندی با برتری آمریکا در آمد.
برادر سیاوش شما الان میگویید که حکومت دوگانه با برتری آمریکا؛ ولی از آنطرف اشاره کردید که رژيم بیشترین سود برنده در این تحولات بود. این یعنی چه؟ آیا میتوانید این موضوع را برایمان باز کنید؟ رژیم چه استفادهای از این حاکمیت دوگانه کرد؟
معنای اینکه رژیم آخوندی بیشترین سود برنده بود این است که مشخصا به دشمن اصلیش که مجاهدین است دسترسی پیداکرده و غیر قابل قیاس با گذشته که صرفا با پرتاب موشک مجاهدین را هدف قرار میداد امروز عملا حکومت عراق را زیر سلطه خود و مجاهدین را در محاصره خود قرار داده است.
رژیم با حداکثر توان تلاش میکند که با تهمت و برچسب آمریکا را علیه مجاهدین در کنار خود داشته باشد. و این درحالی است که سازمان مجاهدین در لیست تروریستی آمریکا است و رژیم هم برنده اول جنگ و اشغال عراق است. به همین دلیل است.شرائط بغایت سخت و نابود کننده برای مجاهدین و ارتش آزادیبخش بود.
نکته قابل توجه این است که دراین حاکمیت دوگانه هیچکدام دست باز ندارند که هرکاری بخواهند انجام دهند.برای مثال رژیم آخوندی با نفوذ در شورای حکومتی جدید عراق خواست که شورای حکومتی یکماه به مجاهدین اولتیماتوم دهد که از عراق خارج شوند.
یک روز پس از صدور حکم ننگین شورای حکومتی، واشینگتن پست 19آذر1382 (10دسامبر2003) نوشت:
«در یک اقدام تعجب برانگیز که ممکن است تعادل قوای منطقه را بههم بزند, شورای حکومتی عراق دیروز رأی داد که گروه پیشتاز مخالف ایرانی را اخراج کرده و اموالش را ضبط نماید. این قطعنامه خواهان اخراج 3800 نفر از اعضای این گروه تا آخر ماه است…
تصمیم به اتفاق آرای شورای حکومتی عراقی، علیه مجاهدین خلق یک دستاورد قابل ملاحظة سیاسی و امنیتی برای ایران است و ممکن است منجر به رانده شدن این سازمان به حاشیه یا حتی حذف آن به عنوان یک جنبش اپوزیسیون مؤثر، بشود.اما پس از یک ماه آمریکا وارد شد و برمن نماینده آمریکا در عراق اعلام کرد که این حکم قابل اجرا نیست.
برادر سیاوش شرایطی را که تصویر میکنید خیلی پیچیده است. از یک طرف یک شورای حکومتی در عراق حکومت را در دست گرفته که وابسته به رژيم است. از طرف دیگر هژمونی بالاتر با آمریکاست. حالا این وسط چی شد که رژیم به رغم شورای حکومتی که در دست داشت، خطش را پیش ببرد؟ چه اشتباه محاسبهای داشت؟
این بخوبی نشان داد که رژیم نمیتوانست جنایت هایش علیه مجاهدین را مانند ایران تحت حاكميت خود اعمال کند.درنتیجه گرچه رژیم آخوندی یک پایه حاکمیت در عراق بود و مجاهدین در محاصره وزندان بودند. مثلا اغلب اعضای شورای حکومتی عراق از عناصر تحت نفوذ رژیم ایران بودند چنانکه رفسنجانی و علی لاریجانی (رابط رژیم با عراق)در ضمن مصاحبه ای گفتند اعضای نظام حاکم عراق همگی از دوستان ماهستند و از ما حمایت می کنند.به همین دلیل تصور میکردند آنچه به شورای حکومتی برعلیه مجاهدین دیکته کرده بودند تماما قابل اجرا است و عراق را با ایران اشتباه گرفته بودند.تصور اینهمانی اشتباه بود. البته همین حکم هزینه سنگینی برای مجاهدین داشت.خالی کردن یک شهر با وسائل منقول و غیر منقول باهزاران مشکل امنیتی ... همه چیز بهم ریخته بود ما اعتراض کردیم . افشاگری کردیم اما نمیتوانستیم بایستیم و بجنگیم چرا که ما فقط با رژیم آخوندی جنگ داشتیم بنابراین اقدام کردیم وهمه چیز یک شهر بزرگ بهم ریخت .
این مقاومت مجاهدین و جنگ سیاسی گسترده در داخل عراق و در سطح بین المللی وفعال کردن حامیان مقاومت و حقوق دانها در خارج باعث شد که سرانجام پس از یک ماه آمریکا وارد شد و برمن نماینده آمریکا در عراق اعلام کرد که این حکم قابل اجرا نیست.
برادر سیاوش شما الان مابین صحبتهایتان به یک نکتة کیلیدی اشاره کردید. شما گفتید که ما نمی توانستیم بایستیم و بجنگیم. علت را هم اینطور بیان کردید که چون فقط با رژيم آخوندی در جنگ هستیم. ما با شورای حکومتی عراق و از آنطرف آمریکا، نمی توانستیم بایستیم و بجنگیم. این نشان دهندة یک خط کار است که مجاهدین دارند. اگر امکان دارد با توجه به پیچیدگی شرایط در آن روزگار، و اینکه حاکمیت عراق یک حاکمیت دوگانه بود، خطوط کلی مجاهدین را برایمان توضیح دهید.
تاكيد بر تضاد اصلي بين سازمان و ارتش با رژيم ولايت فقيه،(شاغول)
حفظ ساختار ارتش آزادیبخش و تشکیلات سازمان مجاهدین خلق
در چنین شرایط سخت وپیچیده، خط وخطوط صحیح مبتنی بر ایستادگی بر اصول به هرقیمت نقش تعیین کننده در سرنوشت مجاهدین داشت و رهبری در اوج هوشیاری و فدای بیکران در وفای به عهد، مجاهدین را از سونامیها و گردنههای نابودکننده عبور داد. بنابراین
استراتژی مجاهدین و تاکتیکهای آن باید متناسب با تغییرحاکمیت در عراق تنظیم میشد
تاآنجاکه به استراتژی مجاهدین برمیگشت.اصل استقلال مجاهدین و اصل جنگ فقط با دشمن اصلی یعنی رژیم آخوندی و سرنگونی رژیم با ارتش آزادیبخش تغییر ناپذیر بود.ولی تاکتیکها و مناسبات ما علیه توطئه های رژیم و ایادیش در عراق و زدو بندهای آمریکا و رژیم آخوندی و رعایت قوانین عراق در شرایط جدید باید مبتنی براین اصول وشرائط جدید میبود.
حفظ ساختار ارتش آزادیبخش و تشکیلات سازمان مجاهدین خلق
با توجه به تضاد اصلی و جنگ اصلی مجاهدین با رژیم و تآکید برسرنگونی با ارتش آزادیبخش، مجاهدین در اشرف ساختار نظامی خود را از هرجهت حفظ کردند چه بلحاظ محتوا و سلسله مراتب فرماندهی و چه بلحاظ اشکال و فرمهای ارتش آزادیبخش.
(حاکمیت دوگانه رژیم آخوندی و آمریکا با برتری آمریکا)
همینطور که گفتید، موضوع اشغال عراق و پیامدهای آن برای مجاهدین است. در ابتدای سال ۸۲ حکومت عراق سرنگون شد. آمریکا و ائتلاف نیروی اشغالگر بودند. طبیعی بود که در عراق حکومتی بر سر کار بیاید که منافع آمریکا را تأمین کند. اما از همان ابتدا دیدیم که رژیم سهم عمده ای در حاکمیت عراق پیدا کرد. داستان چه بود؟ چرا این اتفاق افتاد؟
پس از اشغال عراق توسط آمریکا جغرافیای سیاسی منطقه تغییر کرد و مناسبات کشورهای منطقه از جمله ایران باآمریکا و باعراق نمیتوانست مانند گذشته باشد.عنصر حاکم در عراق آمریکا بود اما نمیتوانست برای همیشه در عراق بماند.
در این تحولات منطقهای رژیم آخوندی بیشترین سود برنده بود و از همان ابتدا در زدو بند با آمریکا طرح نابودی کامل مجاهدین را به اجراگذاشت و بانفوذ در عراق تلاش کرد که حکومت عراق را زیر نفوذ خودش در آورد.درنتیجه حاکمیت عراق عملا بصورت دوگانه زیر نفوذ آمریکاو رژیم آخوندی با برتری آمریکا در آمد.
برادر سیاوش شما الان میگویید که حکومت دوگانه با برتری آمریکا؛ ولی از آنطرف اشاره کردید که رژيم بیشترین سود برنده در این تحولات بود. این یعنی چه؟ آیا میتوانید این موضوع را برایمان باز کنید؟ رژیم چه استفادهای از این حاکمیت دوگانه کرد؟
معنای اینکه رژیم آخوندی بیشترین سود برنده بود این است که مشخصا به دشمن اصلیش که مجاهدین است دسترسی پیداکرده و غیر قابل قیاس با گذشته که صرفا با پرتاب موشک مجاهدین را هدف قرار میداد امروز عملا حکومت عراق را زیر سلطه خود و مجاهدین را در محاصره خود قرار داده است.
رژیم با حداکثر توان تلاش میکند که با تهمت و برچسب آمریکا را علیه مجاهدین در کنار خود داشته باشد. و این درحالی است که سازمان مجاهدین در لیست تروریستی آمریکا است و رژیم هم برنده اول جنگ و اشغال عراق است. به همین دلیل است.شرائط بغایت سخت و نابود کننده برای مجاهدین و ارتش آزادیبخش بود.
نکته قابل توجه این است که دراین حاکمیت دوگانه هیچکدام دست باز ندارند که هرکاری بخواهند انجام دهند.برای مثال رژیم آخوندی با نفوذ در شورای حکومتی جدید عراق خواست که شورای حکومتی یکماه به مجاهدین اولتیماتوم دهد که از عراق خارج شوند.
یک روز پس از صدور حکم ننگین شورای حکومتی، واشینگتن پست 19آذر1382 (10دسامبر2003) نوشت:
«در یک اقدام تعجب برانگیز که ممکن است تعادل قوای منطقه را بههم بزند, شورای حکومتی عراق دیروز رأی داد که گروه پیشتاز مخالف ایرانی را اخراج کرده و اموالش را ضبط نماید. این قطعنامه خواهان اخراج 3800 نفر از اعضای این گروه تا آخر ماه است…
تصمیم به اتفاق آرای شورای حکومتی عراقی، علیه مجاهدین خلق یک دستاورد قابل ملاحظة سیاسی و امنیتی برای ایران است و ممکن است منجر به رانده شدن این سازمان به حاشیه یا حتی حذف آن به عنوان یک جنبش اپوزیسیون مؤثر، بشود.اما پس از یک ماه آمریکا وارد شد و برمن نماینده آمریکا در عراق اعلام کرد که این حکم قابل اجرا نیست.
برادر سیاوش شرایطی را که تصویر میکنید خیلی پیچیده است. از یک طرف یک شورای حکومتی در عراق حکومت را در دست گرفته که وابسته به رژيم است. از طرف دیگر هژمونی بالاتر با آمریکاست. حالا این وسط چی شد که رژیم به رغم شورای حکومتی که در دست داشت، خطش را پیش ببرد؟ چه اشتباه محاسبهای داشت؟
این بخوبی نشان داد که رژیم نمیتوانست جنایت هایش علیه مجاهدین را مانند ایران تحت حاكميت خود اعمال کند.درنتیجه گرچه رژیم آخوندی یک پایه حاکمیت در عراق بود و مجاهدین در محاصره وزندان بودند. مثلا اغلب اعضای شورای حکومتی عراق از عناصر تحت نفوذ رژیم ایران بودند چنانکه رفسنجانی و علی لاریجانی (رابط رژیم با عراق)در ضمن مصاحبه ای گفتند اعضای نظام حاکم عراق همگی از دوستان ماهستند و از ما حمایت می کنند.به همین دلیل تصور میکردند آنچه به شورای حکومتی برعلیه مجاهدین دیکته کرده بودند تماما قابل اجرا است و عراق را با ایران اشتباه گرفته بودند.تصور اینهمانی اشتباه بود. البته همین حکم هزینه سنگینی برای مجاهدین داشت.خالی کردن یک شهر با وسائل منقول و غیر منقول باهزاران مشکل امنیتی ... همه چیز بهم ریخته بود ما اعتراض کردیم . افشاگری کردیم اما نمیتوانستیم بایستیم و بجنگیم چرا که ما فقط با رژیم آخوندی جنگ داشتیم بنابراین اقدام کردیم وهمه چیز یک شهر بزرگ بهم ریخت .
این مقاومت مجاهدین و جنگ سیاسی گسترده در داخل عراق و در سطح بین المللی وفعال کردن حامیان مقاومت و حقوق دانها در خارج باعث شد که سرانجام پس از یک ماه آمریکا وارد شد و برمن نماینده آمریکا در عراق اعلام کرد که این حکم قابل اجرا نیست.
برادر سیاوش شما الان مابین صحبتهایتان به یک نکتة کیلیدی اشاره کردید. شما گفتید که ما نمی توانستیم بایستیم و بجنگیم. علت را هم اینطور بیان کردید که چون فقط با رژيم آخوندی در جنگ هستیم. ما با شورای حکومتی عراق و از آنطرف آمریکا، نمی توانستیم بایستیم و بجنگیم. این نشان دهندة یک خط کار است که مجاهدین دارند. اگر امکان دارد با توجه به پیچیدگی شرایط در آن روزگار، و اینکه حاکمیت عراق یک حاکمیت دوگانه بود، خطوط کلی مجاهدین را برایمان توضیح دهید.
تاكيد بر تضاد اصلي بين سازمان و ارتش با رژيم ولايت فقيه،(شاغول)
حفظ ساختار ارتش آزادیبخش و تشکیلات سازمان مجاهدین خلق
در چنین شرایط سخت وپیچیده، خط وخطوط صحیح مبتنی بر ایستادگی بر اصول به هرقیمت نقش تعیین کننده در سرنوشت مجاهدین داشت و رهبری در اوج هوشیاری و فدای بیکران در وفای به عهد، مجاهدین را از سونامیها و گردنههای نابودکننده عبور داد. بنابراین
استراتژی مجاهدین و تاکتیکهای آن باید متناسب با تغییرحاکمیت در عراق تنظیم میشد
تاآنجاکه به استراتژی مجاهدین برمیگشت.اصل استقلال مجاهدین و اصل جنگ فقط با دشمن اصلی یعنی رژیم آخوندی و سرنگونی رژیم با ارتش آزادیبخش تغییر ناپذیر بود.ولی تاکتیکها و مناسبات ما علیه توطئه های رژیم و ایادیش در عراق و زدو بندهای آمریکا و رژیم آخوندی و رعایت قوانین عراق در شرایط جدید باید مبتنی براین اصول وشرائط جدید میبود.
حفظ ساختار ارتش آزادیبخش و تشکیلات سازمان مجاهدین خلق
با توجه به تضاد اصلی و جنگ اصلی مجاهدین با رژیم و تآکید برسرنگونی با ارتش آزادیبخش، مجاهدین در اشرف ساختار نظامی خود را از هرجهت حفظ کردند چه بلحاظ محتوا و سلسله مراتب فرماندهی و چه بلحاظ اشکال و فرمهای ارتش آزادیبخش.
Informazioni
Autore | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organizzazione | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Sito | - |
Tag |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company
Commenti