قتلعام ۶۷ و جوشش خون ۳۰هزار زندانی سیاسی
24 lug 2020 ·
4 min. 34 sec.
Scarica e ascolta ovunque
Scarica i tuoi episodi preferiti e goditi l'ascolto, ovunque tu sia! Iscriviti o accedi ora per ascoltare offline.
Descrizione
۳۲سال پیش پس از شکست رژیم در جنگ ۸ساله با عراق و خوردن ناگزیر زهر آتشبس توسط خمینی، هیولای خونآشام ارتجاع برای خنثی کردن آثار زهر و مرعوب کردن جامعه، فتوای هولناکی صادر کرد که بر اساس آن تمامی زندانیان مجاهد «سر موضع» در زندانهای سراسر کشور بایستی اعدام و قتلعام شوند.
جنایتی بیمانند علیه بشریت در تاریخ معاصر
این فتوا که با دستخط خمینی دجال در تاریخ ثبت شده، با صراحت تمام فرمان میدهد: «کسانی که در زندانهای سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و میکنند محارب و محکوم بهاعدام میباشند».
دجال ضدبشر برای آنکه جلادانش در اجرای این جنایت ضدبشری دچار تردید نشوند، خطاب به آنها نوشت:
«رحم بر محاربین سادهاندیشی است، قاطعیت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول تردیدناپذیر نظام اسلامی است، امیدوارم با خشم و کینه انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضایت خداوند متعال را جلب نمایید، آقایانی که تشخیص موضوع بهعهده آنان است وسوسه و شک و تردید نکنند و سعی کنند «اشداء علی الکفار» باشند».
ویژگیهای منحصربهفرد قتلعام ۶۷
در تاریخ، جنایت و قتلعام بسیار رخ داده است؛ از قتلعام اسیران در جنگهای قرونوسطی تا قتلعامهای قومی و نژادی و تا کشتار بیرحمانهٔ میلیونها انسان در اردوگاههای مرگ نازیها...
اما قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ در میان آنها ویژگیهای منحصربهفردی دارد:
این جنایت با فرمان مکتوب شخص اول نظام صادر شده است.
گناه قتلعامشدگان صرفاً عقیده و پافشاری بر سر اعتقادشان بود.
قتلعام شدگان همه زندانیانی بودند که از جانب دستگاه قضایی همین رژیم محکوم شده و بسیاری نیز حکم زندان خود را هم طی کرده بودند.
با توجه به همین ویژگیها است که سر جفری رابرتسون، قاضی دادگاه ویژه ملل متحد برای سیرالئون، قتلعام ۶۷ را یکی از بدترین جنایات علیه بشریت بعد از جنگ جهانی دوم تاکنون توصیف کرده است.
در برابر این ویژگیها که نام خمینی و جلادانش را بهگفتهٔ منتظری جانشین خمینی، بهعنوان جنایتکارترینهای تاریخ بهثبت رسانده، پایداری قتلعام شدگان نیز یک نمونهٔ منحصربهفرد تاریخی و بسا حیرتانگیز و حماسهای بهغایت شکوهمند است. هزاران زندانی با جواب به یک سؤال که هیأت مرگ خمینی در برابرشان میگذاشت، میتوانستند بین آزادی یا مرگ انتخاب کنند و سرنوشت خود را رقم بزنند. سؤال این بود که اتهامت چیست؟ و زندانیان میدانستند که به زبان آوردن نام مجاهد مترادف اعدام است و شگفتا که از هزاران و هزاران تن که در زندانهای سراسر کشور در برابر این سؤال قرار گرفتند، بیش از ۹۵درصد بیمحابا کلمه مقدس مجاهد و هوادار مجاهدین را بر زبان راندند. آری، مجاهد، همان کلیدواژهای است که از سال ۶۰ تاکنون مرز خدشهناپذیر و خونین میان تسلیم و مبارزه را مشخص نموده است.
در شامگاه ۳۰خرداد ۱۳۶۰ جوانان و نوجوانان هوادار مجاهدین در پاسخ به میرغضبانی که هویت آنها را سؤال میکردند، از ذکر نامشان خودداری میکردند و فقط یک کلمه میگفتند: مجاهد!
دادستانی خمینی تصاویر این دختران قهرمان تاریخ ایران را در روزنامههای حکومتی بهچاپ رساند تا خانوادههایشان برای تحویل گرفتن پیکرهای بیجان فرزندانشان مراجعه کنند.
این خط سرخ پایداری که از ۳۰خرداد آغاز شد، ۲سرنوشت و ۲افق تاریخی را مرزبندی کرد. خط خونینی که از زندانها و کشتارگاههای خمینی گذشت و به میدانهای نبرد آزادیبخش رسید و از آن نیز عبور کرد و در اشرف و لیبرتی حماسهٔ ۱۴سال پایداری با دست خالی از سلاح را آفرید. این چشمهسار سرخفام مقاومت سپس در سلسله قیامهای ضدحکومتی در خیابانهای شهرهای میهن، از قیام دیماه ۹۶ تا آبان آتشین و خونین ۹۸ بارز شد؛ همهٔ این اشکال پایداری و نبرد، ادامه منطقی و تاریخی همان خط سرخی است که از ۳۰خرداد ترسیم شد.
در برابر این خط سرخ و خونین، تسلیم طلبان، خائنان، توابان و مبلغان و مواجببگیران این رژیم قرار داشتند که منافع خود را در بقای رژیم برآمده از قتلعام جستجو میکردند. اینان تلاش میکردند و تلاش میکنند مقاومت را تخطئه کنند. گناه جلادان را بهپای شهیدان بنویسند. میگفتند اگر مجاهدین مقاومت نمیکردند و اگر رهبری مجاهدین بهجای مشی مقاومت مسلحانه و ارتش آزادیبخش، راه تسلیم در پیش میگرفت، حکومت مجبور به نشان دادن این همه خشونت و شدت عمل نمیشد! آنها به همین ترتیب گناه قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ را نیز به پای مجاهدین مینوشتند و علت قتلعام را، اقدام مجاهدین در حمله به رژیم در عملیات فروغ جاویدان عنوان میکردند. در حالی که دهها و صدها تن از زندانیان، گواهی میدادند که رژیم مدتها قبل از عملیات فروغ جاویدان نقشهٔ قتلعام همهٔ زندانیان مجاهد را در سر داشت و تدارک آن را هم دیده بود.
تاریخ آغاز قتلعام
یک بار رهبر مقاومت ایران مسعود رجوی گفت: «خمینی تصمیم سرکشیدن زهر آتشبس و قتلعام زندانیان مجاهد را در یک روز گرفت». این سخن امروز مورد تأیید بینالمللی قرار گرفته است.
روز ۳۱تیرماه ۹۹، سخنگوی وزارتخارجه آمریکا اعلام کرد: ۱۹ژوئیه (۲۸تیرماه) سالگرد شروع «کمیسیونهای مرگ» در ایران بهدستور خمینی است. (شایان توجه است که ۲۸تیر ۱۳۶۷ روز بعد از خوردن زهر آتشبس توسط خمینی است).
سخنگوی وزارتخارجهٔ آمریکا افزود: «رئیس دستگاه قضایی و وزیر دادگستری کنونی رژیم ایران، هر دو بهعنوان اعضای این «کمیسیونهای مرگ» شناسایی شدهاند. همه مقامات رژیم ایران که مرتکب نقض حقوقبشر و سوءرفتار میشوند باید حسابرسی شوند».
آنچه وزارتخارجهٔ آمریکا، امروز پس از ۳۲سال میگوید: اولاً بیانگر این است که این جنایت، از آنجا که جنایت علیه بشریت است، مشمول مرور زمان نشده و نخواهد شد. ثانیاً بیان این واقعیت، انعکاس وجدان بیدار بشری در جهان معاصر است؛ همان وجدانی که روز ۲۹تیرماه در دومین اجلاس جهانی ایران آزاد - دادخواهی شهیدان قتلعام و قیام و حسابرسی از رژیم آخوندی، تبلور یافت. در این اجلاس مریم رجوی گفت: «حالا مجاهدین را در آینه درخشان مقاومت ۴۰ساله مردم ایران نگاه کنید که چگونه در قتلعام ۶۷، هزار هزار بر حلقههای دار بوسه زدند و بین تسلیم و نام و راه مسعود رجوی، او را یعنی راه آزادی و مقاومت را برگزیدند».
آری، (همچنان که خمینی گفته بود) از هزار احتمال یکی هم پیش نیآمد که از نبرد دست بردارند و دست برنخواهند داشت تا روز آزادی ایران.
بله این است معنای قیمت دادن که چکیده خونسرشته تاریخ این ۴۰سال است.
جنایتی بیمانند علیه بشریت در تاریخ معاصر
این فتوا که با دستخط خمینی دجال در تاریخ ثبت شده، با صراحت تمام فرمان میدهد: «کسانی که در زندانهای سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و میکنند محارب و محکوم بهاعدام میباشند».
دجال ضدبشر برای آنکه جلادانش در اجرای این جنایت ضدبشری دچار تردید نشوند، خطاب به آنها نوشت:
«رحم بر محاربین سادهاندیشی است، قاطعیت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول تردیدناپذیر نظام اسلامی است، امیدوارم با خشم و کینه انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضایت خداوند متعال را جلب نمایید، آقایانی که تشخیص موضوع بهعهده آنان است وسوسه و شک و تردید نکنند و سعی کنند «اشداء علی الکفار» باشند».
ویژگیهای منحصربهفرد قتلعام ۶۷
در تاریخ، جنایت و قتلعام بسیار رخ داده است؛ از قتلعام اسیران در جنگهای قرونوسطی تا قتلعامهای قومی و نژادی و تا کشتار بیرحمانهٔ میلیونها انسان در اردوگاههای مرگ نازیها...
اما قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ در میان آنها ویژگیهای منحصربهفردی دارد:
این جنایت با فرمان مکتوب شخص اول نظام صادر شده است.
گناه قتلعامشدگان صرفاً عقیده و پافشاری بر سر اعتقادشان بود.
قتلعام شدگان همه زندانیانی بودند که از جانب دستگاه قضایی همین رژیم محکوم شده و بسیاری نیز حکم زندان خود را هم طی کرده بودند.
با توجه به همین ویژگیها است که سر جفری رابرتسون، قاضی دادگاه ویژه ملل متحد برای سیرالئون، قتلعام ۶۷ را یکی از بدترین جنایات علیه بشریت بعد از جنگ جهانی دوم تاکنون توصیف کرده است.
در برابر این ویژگیها که نام خمینی و جلادانش را بهگفتهٔ منتظری جانشین خمینی، بهعنوان جنایتکارترینهای تاریخ بهثبت رسانده، پایداری قتلعام شدگان نیز یک نمونهٔ منحصربهفرد تاریخی و بسا حیرتانگیز و حماسهای بهغایت شکوهمند است. هزاران زندانی با جواب به یک سؤال که هیأت مرگ خمینی در برابرشان میگذاشت، میتوانستند بین آزادی یا مرگ انتخاب کنند و سرنوشت خود را رقم بزنند. سؤال این بود که اتهامت چیست؟ و زندانیان میدانستند که به زبان آوردن نام مجاهد مترادف اعدام است و شگفتا که از هزاران و هزاران تن که در زندانهای سراسر کشور در برابر این سؤال قرار گرفتند، بیش از ۹۵درصد بیمحابا کلمه مقدس مجاهد و هوادار مجاهدین را بر زبان راندند. آری، مجاهد، همان کلیدواژهای است که از سال ۶۰ تاکنون مرز خدشهناپذیر و خونین میان تسلیم و مبارزه را مشخص نموده است.
در شامگاه ۳۰خرداد ۱۳۶۰ جوانان و نوجوانان هوادار مجاهدین در پاسخ به میرغضبانی که هویت آنها را سؤال میکردند، از ذکر نامشان خودداری میکردند و فقط یک کلمه میگفتند: مجاهد!
دادستانی خمینی تصاویر این دختران قهرمان تاریخ ایران را در روزنامههای حکومتی بهچاپ رساند تا خانوادههایشان برای تحویل گرفتن پیکرهای بیجان فرزندانشان مراجعه کنند.
این خط سرخ پایداری که از ۳۰خرداد آغاز شد، ۲سرنوشت و ۲افق تاریخی را مرزبندی کرد. خط خونینی که از زندانها و کشتارگاههای خمینی گذشت و به میدانهای نبرد آزادیبخش رسید و از آن نیز عبور کرد و در اشرف و لیبرتی حماسهٔ ۱۴سال پایداری با دست خالی از سلاح را آفرید. این چشمهسار سرخفام مقاومت سپس در سلسله قیامهای ضدحکومتی در خیابانهای شهرهای میهن، از قیام دیماه ۹۶ تا آبان آتشین و خونین ۹۸ بارز شد؛ همهٔ این اشکال پایداری و نبرد، ادامه منطقی و تاریخی همان خط سرخی است که از ۳۰خرداد ترسیم شد.
در برابر این خط سرخ و خونین، تسلیم طلبان، خائنان، توابان و مبلغان و مواجببگیران این رژیم قرار داشتند که منافع خود را در بقای رژیم برآمده از قتلعام جستجو میکردند. اینان تلاش میکردند و تلاش میکنند مقاومت را تخطئه کنند. گناه جلادان را بهپای شهیدان بنویسند. میگفتند اگر مجاهدین مقاومت نمیکردند و اگر رهبری مجاهدین بهجای مشی مقاومت مسلحانه و ارتش آزادیبخش، راه تسلیم در پیش میگرفت، حکومت مجبور به نشان دادن این همه خشونت و شدت عمل نمیشد! آنها به همین ترتیب گناه قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ را نیز به پای مجاهدین مینوشتند و علت قتلعام را، اقدام مجاهدین در حمله به رژیم در عملیات فروغ جاویدان عنوان میکردند. در حالی که دهها و صدها تن از زندانیان، گواهی میدادند که رژیم مدتها قبل از عملیات فروغ جاویدان نقشهٔ قتلعام همهٔ زندانیان مجاهد را در سر داشت و تدارک آن را هم دیده بود.
تاریخ آغاز قتلعام
یک بار رهبر مقاومت ایران مسعود رجوی گفت: «خمینی تصمیم سرکشیدن زهر آتشبس و قتلعام زندانیان مجاهد را در یک روز گرفت». این سخن امروز مورد تأیید بینالمللی قرار گرفته است.
روز ۳۱تیرماه ۹۹، سخنگوی وزارتخارجه آمریکا اعلام کرد: ۱۹ژوئیه (۲۸تیرماه) سالگرد شروع «کمیسیونهای مرگ» در ایران بهدستور خمینی است. (شایان توجه است که ۲۸تیر ۱۳۶۷ روز بعد از خوردن زهر آتشبس توسط خمینی است).
سخنگوی وزارتخارجهٔ آمریکا افزود: «رئیس دستگاه قضایی و وزیر دادگستری کنونی رژیم ایران، هر دو بهعنوان اعضای این «کمیسیونهای مرگ» شناسایی شدهاند. همه مقامات رژیم ایران که مرتکب نقض حقوقبشر و سوءرفتار میشوند باید حسابرسی شوند».
آنچه وزارتخارجهٔ آمریکا، امروز پس از ۳۲سال میگوید: اولاً بیانگر این است که این جنایت، از آنجا که جنایت علیه بشریت است، مشمول مرور زمان نشده و نخواهد شد. ثانیاً بیان این واقعیت، انعکاس وجدان بیدار بشری در جهان معاصر است؛ همان وجدانی که روز ۲۹تیرماه در دومین اجلاس جهانی ایران آزاد - دادخواهی شهیدان قتلعام و قیام و حسابرسی از رژیم آخوندی، تبلور یافت. در این اجلاس مریم رجوی گفت: «حالا مجاهدین را در آینه درخشان مقاومت ۴۰ساله مردم ایران نگاه کنید که چگونه در قتلعام ۶۷، هزار هزار بر حلقههای دار بوسه زدند و بین تسلیم و نام و راه مسعود رجوی، او را یعنی راه آزادی و مقاومت را برگزیدند».
آری، (همچنان که خمینی گفته بود) از هزار احتمال یکی هم پیش نیآمد که از نبرد دست بردارند و دست برنخواهند داشت تا روز آزادی ایران.
بله این است معنای قیمت دادن که چکیده خونسرشته تاریخ این ۴۰سال است.
Informazioni
Autore | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organizzazione | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Sito | - |
Tag |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company
Commenti