«قاشقی در این خانه نیست که امید طبخ در آن باشد»!
17 giu 2020 ·
10 min. 39 sec.
Scarica e ascolta ovunque
Scarica i tuoi episodi preferiti e goditi l'ascolto, ovunque tu sia! Iscriviti o accedi ora per ascoltare offline.
Descrizione
خودکشی دردناک آرمین کودک کار ۱۱ساله در استان کرمانشاه توجهات زیادی را به پدیدهٔ «کودکان کار» در ایران آخوندزده جلب کرده است.
خبرگزاری «هرانا» (۱۸ خرداد۹۹) با اعلام این خبر در وصف شرایط خانوادگی آرمین نوشته:
«پدر معتاد، مادر فوتشده، گرسنگی، کار مداوم کودکان، درگیر شدن کودکان با مصرف مواد مخدر، سابقه خودکشی در کودکان، محیط زندگی نامناسب، استفاده نزدیکان برای تکدیگری»
هرانا در شرح زندگی دشوار این کودک کار چنین آورده:
«خواهر کوچکش هنوز در بهزیستی بود که مادرش بر اثر سرطان راهی بیمارستان شد و همانجا از دنیا رفت. خواهرش را به بهانه فوت مادر به خانه برگرداندند. پیش از عید وقتی مادربزرگ او را همراه خود برای تکدیگری برده بود، توسط بهزیستی به مراکز نگهداری منتقل شد. ... هفته گذشته آرمین با مادربزرگ دعوایش میشود و بهگفته خواهر کوچکش به هدف خودکشی یک ورق قرص میخورد. آرمین را به بیمارستان میبرند ولی تلاشها بینتیجه مانده و این کودک جان خود را از دست میدهد».
قاشقی در این خانه نیست که امید به طبخ غذا در آن باشد
شمهای از زندگی تلخ آرمین از زبان مددکار اجتماعی نیز بسیار دردناک است و هر انسانی را به شرمندگی وامیدارد:
«بعد از فوت مادر، مدتها اعضای جمعیت (موسوم بهامام علی)... به خانه آرمین میرفتند و شهادت میدادند که حتی قاشقی برای خوردن غذا در آن خانه نیست که امیدی به طبخ غذا در آنجاباشد».
زندگی و مرگ جانگداز آرمین نمونهٔ تأسفباری از وضعیت دهها هزار نفر از «کودکان کار» در ایران است. پدیدهیی که در سالهای اخیر بهنحو بیسابقهای گسترش یافته و بدون شک از نتایج بلافصل حاکمیت تبهکار و فاسد آخوندی در میهن آخوندزدهٔ ماست.
کرونا و افزایش «کودکان کار»
«سازمان بینالمللی کار» و «صندوق کودکان سازمان ملل متحد ـ یونیسف» بهمناسبت «روز جهانی مبارزه با کار کودکان» در گزارش مشترکی با عنوان «کووید ۱۹ و کار کودکان: زمان بحران» به تاریخ ۱۲ژوئن ۹۹ هشدار دادند که وخامت وضعیت اقتصادی ناشی از همهگیری «کووید۱۹» در جهان راه درآمدی برای خانوادههای فقیر باقی نگذاشته و در نتیجه احتمالاً میلیونها کودک به کار اجباری وادار خواهند شد.
از آنجا که ایران آخوندزده بهخاطر حاکمیت فاسد و مطامع و مقاصد شوم آخوندها مورد آسیب شدید ویروس کرونا قرار گرفته، بهطور گستردهیی با پدیدهٔ «کودکان کار» روبهروست. اما رژیم آخوندی جهت کوچکنمایی این فاجعه عمداً از انتشار آمار واقعی ممانعت میکند و یا با دغلکاری به قلب ارقام دست میزند. با این وجود همان آمار کوچکشده نیز کافی است که عمق این فاجعه را نشان دهد.
۱۷۰۰۰ کودک کار در تهران
به گزارش خبرگزاری حکومتی ایسنا (۲۵خرداد۹۹) بر اساس برآوردهای شهرداری تهران، حدود ۴هزار کودک زبالهگرد در این شهر وجود دارد. حال آنکه سایت بهار نیوز (۲۷ خرداد۹۹) بهنقل از یک مدیر مدرسه کودکان کار فقط در سطح شهر تهران تعداد آنها را ۱۷۰۰۰نفر تخمین زده است.
کارگزاران شیاد رژیم جهت کاستن از گناه خود که نقش اصلی را در تکوین و بوجود آمدن «کودکان کار» دارند، با رندی و دجالگری در اخبار و گزارشات القاء میکنند که گویا این کودکان جزو مهاجرین افغانی هستند! حال آن که این یک فریبکاری کثیف آخوندی است تا بانی و مسئولان واقعی این فاجعه را که کسی جز سردمداران نظام نیست، در ببرند. بهرغم دجالگری رژیم کیست که نداند غیر از فقر مفرط علت دیگری برای پدیدهٔ کودکان کار نمیتوان جست.
سوء استفاده شهرداری از کودکان کار
محمدرضا جوادی مهرهٔ منصوب رژیم در موضع معاون شهرداری تهران بر افزایش آمار کودکان کار و ناتوانی رژیم در حل این معضل اذعان میکند:
«اقداماتی که در این سالها انجام شده، موفق نبوده و روزبهروز به تعداد کودکان کار در حوزه دستفروشی و تکدیگری نیز اضافه شده است چرا که این فعالیت کودکان بهدلیل فقر ایجاد میشود و خانوادهها برای کسب درآمد فرزندان خود را برای تکدیگری و ... به خیابانها میفرستند».
این کارگزار حکومتی که خوب میداند بسیاری از پیمانکاران وابسته به شهرداری جهت سوءاستفاده از دسترنج این کودکان آنها را به کار میگمارند، برای رد گم کردن ژست حمایت از این کودکان را به خود گرفت و گفت:
«کودک زبالهگرد خود محصول یک سوءاستفاده و قصور است و نباید اجازه بدهیم که این سوءاستفاده از کودکان انجام گیرد». اما اظهارات بعدی او پرده از این تبهکاری و سوءاستفاده برداشت:
«هر منطقه یک پیمانکار دارد و بررسیها نشان داده که معمولاً پیمانکار هر پنج الی شش خیابان را به یک گروهی واگذار میکند و معمولاً دو میلیون و ۸۰۰هزار تومان از این زبالهگردها میگیرد و به آنها کارتی میدهد و ما در نظر داریم این سیستم بین کودک کار و پیمانکار را اصلاح کنیم».
بیشتر بخوانید
کودکان زبالهگرد - آینده پرپر شده
علت سکوت خامنهای چیست؟
براستی حاکمیت ننگین و تبهکار آخوندی و رهبر پوشالیاش خامنهای در برابر این پدیدهٔ دردناک اجتماعی چه واکنشی دارند؟ آنها که ۲۴ ساعته در تبلیغات خود از مستضعفپناهی دم میزدند و مردم منطقه و همهٔ عالم را به اسلام از نوع خمینی و آخوندهای مرتجع دعوت میکردند، در برابر این همه تیرهروزی کودکان محروم این وطن غارتشده، چه دارند که بگویند؟ در نقطهٔ مقابل، ثروتهای افسانهای وابستگان و آقازادهها را چگونه توجیه میکنند؟ خامنهای دژخیم رهبر جنایتکاران و چپاولگران این نظام شیطانی که مسئول اصلی این فجایع اجتماعی است، راجع به این پدیدهٔ اسفناک تاکنون حتی یک کلمه بر زبان نرانده و در عوض همواره فرصتطلبانه، از موضع جنتمکان سکوت پیشه کرده است. مگر این همان رژیمی نیست که بنیانگذار ملعونش خمینی وعده میداد همه چیز را بر مستضعفان رایگان خواهد کرد. روشن است که سکوت خامنهای بیدلیل نیست. اگر او در مورد اختلاسهای میلیاردی و دزدیهای مهرههای ریز و درشت رژیم و زندگیهای لاکچری و افسانهای آنان کلامی بر زبان بیاورد، آنگاه خودش نیز در قبال فساد و دزدیهای ۲۰۰میلیاردی خود و نزدیکانش باید پاسخ دهد، از این رو لام تا کام در این زمینه حرفی نمیزند و در مورد فاجعههایی نظیر کودکان کار، خرید و فروش کودکان، فروش اجزاء بدن و امثالهم موضعی نمیگیرد.
نقطهٔ پایان بر فاجعهٔ کودکان کار
تنها نگاهی به پروندههای فساد در نظام ولایت از جمله نمونه اخیر آن یعنی فساد میلیارد دلاری در پرونده اکبر طبری و همدستانش آن هم در ستاد بالایی قوه قضاییه نشان میدهد که خانه از پای بست ویران است بنابراین هر نوع دستکاری در نقش ایوان این خانه خیانت به مردم و همدستی با غارتگران نظام آخوندی است. بنابراین نقطه پایان گذاشتن به دردهای مردم ایران از جمله پدیده دردناک و ضدبشری کودکان کار تنها راهش خراب کردن خانه پوسیده و فاسد نظام است.
آری این همان تعهدی است که جوانان و کانونهای شورشی و مقاومت سرفراز ایران آنرا بر دوش خود گذاشتهاند.
خبرگزاری «هرانا» (۱۸ خرداد۹۹) با اعلام این خبر در وصف شرایط خانوادگی آرمین نوشته:
«پدر معتاد، مادر فوتشده، گرسنگی، کار مداوم کودکان، درگیر شدن کودکان با مصرف مواد مخدر، سابقه خودکشی در کودکان، محیط زندگی نامناسب، استفاده نزدیکان برای تکدیگری»
هرانا در شرح زندگی دشوار این کودک کار چنین آورده:
«خواهر کوچکش هنوز در بهزیستی بود که مادرش بر اثر سرطان راهی بیمارستان شد و همانجا از دنیا رفت. خواهرش را به بهانه فوت مادر به خانه برگرداندند. پیش از عید وقتی مادربزرگ او را همراه خود برای تکدیگری برده بود، توسط بهزیستی به مراکز نگهداری منتقل شد. ... هفته گذشته آرمین با مادربزرگ دعوایش میشود و بهگفته خواهر کوچکش به هدف خودکشی یک ورق قرص میخورد. آرمین را به بیمارستان میبرند ولی تلاشها بینتیجه مانده و این کودک جان خود را از دست میدهد».
قاشقی در این خانه نیست که امید به طبخ غذا در آن باشد
شمهای از زندگی تلخ آرمین از زبان مددکار اجتماعی نیز بسیار دردناک است و هر انسانی را به شرمندگی وامیدارد:
«بعد از فوت مادر، مدتها اعضای جمعیت (موسوم بهامام علی)... به خانه آرمین میرفتند و شهادت میدادند که حتی قاشقی برای خوردن غذا در آن خانه نیست که امیدی به طبخ غذا در آنجاباشد».
زندگی و مرگ جانگداز آرمین نمونهٔ تأسفباری از وضعیت دهها هزار نفر از «کودکان کار» در ایران است. پدیدهیی که در سالهای اخیر بهنحو بیسابقهای گسترش یافته و بدون شک از نتایج بلافصل حاکمیت تبهکار و فاسد آخوندی در میهن آخوندزدهٔ ماست.
کرونا و افزایش «کودکان کار»
«سازمان بینالمللی کار» و «صندوق کودکان سازمان ملل متحد ـ یونیسف» بهمناسبت «روز جهانی مبارزه با کار کودکان» در گزارش مشترکی با عنوان «کووید ۱۹ و کار کودکان: زمان بحران» به تاریخ ۱۲ژوئن ۹۹ هشدار دادند که وخامت وضعیت اقتصادی ناشی از همهگیری «کووید۱۹» در جهان راه درآمدی برای خانوادههای فقیر باقی نگذاشته و در نتیجه احتمالاً میلیونها کودک به کار اجباری وادار خواهند شد.
از آنجا که ایران آخوندزده بهخاطر حاکمیت فاسد و مطامع و مقاصد شوم آخوندها مورد آسیب شدید ویروس کرونا قرار گرفته، بهطور گستردهیی با پدیدهٔ «کودکان کار» روبهروست. اما رژیم آخوندی جهت کوچکنمایی این فاجعه عمداً از انتشار آمار واقعی ممانعت میکند و یا با دغلکاری به قلب ارقام دست میزند. با این وجود همان آمار کوچکشده نیز کافی است که عمق این فاجعه را نشان دهد.
۱۷۰۰۰ کودک کار در تهران
به گزارش خبرگزاری حکومتی ایسنا (۲۵خرداد۹۹) بر اساس برآوردهای شهرداری تهران، حدود ۴هزار کودک زبالهگرد در این شهر وجود دارد. حال آنکه سایت بهار نیوز (۲۷ خرداد۹۹) بهنقل از یک مدیر مدرسه کودکان کار فقط در سطح شهر تهران تعداد آنها را ۱۷۰۰۰نفر تخمین زده است.
کارگزاران شیاد رژیم جهت کاستن از گناه خود که نقش اصلی را در تکوین و بوجود آمدن «کودکان کار» دارند، با رندی و دجالگری در اخبار و گزارشات القاء میکنند که گویا این کودکان جزو مهاجرین افغانی هستند! حال آن که این یک فریبکاری کثیف آخوندی است تا بانی و مسئولان واقعی این فاجعه را که کسی جز سردمداران نظام نیست، در ببرند. بهرغم دجالگری رژیم کیست که نداند غیر از فقر مفرط علت دیگری برای پدیدهٔ کودکان کار نمیتوان جست.
سوء استفاده شهرداری از کودکان کار
محمدرضا جوادی مهرهٔ منصوب رژیم در موضع معاون شهرداری تهران بر افزایش آمار کودکان کار و ناتوانی رژیم در حل این معضل اذعان میکند:
«اقداماتی که در این سالها انجام شده، موفق نبوده و روزبهروز به تعداد کودکان کار در حوزه دستفروشی و تکدیگری نیز اضافه شده است چرا که این فعالیت کودکان بهدلیل فقر ایجاد میشود و خانوادهها برای کسب درآمد فرزندان خود را برای تکدیگری و ... به خیابانها میفرستند».
این کارگزار حکومتی که خوب میداند بسیاری از پیمانکاران وابسته به شهرداری جهت سوءاستفاده از دسترنج این کودکان آنها را به کار میگمارند، برای رد گم کردن ژست حمایت از این کودکان را به خود گرفت و گفت:
«کودک زبالهگرد خود محصول یک سوءاستفاده و قصور است و نباید اجازه بدهیم که این سوءاستفاده از کودکان انجام گیرد». اما اظهارات بعدی او پرده از این تبهکاری و سوءاستفاده برداشت:
«هر منطقه یک پیمانکار دارد و بررسیها نشان داده که معمولاً پیمانکار هر پنج الی شش خیابان را به یک گروهی واگذار میکند و معمولاً دو میلیون و ۸۰۰هزار تومان از این زبالهگردها میگیرد و به آنها کارتی میدهد و ما در نظر داریم این سیستم بین کودک کار و پیمانکار را اصلاح کنیم».
بیشتر بخوانید
کودکان زبالهگرد - آینده پرپر شده
علت سکوت خامنهای چیست؟
براستی حاکمیت ننگین و تبهکار آخوندی و رهبر پوشالیاش خامنهای در برابر این پدیدهٔ دردناک اجتماعی چه واکنشی دارند؟ آنها که ۲۴ ساعته در تبلیغات خود از مستضعفپناهی دم میزدند و مردم منطقه و همهٔ عالم را به اسلام از نوع خمینی و آخوندهای مرتجع دعوت میکردند، در برابر این همه تیرهروزی کودکان محروم این وطن غارتشده، چه دارند که بگویند؟ در نقطهٔ مقابل، ثروتهای افسانهای وابستگان و آقازادهها را چگونه توجیه میکنند؟ خامنهای دژخیم رهبر جنایتکاران و چپاولگران این نظام شیطانی که مسئول اصلی این فجایع اجتماعی است، راجع به این پدیدهٔ اسفناک تاکنون حتی یک کلمه بر زبان نرانده و در عوض همواره فرصتطلبانه، از موضع جنتمکان سکوت پیشه کرده است. مگر این همان رژیمی نیست که بنیانگذار ملعونش خمینی وعده میداد همه چیز را بر مستضعفان رایگان خواهد کرد. روشن است که سکوت خامنهای بیدلیل نیست. اگر او در مورد اختلاسهای میلیاردی و دزدیهای مهرههای ریز و درشت رژیم و زندگیهای لاکچری و افسانهای آنان کلامی بر زبان بیاورد، آنگاه خودش نیز در قبال فساد و دزدیهای ۲۰۰میلیاردی خود و نزدیکانش باید پاسخ دهد، از این رو لام تا کام در این زمینه حرفی نمیزند و در مورد فاجعههایی نظیر کودکان کار، خرید و فروش کودکان، فروش اجزاء بدن و امثالهم موضعی نمیگیرد.
نقطهٔ پایان بر فاجعهٔ کودکان کار
تنها نگاهی به پروندههای فساد در نظام ولایت از جمله نمونه اخیر آن یعنی فساد میلیارد دلاری در پرونده اکبر طبری و همدستانش آن هم در ستاد بالایی قوه قضاییه نشان میدهد که خانه از پای بست ویران است بنابراین هر نوع دستکاری در نقش ایوان این خانه خیانت به مردم و همدستی با غارتگران نظام آخوندی است. بنابراین نقطه پایان گذاشتن به دردهای مردم ایران از جمله پدیده دردناک و ضدبشری کودکان کار تنها راهش خراب کردن خانه پوسیده و فاسد نظام است.
آری این همان تعهدی است که جوانان و کانونهای شورشی و مقاومت سرفراز ایران آنرا بر دوش خود گذاشتهاند.
Informazioni
Autore | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organizzazione | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Sito | - |
Tag |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company