پشتپردهٔ هویتزدایی از شهیدان قتلعام۶۷
8 ott 2020 ·
9 min. 21 sec.
Scarica e ascolta ovunque
Scarica i tuoi episodi preferiti e goditi l'ascolto, ovunque tu sia! Iscriviti o accedi ora per ascoltare offline.
Descrizione
پیدا شدن ۶۰نفر از عوامل درون مرزی و برونمرزی نظام و نیز پیدا شدن سر و کلهٔ مزدور نفوذی ایرج مصداقی از موضع دفاع از نخستوزیر خمینی در زمان قتلعام، و لجنپراکنی و پاچه گرفتن از عفو بینالملل در این رابطه به دستور اطلاعات آخوندها و جناح آخوندی ـ اعتدالی صورت میگیرد تا اعتدالیون و اصلاحطلبان داخل نظام، از ریشه نسوزند. (سخنگوی مجاهدین ۱۵مهر۹۹)
نوبرانههای توبرهٔ ابلیس
از عجایب روزگار حکمرانی آخوندهای خمینی و خامنهای صفت بر میهن ما این است که جلاد در نقش قربانی ظاهر میشود و مستبد لباس آزادیخواه میپوشد. ابلیس از توبرهٔ تلبیس، نوبرانههایی را بیرون میکشد و چربدستانه بر بساط فریب میچیند تا چشمها را بفریبد و عقل را در تشخیص سره از ناسره دچار گمراهی سازد. در این حکومت همه نوع سالوس و تلبیس دیده بودیم اما ارتزاق از خون شهیدان و هویتزدایی از آنان از طرفههایی است که تا به پشت پردهٔ آن واقف نشویم، شناخت درستی از آن نخواهیم داشت.
«اسرار به خون آغشته» و خواب برآشفتهٔ مشاطهگران دیکتاتور
گزارش سال۹۹ عفو بینالملل در مورد نام بردن از میرحسین موسوی بهعنوان مظنونان قتلعام۶۷ آب در خوابگه مشاطهگران و رتوشکنندگان چهرهٔ کریه نظام قتلعام ریخت و آنان را به تکوپو و جست و خیز واداشت.
این گزارش که بازنشر گزارش چندصد صفحهیی دو سال قبل این سازمان با عنوان «اسرار به خون آغشته» بود و امسال فقط بخشهایی از آن در شبکههای اجتماعی عفو منتشر گردید. همراه با بازنشر بخشهایی از این گزارش عکس دو بیانیهٔ اقدام فوری این سازمان بازنشر شد که در آنها عفو بینالملل به تاریخ ۲۵مرداد و ۱۱شهریور۶۷ نسبت به موج اعدام زندانیان سیاسی ابراز نگرانی کرده بود.
علاوه بر این اقدام، خانم رها بحرینی، پژوهشگر عفو بینالملل در امور ایران در یک رشته توئیت به نام تعدادی از مقامات رژیم در دوران قتلعام اشاره کرد که در پیشبرد سیاست انکار و تحریف حقایق کشتار۶۷ نقش داشتهاند. عکسی از متن پاسخ میرحسین موسوی، نخستوزیر وقت خمینی در پاسخ به سؤال رادیو ـ تلویزیون دولتی اتریش در مورد قتلعامها نیز ضمیمهٔ آن است.
«ما در این زمینه هیچ نوع گذشتی نداریم»!
طبق متن مذکور، میرحسین موسوی، میگوید:
«یکی از مواردی که به ما ایراد گرفته شده است در رابطه با همین عملیات مرصاد [اسم ضد عملیات ایران علیه حمله مسلحانهٔ سازمان مجاهدین خلق در مرداد ۱۳۶۷] است. در این عملیات، عدهیی از مجاهدین دست در دست صدام گذاشتند و حمله کردند که باختران را بگیرند و به سمت تهران بیایند. آنها نقشههایی برای کشتار داشتند. خب، ما آنها را سرکوب کردیم. ما چه کار میکردیم؟ تهران را دروازههایش را باز میکردیم که بیایند بهاصطلاح آنجا حضور پیدا کنند، آدم بکشند؟ ما در این زمینه هیچ نوع گذشتی نداریم و نظام ما به خودش حق نمیدهد که از خودش دفاع نکند و برخورد قاطع نداشته باشد»
تهاجم به عفو بینالملل و پاسخ این سازمان
بعد از این اقدام عفو، حملات خط امامیها، شکنجهگران دیروز و اصلاحطلبان سوختهٔ امروز با دعاوی رنگارنگ به عفو بینالملل و بهطور مشخص به خانم رها بحرینی برای در بردن نخستوزیر دوران قتلعام شروع شد.
خانم دیانا الطحاوی، معاون بخش خاورمیانه و شمال آفریقای عفو بینالملل، در تاریخ ۱۳مهر۹۹ طی یک پیام ویدیویی به بهانهگیریها و حملاتی که علیه عفو بینالملل در هفتههای گذشته جریان داشته است پاسخ داد و از جمله گفت: عفو بینالملل و «رها بحرینی پژوهشگر و سخنگوی این سازمان هفتههاست که در معرض حملات بیاساس و اتهامات دروغین مبنی بر پیشبرد دیدگاههای شخصیاش قرار گرفته است... موضع عفو بینالملل در رابطه با مسئولیتپذیری و پاسخگویی در قبال جنایات علیه بشریت و سایر جرایم مصرح در قوانین بینالمللی موضعی روشن و مطابق با اصول تثبت شده حقوق کیفری بینالمللی است. عاملان و آمران مستقیم اینگونه جنایات میبایست پاسخگو بوده و به محاکمه قضایی سپرده شوند. منظور از عاملان و آمران مستقیم افرادی هستند که ناپدیدسازیهای قهری و اعدامهای فراقضایی سال۱۳۶۷ را دستور داده و یا برنامهریزی و اجرا کردند.
میرحسین موسوی در زمرهٔ مظنونان قتلعام۶۷
در این پیام دیانا الطحاوی آمده است:
«طبق قوانین بینالمللی افرادی که مظنون به تسهیل ارتکاب این جنایات و همینطور پنهانکاریهای بعدی در خصوص سرنوشت و محل دفن قربانیان ناپدیدسازیهای قهری و اعدامهای مخفیانه هستند هم باید پاسخگو باشند. مقامات بالاتری که از این جنایت اطلاع داشته و یا علیالقاعده میباید اطلاع میداشتند از تمامی توان خود برای جلوگیری از این جنایتها یا متعاقباً مجازاتهای آنها استفاده نکردند و نیز باید مورد تحقیقات کیفری قرار بگیرند.
میرحسین موسوی بهعنوان نخستوزیر وقت در زمان وقوع کشتارهای۶۷ در زمره این مظنونان قرار میگیرد. علاوه بر این میرحسین موسوی بهعنوان یک مقام ارشد دولتی موظف بوده باید اطمینان حاصل میکرد که گزارشهایی مبنی بر اعدامهای فراقضایی، ناپدیدسازیهای قهری و شکنجه مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد. طبق قوانین بینالمللی حقوقبشر قصور در انجام تحقیقات در خصوص این جنایت بخودی خود یک نقض مجزا و مضاعف حقوقبشر محسوب میشود».
هویتزدایی از شهیدان و هدف آن
تلاش کر هماهنگ در داخل و خارج ایران در کوتاهمدت تبرئهٔ میرحسین موسوی از اتهام مشارکت در قتلعام۶۷ و در بلندمدت قلب واقعیت و تحریف تاریخ معاصر ایران و خیانت به خون شهیدان و هویتزدایی از آنان است. در این راستا بهطور مشخص هدف بیانیهٔ ۶۰نفره آن است که جناح آخوندی ـ اعتدالی رژیم و بخشی از اصلاحطلبان را بری از جنایت علیه بشریت در جریان قتلعام ۶۷ جلوه دهد و خط البته همین رژیم و رتوش آن را در برابر سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت و خط براندازی پیش ببرد.
طبق معمول کبادهکش این تحریف و خیانت، تواب تشنه به خون، ایرج مصداقی است. این هماوایی و همکاسهگی داخلی و خارجی لو رفتهتر از آن است که نیاز به کالبدشکافی داشته باشد.
تعلق بیش از ۹۰درصد شهیدان قتلعام۶۷ به سازمان مجاهدین خلق ایران، امری مسلم غیرقابل انکار است. دنائت و رذالت و تجارت با خون در اینجاست که ریزشیهای این نظام، خط امامیهای دیروز و اصلاحطلبان امروز و نیز بریدگان از مبارزه انقلابی، «دادخواه شهیدان قتلعام۶۷» شدهاند. آنها عامدانه تعلق سازمانی قتلعامشدگان را انکار و قیچی میکنند تا از آن قهرمانان هویتزدایی کرده و این خون غیرقابل انکار را در مقابل زندگان مقاومت انقلابی و رهبری آن قرار دهند. این یکی از ترفندهای کثیف و «چندوجهی»! وزارت بدنام به وسیلهٔ عوامل درون مرزی و برونمرزی آن است.
خونسواری و شهید دزدی!
خونسواری و شهید دزدی، رویهٔ شناخته شده و لو رفتهٔ استبداد و ارتجاع در جنبشهای معاصر ایران بوده است. بدون تردید اگر حضور سازمان مجاهدین خلق ایران، رهبری هوشیار آن و نیز کادرهای از بند رسته و شهادت جمعی آنها نبود، وزارت بدنام شهیدان مقاومت انقلابی را مصادره و علیه مقاومت به کار میبرد.
هر فرد یا جریانی که ذرهیی غیرت آزادیخواهی و داعیهٔ دفاع از خون به ناحق ریختهٔ قهرمانان قتلعام ۶۷ را داشته باشد، از اقدامات عفو بینالملل که تنها بازتاب دهندهٔ بخش کوچکی از جنایت است استقبال خواهد کرد، چه رسد به اینکه به پر و پای این سازمان بینالمللی بپیچد و درصدد بیاید که افشاگری آن را کند و سد نماید. این افشاگریها سند به سند، رنج و تلاش طاقتفرسا و تظلمخواهی زندانیان از بند رسته و خانوادههای آنان است و باید تا افشای آخرین قطرهٔ جنایت و آخرین جانی ادامه یابد.
جوشش خون شهیدان و قهرمانان سرفراز قتلعام۶۷ و جنبش رو به اعتلای دادخواهی، بیگمان پرده از «اسرار به خون آغشته» برخواهد داشت و تمامی همدستان جنایت را افشا خواهد کرد. این رژیم با تمامی باندها و گروهبندیهای رنگارنگ آن رفتنی است و این تشبثات نخواهد توانست مانع از سرنگونی محتوم آن شود.
نوبرانههای توبرهٔ ابلیس
از عجایب روزگار حکمرانی آخوندهای خمینی و خامنهای صفت بر میهن ما این است که جلاد در نقش قربانی ظاهر میشود و مستبد لباس آزادیخواه میپوشد. ابلیس از توبرهٔ تلبیس، نوبرانههایی را بیرون میکشد و چربدستانه بر بساط فریب میچیند تا چشمها را بفریبد و عقل را در تشخیص سره از ناسره دچار گمراهی سازد. در این حکومت همه نوع سالوس و تلبیس دیده بودیم اما ارتزاق از خون شهیدان و هویتزدایی از آنان از طرفههایی است که تا به پشت پردهٔ آن واقف نشویم، شناخت درستی از آن نخواهیم داشت.
«اسرار به خون آغشته» و خواب برآشفتهٔ مشاطهگران دیکتاتور
گزارش سال۹۹ عفو بینالملل در مورد نام بردن از میرحسین موسوی بهعنوان مظنونان قتلعام۶۷ آب در خوابگه مشاطهگران و رتوشکنندگان چهرهٔ کریه نظام قتلعام ریخت و آنان را به تکوپو و جست و خیز واداشت.
این گزارش که بازنشر گزارش چندصد صفحهیی دو سال قبل این سازمان با عنوان «اسرار به خون آغشته» بود و امسال فقط بخشهایی از آن در شبکههای اجتماعی عفو منتشر گردید. همراه با بازنشر بخشهایی از این گزارش عکس دو بیانیهٔ اقدام فوری این سازمان بازنشر شد که در آنها عفو بینالملل به تاریخ ۲۵مرداد و ۱۱شهریور۶۷ نسبت به موج اعدام زندانیان سیاسی ابراز نگرانی کرده بود.
علاوه بر این اقدام، خانم رها بحرینی، پژوهشگر عفو بینالملل در امور ایران در یک رشته توئیت به نام تعدادی از مقامات رژیم در دوران قتلعام اشاره کرد که در پیشبرد سیاست انکار و تحریف حقایق کشتار۶۷ نقش داشتهاند. عکسی از متن پاسخ میرحسین موسوی، نخستوزیر وقت خمینی در پاسخ به سؤال رادیو ـ تلویزیون دولتی اتریش در مورد قتلعامها نیز ضمیمهٔ آن است.
«ما در این زمینه هیچ نوع گذشتی نداریم»!
طبق متن مذکور، میرحسین موسوی، میگوید:
«یکی از مواردی که به ما ایراد گرفته شده است در رابطه با همین عملیات مرصاد [اسم ضد عملیات ایران علیه حمله مسلحانهٔ سازمان مجاهدین خلق در مرداد ۱۳۶۷] است. در این عملیات، عدهیی از مجاهدین دست در دست صدام گذاشتند و حمله کردند که باختران را بگیرند و به سمت تهران بیایند. آنها نقشههایی برای کشتار داشتند. خب، ما آنها را سرکوب کردیم. ما چه کار میکردیم؟ تهران را دروازههایش را باز میکردیم که بیایند بهاصطلاح آنجا حضور پیدا کنند، آدم بکشند؟ ما در این زمینه هیچ نوع گذشتی نداریم و نظام ما به خودش حق نمیدهد که از خودش دفاع نکند و برخورد قاطع نداشته باشد»
تهاجم به عفو بینالملل و پاسخ این سازمان
بعد از این اقدام عفو، حملات خط امامیها، شکنجهگران دیروز و اصلاحطلبان سوختهٔ امروز با دعاوی رنگارنگ به عفو بینالملل و بهطور مشخص به خانم رها بحرینی برای در بردن نخستوزیر دوران قتلعام شروع شد.
خانم دیانا الطحاوی، معاون بخش خاورمیانه و شمال آفریقای عفو بینالملل، در تاریخ ۱۳مهر۹۹ طی یک پیام ویدیویی به بهانهگیریها و حملاتی که علیه عفو بینالملل در هفتههای گذشته جریان داشته است پاسخ داد و از جمله گفت: عفو بینالملل و «رها بحرینی پژوهشگر و سخنگوی این سازمان هفتههاست که در معرض حملات بیاساس و اتهامات دروغین مبنی بر پیشبرد دیدگاههای شخصیاش قرار گرفته است... موضع عفو بینالملل در رابطه با مسئولیتپذیری و پاسخگویی در قبال جنایات علیه بشریت و سایر جرایم مصرح در قوانین بینالمللی موضعی روشن و مطابق با اصول تثبت شده حقوق کیفری بینالمللی است. عاملان و آمران مستقیم اینگونه جنایات میبایست پاسخگو بوده و به محاکمه قضایی سپرده شوند. منظور از عاملان و آمران مستقیم افرادی هستند که ناپدیدسازیهای قهری و اعدامهای فراقضایی سال۱۳۶۷ را دستور داده و یا برنامهریزی و اجرا کردند.
میرحسین موسوی در زمرهٔ مظنونان قتلعام۶۷
در این پیام دیانا الطحاوی آمده است:
«طبق قوانین بینالمللی افرادی که مظنون به تسهیل ارتکاب این جنایات و همینطور پنهانکاریهای بعدی در خصوص سرنوشت و محل دفن قربانیان ناپدیدسازیهای قهری و اعدامهای مخفیانه هستند هم باید پاسخگو باشند. مقامات بالاتری که از این جنایت اطلاع داشته و یا علیالقاعده میباید اطلاع میداشتند از تمامی توان خود برای جلوگیری از این جنایتها یا متعاقباً مجازاتهای آنها استفاده نکردند و نیز باید مورد تحقیقات کیفری قرار بگیرند.
میرحسین موسوی بهعنوان نخستوزیر وقت در زمان وقوع کشتارهای۶۷ در زمره این مظنونان قرار میگیرد. علاوه بر این میرحسین موسوی بهعنوان یک مقام ارشد دولتی موظف بوده باید اطمینان حاصل میکرد که گزارشهایی مبنی بر اعدامهای فراقضایی، ناپدیدسازیهای قهری و شکنجه مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد. طبق قوانین بینالمللی حقوقبشر قصور در انجام تحقیقات در خصوص این جنایت بخودی خود یک نقض مجزا و مضاعف حقوقبشر محسوب میشود».
هویتزدایی از شهیدان و هدف آن
تلاش کر هماهنگ در داخل و خارج ایران در کوتاهمدت تبرئهٔ میرحسین موسوی از اتهام مشارکت در قتلعام۶۷ و در بلندمدت قلب واقعیت و تحریف تاریخ معاصر ایران و خیانت به خون شهیدان و هویتزدایی از آنان است. در این راستا بهطور مشخص هدف بیانیهٔ ۶۰نفره آن است که جناح آخوندی ـ اعتدالی رژیم و بخشی از اصلاحطلبان را بری از جنایت علیه بشریت در جریان قتلعام ۶۷ جلوه دهد و خط البته همین رژیم و رتوش آن را در برابر سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت و خط براندازی پیش ببرد.
طبق معمول کبادهکش این تحریف و خیانت، تواب تشنه به خون، ایرج مصداقی است. این هماوایی و همکاسهگی داخلی و خارجی لو رفتهتر از آن است که نیاز به کالبدشکافی داشته باشد.
تعلق بیش از ۹۰درصد شهیدان قتلعام۶۷ به سازمان مجاهدین خلق ایران، امری مسلم غیرقابل انکار است. دنائت و رذالت و تجارت با خون در اینجاست که ریزشیهای این نظام، خط امامیهای دیروز و اصلاحطلبان امروز و نیز بریدگان از مبارزه انقلابی، «دادخواه شهیدان قتلعام۶۷» شدهاند. آنها عامدانه تعلق سازمانی قتلعامشدگان را انکار و قیچی میکنند تا از آن قهرمانان هویتزدایی کرده و این خون غیرقابل انکار را در مقابل زندگان مقاومت انقلابی و رهبری آن قرار دهند. این یکی از ترفندهای کثیف و «چندوجهی»! وزارت بدنام به وسیلهٔ عوامل درون مرزی و برونمرزی آن است.
خونسواری و شهید دزدی!
خونسواری و شهید دزدی، رویهٔ شناخته شده و لو رفتهٔ استبداد و ارتجاع در جنبشهای معاصر ایران بوده است. بدون تردید اگر حضور سازمان مجاهدین خلق ایران، رهبری هوشیار آن و نیز کادرهای از بند رسته و شهادت جمعی آنها نبود، وزارت بدنام شهیدان مقاومت انقلابی را مصادره و علیه مقاومت به کار میبرد.
هر فرد یا جریانی که ذرهیی غیرت آزادیخواهی و داعیهٔ دفاع از خون به ناحق ریختهٔ قهرمانان قتلعام ۶۷ را داشته باشد، از اقدامات عفو بینالملل که تنها بازتاب دهندهٔ بخش کوچکی از جنایت است استقبال خواهد کرد، چه رسد به اینکه به پر و پای این سازمان بینالمللی بپیچد و درصدد بیاید که افشاگری آن را کند و سد نماید. این افشاگریها سند به سند، رنج و تلاش طاقتفرسا و تظلمخواهی زندانیان از بند رسته و خانوادههای آنان است و باید تا افشای آخرین قطرهٔ جنایت و آخرین جانی ادامه یابد.
جوشش خون شهیدان و قهرمانان سرفراز قتلعام۶۷ و جنبش رو به اعتلای دادخواهی، بیگمان پرده از «اسرار به خون آغشته» برخواهد داشت و تمامی همدستان جنایت را افشا خواهد کرد. این رژیم با تمامی باندها و گروهبندیهای رنگارنگ آن رفتنی است و این تشبثات نخواهد توانست مانع از سرنگونی محتوم آن شود.
Informazioni
Autore | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organizzazione | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Sito | - |
Tag |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company
Commenti