پرواز از لبه پرتگاه – مهدی خدایی صفت
27 lug 2020 ·
6 min. 48 sec.
Scarica e ascolta ovunque
Scarica i tuoi episodi preferiti e goditi l'ascolto, ovunque tu sia! Iscriviti o accedi ora per ascoltare offline.
Descrizione
نیکوس کازانتزاکیس نویسنده شهیر یونانی میگوید: «انسان نمیتواند به پرواز درآید مگر آنکه ابتدا به لبهٔ پرتگاه برسد».
حقیقت ژرفی که هرکس دستی در آتش مبارزه داشته باشد صحتش را گواهی میکند. فروغ جاویدان به گمان من؛ پرواز بلندی از لبهٔ دو پرتگاه مخوف بود؛ یکی توطئه رذیلانهیی که خمینی در انتقام زهر آتشبس علیه ما و ارتش آزادیبخش تدارک دیده بود تا جنگ اصلی خودش با مردم و مقاومت ایران را پنهان کرده و چنین وانمود کند که گویی جنگ، همین جنگ با عراق بوده و ارتش آزادیبخش هم زائیده همین جنگ و حالا دیگر با آتشبس همه چیز به پایان رسیده است...!
پرتگاه دیگر، ریسک نابود شدن کل سازمان و آلترناتیو در نبردی که سرنوشت آن اصلاً معلوم نبود. و راستی مگر دیگر سرفصلهای سازمان هم در طول تاریخچهٔ خونبارش چیزی جز همینگونه پروازها از لبهٔ پرتگاهها بوده است؟ از ۳۰خرداد تا پرواز تاریخساز ۷مرداد ۶۰ و از برافراشتن جسورانهٔ پرچم صلح در میان توفان هیستریک جنگ جنگ خمینی و از پرواز تاریخساز صلح و آزادی تا فروغ جاویدان و از جنگ خلیج و مروارید تا فروغ اشرف و فروغ ایران و از رویارویی با موشکها در قتلگاه لیبرتی تا هجرت کبیر آزادی.
آیا مجاهدین در تک تک این بزنگاهها به ندای تاریخ پاسخ گفتهاند؟! و آیا قیمت و هزینه آن را تماماً پرداختهاند؟! چگونه و تا کجا؟ فروغ را نظاره میکنیم: «تصمیمگرفتن برای چنین عملیاتی، البته کار سهل و سادهیی نبود. زیرا که میباید تمام دار و ندار را، در طبق اخـلاص نهاد و به خلق قهرمان ایران تقدیم میکردم. بهخصوص که این تصمیمگیری، دارای بالاترین ریسک و خطر نیز هست و باید یک بار دیگر تمامی سازمان، آلترناتیو، ارتش آزادیبخش و همه چیز را مایه گذاشت... . . اما اگر که مجاهدین به خدا و به خلق و تاریخ و به سرنوشت تابان و شکوفان خلق قهرمان ایران، بعد از این همه رزم و رنج، بعد از این همه خون و فدا، پاسخ نگویند، چه کسی پاسخ خواهد گفت؟ بنابراین فقط یک جمله میگویم و میگذرم. نه خطاب به شما، خطاب به خدا، و خطاب به خلق و تاریخ، که بار خدایا، شاهد باش، شاهد باش که تمامی سرمایهمان را که محصول ربع قرن رزم و رنج مستمر هست، تقدیم تو و خلقت کردیم. انک انت السمیع العلیم» (مسعود رجوی در نشست توجیهی عملیات کبیر فروغ جاویدان).
آری، دوستان در هوای صحبت یار زر فشانند و ما سراندازیم . و این سرفشانی مجاهدین در آستان خاک میهن و خاکپای موکب آزادی بود. و چنین شد که فروغ با جاودانه فروغهایش هست ما شد و بود ما و بیمهنامهٔ وجود ما و تضمین آینده آلترناتیو . همچنان که ناقوس مرگ دشمن شد و لرزهٔ سرنگونیاش و دلهرهیی که هر سال در روضهخوانی آخوندها و نمایش جمعههایش کابوس نبودش را پژواک میکند.
و امسال طلیعهٔ سی و سومین سالگرد حماسه آرمانی و میهنی فروغ توفندهتر از همیشه میدرخشد و بر آسمان شرف و سرفرازی ملی و میهنی سر میساید. تحقق راستین همان سخن مسعود در نشست جمعبندی فروغ (۱۸ مرداد ۶۷) را تداعی میکند که گفت: «اگر از من بپرسید اگر چه بیش از هزار جاودانهفروغ را که هر کدام عالمی بودند، هر کدام چه زن و چه مرد شیر آهن کوهی بودند و جواهری و تاریخچهیی اگر چه اینها را فدا کردیم اما بهوضوح میبینم که امروز نسبت به دیروز مجاهدین و ارتش آزادیبخش خیلی خیلی زیادتر شدهاند. بهوضوح میبینم در سیمای فرد فرد شما و بهوضوح در چشمانداز تاریخ میهنمان که از یک بذر نه هفت که هفتاد و هفتصد دانه روئید. باز هم و باز هم بیشتر خواهد شد بهدلیل اینکه در ساعت موعود در سر فصل نه نگفتند، گفتند آری...».
این درسهای ماندگار امروز در اختیار خلق ما و شورشگران و قیامآفرینان برای براندازی است. اکنون خلق ما با داشتن چنین گنجینه و آلترناتیو و پشتوانه و مشروعیت ملی و بینالمللی مسیرش بسا سهلتر و کوبیدهتر است. با الگوی مجاهدان اشرفی باید به پرواز اندیشید تنها یک کندن است و تصمیم پرواز قطعی است همچنان که برادر مسعود گفت: «شورشگران پیروزی میسازند».
حقیقت ژرفی که هرکس دستی در آتش مبارزه داشته باشد صحتش را گواهی میکند. فروغ جاویدان به گمان من؛ پرواز بلندی از لبهٔ دو پرتگاه مخوف بود؛ یکی توطئه رذیلانهیی که خمینی در انتقام زهر آتشبس علیه ما و ارتش آزادیبخش تدارک دیده بود تا جنگ اصلی خودش با مردم و مقاومت ایران را پنهان کرده و چنین وانمود کند که گویی جنگ، همین جنگ با عراق بوده و ارتش آزادیبخش هم زائیده همین جنگ و حالا دیگر با آتشبس همه چیز به پایان رسیده است...!
پرتگاه دیگر، ریسک نابود شدن کل سازمان و آلترناتیو در نبردی که سرنوشت آن اصلاً معلوم نبود. و راستی مگر دیگر سرفصلهای سازمان هم در طول تاریخچهٔ خونبارش چیزی جز همینگونه پروازها از لبهٔ پرتگاهها بوده است؟ از ۳۰خرداد تا پرواز تاریخساز ۷مرداد ۶۰ و از برافراشتن جسورانهٔ پرچم صلح در میان توفان هیستریک جنگ جنگ خمینی و از پرواز تاریخساز صلح و آزادی تا فروغ جاویدان و از جنگ خلیج و مروارید تا فروغ اشرف و فروغ ایران و از رویارویی با موشکها در قتلگاه لیبرتی تا هجرت کبیر آزادی.
آیا مجاهدین در تک تک این بزنگاهها به ندای تاریخ پاسخ گفتهاند؟! و آیا قیمت و هزینه آن را تماماً پرداختهاند؟! چگونه و تا کجا؟ فروغ را نظاره میکنیم: «تصمیمگرفتن برای چنین عملیاتی، البته کار سهل و سادهیی نبود. زیرا که میباید تمام دار و ندار را، در طبق اخـلاص نهاد و به خلق قهرمان ایران تقدیم میکردم. بهخصوص که این تصمیمگیری، دارای بالاترین ریسک و خطر نیز هست و باید یک بار دیگر تمامی سازمان، آلترناتیو، ارتش آزادیبخش و همه چیز را مایه گذاشت... . . اما اگر که مجاهدین به خدا و به خلق و تاریخ و به سرنوشت تابان و شکوفان خلق قهرمان ایران، بعد از این همه رزم و رنج، بعد از این همه خون و فدا، پاسخ نگویند، چه کسی پاسخ خواهد گفت؟ بنابراین فقط یک جمله میگویم و میگذرم. نه خطاب به شما، خطاب به خدا، و خطاب به خلق و تاریخ، که بار خدایا، شاهد باش، شاهد باش که تمامی سرمایهمان را که محصول ربع قرن رزم و رنج مستمر هست، تقدیم تو و خلقت کردیم. انک انت السمیع العلیم» (مسعود رجوی در نشست توجیهی عملیات کبیر فروغ جاویدان).
آری، دوستان در هوای صحبت یار زر فشانند و ما سراندازیم . و این سرفشانی مجاهدین در آستان خاک میهن و خاکپای موکب آزادی بود. و چنین شد که فروغ با جاودانه فروغهایش هست ما شد و بود ما و بیمهنامهٔ وجود ما و تضمین آینده آلترناتیو . همچنان که ناقوس مرگ دشمن شد و لرزهٔ سرنگونیاش و دلهرهیی که هر سال در روضهخوانی آخوندها و نمایش جمعههایش کابوس نبودش را پژواک میکند.
و امسال طلیعهٔ سی و سومین سالگرد حماسه آرمانی و میهنی فروغ توفندهتر از همیشه میدرخشد و بر آسمان شرف و سرفرازی ملی و میهنی سر میساید. تحقق راستین همان سخن مسعود در نشست جمعبندی فروغ (۱۸ مرداد ۶۷) را تداعی میکند که گفت: «اگر از من بپرسید اگر چه بیش از هزار جاودانهفروغ را که هر کدام عالمی بودند، هر کدام چه زن و چه مرد شیر آهن کوهی بودند و جواهری و تاریخچهیی اگر چه اینها را فدا کردیم اما بهوضوح میبینم که امروز نسبت به دیروز مجاهدین و ارتش آزادیبخش خیلی خیلی زیادتر شدهاند. بهوضوح میبینم در سیمای فرد فرد شما و بهوضوح در چشمانداز تاریخ میهنمان که از یک بذر نه هفت که هفتاد و هفتصد دانه روئید. باز هم و باز هم بیشتر خواهد شد بهدلیل اینکه در ساعت موعود در سر فصل نه نگفتند، گفتند آری...».
این درسهای ماندگار امروز در اختیار خلق ما و شورشگران و قیامآفرینان برای براندازی است. اکنون خلق ما با داشتن چنین گنجینه و آلترناتیو و پشتوانه و مشروعیت ملی و بینالمللی مسیرش بسا سهلتر و کوبیدهتر است. با الگوی مجاهدان اشرفی باید به پرواز اندیشید تنها یک کندن است و تصمیم پرواز قطعی است همچنان که برادر مسعود گفت: «شورشگران پیروزی میسازند».
Informazioni
Autore | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organizzazione | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Sito | - |
Tag |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company
Commenti