مخیر کردن مردم بین انواع مرگها
14 gen 2021 ·
6 min. 26 sec.
Scarica e ascolta ovunque
Scarica i tuoi episodi preferiti e goditi l'ascolto, ovunque tu sia! Iscriviti o accedi ora per ascoltare offline.
Descrizione
خاموشی برق در عین آلودگی هوا
وضعیت زیستی مردم از هوای تنفس گرفته تا دیگر مؤلفهها اکنون چنان وخیم است که در جنگ قدرت بین باندهای نظام، گوشههایی از آن از هزارتوی دروغ، کتمان و تناقضگویی بیرون میافتد؛ البته پس از عبور از زیر تیغ سانسور و رتوش لبههای تیز آنکه راه به مقصر شناختن کل نظام میبرد.
«شاخص آلودگی هوا ۱۲روز است که در تهران و برخی از کلانشهرها در محدوده قرمز با شاخص بالای ۱۵۰ قرار گرفته که این وضعیت برای همه افراد جامعه ناسالم و خطرناک است. شاخص آلودگی هوا در تهران در ساعت ۲۱روز گذشته به عدد ۱۸۳ ولی شمال غرب و شرق تهران بنفش شد و شاخص برای اولین بار به عدد ۲۷۵ رسید که بسیار برای سلامت مردم خطرناک شده است» (ستارهٔ صبح. ۲۴دی۹۹).
ابتدا طی اظهاراتی ضد و نقیض گفته شد که آلودگی هوا به سوزاندن مازوت اضافی یا استفاده از مازوت در برخی نیروگاهها برمیگردد، اینک میزان بالای گوگرد در گازوییل مصرفی نیز به آن افزوده شده است:
«استاندارد گوگرد در دنیا در سوخت گازوییل ۵۰ppm است، اما میزان گوگرد در سوخت نیروگاههای کشور بین ۴۰۰ تا ۸۰۰۰ppm است. یعنی در بهترین حالت میزان گوگرد پمپاژ شده به هوا ۲۰برابر استاندارد جهانی است. در این حال نهتنها مسئولان فکری برای حل معضل آلودگی هوا نکردهاند، بلکه از مردم میخواهند صرفهجویی در مصرف برق و گاز کنند» (همان منبع). .
مردم مقصر هستند!
در حالی که آلودگی هوا هنوز موضوع مشکل مبتلابه مردم است؛ [و به اعتراف روزنامهٔ جوان (۲۴دی۹۹) ۳۳هزار نفر تلفات میگیرد]، بیبرقی در سرمای دیماه نیز به آن اضافه شده است. در چنین وضعیتی، حکومت نقش عوامل چپاولگر خود را که مسبب آلودگی هوا و بیبرقی هستند، با ضد و نقیضگویی کتمان کرده و تقصیر را متوجه مردم میکند.
طبق معمول این مردم هستند که برق زیاد مصرف میکنند و با کمبود برق مواجه میشوند. این مردم هستند که مصرف گاز خانگی آنها زیاد است و گاز برای نیروگاهها کم میآید و مجبور به استفاده از مازوت میشوند. این مردم هستند که زیاد مسافرت میکنند و کرونا مهار نمیشود. این مردم هستند که در طول شبانهروز ۳وعده نان میخورند و نان برای بعضیها به یک آرزو و حسرت تبدیل میشود و...
اینگونه جای ظالم و مظلوم عوض میشود. بهجای اینکه مردم از حکومت بازخواست کنند، حکومت پیشاپیش به مؤاخذه مردم میپردازد.
«در تاریکی و تیرگی حاصل از عدم شفافیت، جای قاضی و متهم عوض میشود. مردم که باید قضاوتگر عملکرد دولتمردان در مدیریت شرایط باشند، میشوند متهم ردیف اول: گاز و برق کمتر مصرف کنید تا مازوت سوزانده نشود! در حالیکه هیچکس نمیگوید مصرفکنندگان اصلی و بزرگ گاز و برق در کشور صنایع هستند و فیش برق و گاز ساختمانهای عریض و طویل دولتی چندین برابر فیشهای خانگی شهروندان است» (اعتماد. ۲۴دی۹۹). .
ایران، حراجبازار انواع مرگها
این فقط گوشههایی از حجم عظیم فاجعه در میهن اسیر ماست. آنچه اینروزها در جامعه ایران اتفاق میافتد، بهتمام معنا مبین این است که نظام ولایتفقیه، انواع مرگها را برای مردم ایران تدارک دیده است. مرگ در زندان و زیر شکنجه، مرگ بر بالای چوبههایدار، مرگ بهٰدلیل ویران کردن سرپناه محرومان در یخبندان زمستان، مرگ با گرسنگی، مرگ بهخاطر بیدارویی و محرومیت از درمان، مرگ بهعلت وضعیت خراب جادهها و تصادفهای مرگبار، مرگ با رها کردن در میدان مین کرونا، مرگ در اثر سوزاندن مازوت و افزودن به میزان گوگرد گازوئیل، مرگ با بیبرقی و خاموش کردن شریان زندگی در شهرها در سرما.
آخوندهای مرگزی و مرگآشام اکنون هوای نفس کشیدن را نیز ـ که طبیعت بهیکسان در اختیار آدمیزاد گذاشته ـ از مردم دریغ کردهاند. سران نظام اکنون به صراحت به مردم میگویند: «یا قطعی برق را بپذیرید یا مصرف مازوت را» (عیسی کلانتری. تابناک. ۱۵دی۹۹). معنی این حرف این است یا مرگ بر اثر آلودگی هوا و انباشتن ریههای خود از مازوت را بپذیرید یا تندادن به خاموشی و بیبرقی را!
بهعبارت دیگر میتوان گفت دشمنان زندگی، هیچ راهی جز مرگی تدریجی و دردناک برای ایرانیان باقی نگذاشتهاند. کدام ساحت از زندگی ایرانیان مانده است که به نکبت آنها آلوده نشده باشد. در تماسهای برخی هموطنان با برنامهٔ همیاری سیمای آزادی شاهد آن بودیم که دردمندانه از شکنجهای مینالیدند که اسم آن در ایران زندگی است.
انتخاب بین شورشگری و مرگ تدریجی
مشغول کردن ذهن مردم به انوع مرگها و گذران فلاکتبار زندگی بخشی از کلان سیاست نظام برای به عقبانداختن صورت مسألهٔ سرنگونی است. گرفتن نشاط و سرزندگی از جامعه و به جای آن تزریق کرونا، خاموشی، انجماد، آلودگی هوا، بیپولی، گرسنگی، استرس، احساس بیپناهی و بیآیندگی برنامهٔ نظام ولایی برای کشتن حس زنده بودن در ایران و ایرانی است. البته آنها در این زمینه اشتباه محاسبهٔ اساسی دارند و این را مردم با قیامهای سالهای اخیر در چشم آنها کردهاند. ضمن اینکه خامنهای و سایر سرکردگان نظامش کاملاً لمس میکنند. با حضور فعال مقاومتی که گرمای سرزندگی و شور و شورش را به جامعه اختناقزده پمپاژ میکند، هر کدام از این عوامل میتواند به یک دینامیسم انفجاری تبدیل شود.
مردمی که چیزی برای از دست دادن ندارند، در انتخاب بین شورشگری یا مرگی تدریجی و فلاکتبار، بیگمان شورش را برمیگزینند. آزادی، فلسفهٔ وجودی انسان و کرامت انسانی است؛ هر چند بهای بهدست آوردن آن سلام به ارتفاع دارها باشد.
وضعیت زیستی مردم از هوای تنفس گرفته تا دیگر مؤلفهها اکنون چنان وخیم است که در جنگ قدرت بین باندهای نظام، گوشههایی از آن از هزارتوی دروغ، کتمان و تناقضگویی بیرون میافتد؛ البته پس از عبور از زیر تیغ سانسور و رتوش لبههای تیز آنکه راه به مقصر شناختن کل نظام میبرد.
«شاخص آلودگی هوا ۱۲روز است که در تهران و برخی از کلانشهرها در محدوده قرمز با شاخص بالای ۱۵۰ قرار گرفته که این وضعیت برای همه افراد جامعه ناسالم و خطرناک است. شاخص آلودگی هوا در تهران در ساعت ۲۱روز گذشته به عدد ۱۸۳ ولی شمال غرب و شرق تهران بنفش شد و شاخص برای اولین بار به عدد ۲۷۵ رسید که بسیار برای سلامت مردم خطرناک شده است» (ستارهٔ صبح. ۲۴دی۹۹).
ابتدا طی اظهاراتی ضد و نقیض گفته شد که آلودگی هوا به سوزاندن مازوت اضافی یا استفاده از مازوت در برخی نیروگاهها برمیگردد، اینک میزان بالای گوگرد در گازوییل مصرفی نیز به آن افزوده شده است:
«استاندارد گوگرد در دنیا در سوخت گازوییل ۵۰ppm است، اما میزان گوگرد در سوخت نیروگاههای کشور بین ۴۰۰ تا ۸۰۰۰ppm است. یعنی در بهترین حالت میزان گوگرد پمپاژ شده به هوا ۲۰برابر استاندارد جهانی است. در این حال نهتنها مسئولان فکری برای حل معضل آلودگی هوا نکردهاند، بلکه از مردم میخواهند صرفهجویی در مصرف برق و گاز کنند» (همان منبع). .
مردم مقصر هستند!
در حالی که آلودگی هوا هنوز موضوع مشکل مبتلابه مردم است؛ [و به اعتراف روزنامهٔ جوان (۲۴دی۹۹) ۳۳هزار نفر تلفات میگیرد]، بیبرقی در سرمای دیماه نیز به آن اضافه شده است. در چنین وضعیتی، حکومت نقش عوامل چپاولگر خود را که مسبب آلودگی هوا و بیبرقی هستند، با ضد و نقیضگویی کتمان کرده و تقصیر را متوجه مردم میکند.
طبق معمول این مردم هستند که برق زیاد مصرف میکنند و با کمبود برق مواجه میشوند. این مردم هستند که مصرف گاز خانگی آنها زیاد است و گاز برای نیروگاهها کم میآید و مجبور به استفاده از مازوت میشوند. این مردم هستند که زیاد مسافرت میکنند و کرونا مهار نمیشود. این مردم هستند که در طول شبانهروز ۳وعده نان میخورند و نان برای بعضیها به یک آرزو و حسرت تبدیل میشود و...
اینگونه جای ظالم و مظلوم عوض میشود. بهجای اینکه مردم از حکومت بازخواست کنند، حکومت پیشاپیش به مؤاخذه مردم میپردازد.
«در تاریکی و تیرگی حاصل از عدم شفافیت، جای قاضی و متهم عوض میشود. مردم که باید قضاوتگر عملکرد دولتمردان در مدیریت شرایط باشند، میشوند متهم ردیف اول: گاز و برق کمتر مصرف کنید تا مازوت سوزانده نشود! در حالیکه هیچکس نمیگوید مصرفکنندگان اصلی و بزرگ گاز و برق در کشور صنایع هستند و فیش برق و گاز ساختمانهای عریض و طویل دولتی چندین برابر فیشهای خانگی شهروندان است» (اعتماد. ۲۴دی۹۹). .
ایران، حراجبازار انواع مرگها
این فقط گوشههایی از حجم عظیم فاجعه در میهن اسیر ماست. آنچه اینروزها در جامعه ایران اتفاق میافتد، بهتمام معنا مبین این است که نظام ولایتفقیه، انواع مرگها را برای مردم ایران تدارک دیده است. مرگ در زندان و زیر شکنجه، مرگ بر بالای چوبههایدار، مرگ بهٰدلیل ویران کردن سرپناه محرومان در یخبندان زمستان، مرگ با گرسنگی، مرگ بهخاطر بیدارویی و محرومیت از درمان، مرگ بهعلت وضعیت خراب جادهها و تصادفهای مرگبار، مرگ با رها کردن در میدان مین کرونا، مرگ در اثر سوزاندن مازوت و افزودن به میزان گوگرد گازوئیل، مرگ با بیبرقی و خاموش کردن شریان زندگی در شهرها در سرما.
آخوندهای مرگزی و مرگآشام اکنون هوای نفس کشیدن را نیز ـ که طبیعت بهیکسان در اختیار آدمیزاد گذاشته ـ از مردم دریغ کردهاند. سران نظام اکنون به صراحت به مردم میگویند: «یا قطعی برق را بپذیرید یا مصرف مازوت را» (عیسی کلانتری. تابناک. ۱۵دی۹۹). معنی این حرف این است یا مرگ بر اثر آلودگی هوا و انباشتن ریههای خود از مازوت را بپذیرید یا تندادن به خاموشی و بیبرقی را!
بهعبارت دیگر میتوان گفت دشمنان زندگی، هیچ راهی جز مرگی تدریجی و دردناک برای ایرانیان باقی نگذاشتهاند. کدام ساحت از زندگی ایرانیان مانده است که به نکبت آنها آلوده نشده باشد. در تماسهای برخی هموطنان با برنامهٔ همیاری سیمای آزادی شاهد آن بودیم که دردمندانه از شکنجهای مینالیدند که اسم آن در ایران زندگی است.
انتخاب بین شورشگری و مرگ تدریجی
مشغول کردن ذهن مردم به انوع مرگها و گذران فلاکتبار زندگی بخشی از کلان سیاست نظام برای به عقبانداختن صورت مسألهٔ سرنگونی است. گرفتن نشاط و سرزندگی از جامعه و به جای آن تزریق کرونا، خاموشی، انجماد، آلودگی هوا، بیپولی، گرسنگی، استرس، احساس بیپناهی و بیآیندگی برنامهٔ نظام ولایی برای کشتن حس زنده بودن در ایران و ایرانی است. البته آنها در این زمینه اشتباه محاسبهٔ اساسی دارند و این را مردم با قیامهای سالهای اخیر در چشم آنها کردهاند. ضمن اینکه خامنهای و سایر سرکردگان نظامش کاملاً لمس میکنند. با حضور فعال مقاومتی که گرمای سرزندگی و شور و شورش را به جامعه اختناقزده پمپاژ میکند، هر کدام از این عوامل میتواند به یک دینامیسم انفجاری تبدیل شود.
مردمی که چیزی برای از دست دادن ندارند، در انتخاب بین شورشگری یا مرگی تدریجی و فلاکتبار، بیگمان شورش را برمیگزینند. آزادی، فلسفهٔ وجودی انسان و کرامت انسانی است؛ هر چند بهای بهدست آوردن آن سلام به ارتفاع دارها باشد.
Informazioni
Autore | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organizzazione | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Sito | - |
Tag |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company
Commenti