حرفهای روحانی؛ عقربهٔ بحران در منطقهٔ سرخ
22 dic 2020 ·
4 min. 33 sec.
Scarica e ascolta ovunque
Scarica i tuoi episodi preferiti e goditi l'ascolto, ovunque tu sia! Iscriviti o accedi ora per ascoltare offline.
Descrizione
آخوند روحانی روز اول دی در فرصتی صحبتهایی کرد که نشان از شدت گرفتن جنگ گرگهای درون نظام دارد. او از ضرورت «بازنگری در قانون اساسی» گفت و با طعنه به باند رقیب، قانون اساسی نظام را بستری برای «هو و جنجال و سر و صدا نزدیک انتخابات» عنوان کرد که «ممکن است در هدایت مردم برای اینکه چه کسی را انتخاب کنند» تاثیر منفی بگذارد. آنگاه با اعتراف به شقه درون نظام گفت: «دولت، مجلس و قوه قضاییه فهمشان (از قانون اساسی) یکی نیست».
روحانی آنگاه با شاخ و شانه کشیدن در برابر قالیباف و رئیسی گفت: «در قانون اساسی جایگاه رئیسجمهور تعیین شده که دومین مقام و عالیترین مقام کشور بعد از رهبری و مسئول اجرای قانون اساسی است»؛ سپس رودرروی قالیباف که «اولویت مجلس» را «تقویت بخش نظارتی» عنوان کرده بود (۳۱تیر۹۹) گفت: «در قانون اساسی رئیسجمهور بر کار وزرا نظارت میکند. هیچ جایی نداریم که مجلس بر کار وزیر نظارت کند».
تنها ۵روز پس از توصیهٔ «اتحاد» توسط خامنهای
این حملهٔ شدید روحانی و خط و نشان کشیدنها برای مجلس و قضاییهٔ نظام، در حالیست که تنها ۵روز از توصیهٔ خامنهای گذشته که گفت: «اتحاد را در (نظام) حفظ کنید» و تأکید کرد اگر به این توصیه عمل نکنید «نظام تکهتکه میشود» (خامنهای-۲۶ آذر۹۹).
اما رئیسجمهور و «دومین و عالیترین مقام بعد از رهبری»، علاوه بر این تیغکشیها، آخرین تیر ترکش باندش را هم به سمت خود خامنهای پرتاب کرد که: «در مقاطعی که اختلاف وجود دارد، باید موضوع به رفراندوم گذاشته شود».
روحانی که خود از پایهگذاران رژیم ولایت فقیه است و ۴۱سال در بالاترین مواضع این رژیم غارت و جنایت بوده، خوب میداند که بحث «رفراندوم» در شرایط کنونی هیچ بختی ندارد و تنها از این رو این بحث را روی میز میگذارد تا بتواند در جریان جنگ گرگها از خامنهای امتیاز بیشتر بگیرد. کما اینکه با همین هدف امتیازگیری، در رژیمی که اصل و پایه ولایت فقیه است، روحانی در برابر خامنهای «جمهوریت» را علم میکند که «اگر در نظام ما جمهوریت نبود بعید میدانم تا امروز این نظام مانده بود».
فوران بحران درونی نظام
این وضعیت نشان میدهد جنگ گرگها و بحران درونی نظام، که از ارائهٔ طرح مجلس موسوم به «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» شدت گرفت و تا هشدار خامنهای نسبت به «تکه تکه شدن» نظام رسید، اکنون آخوند روحانی را وادار کرده تا در برابر رگبار حملات باند رقیب، آخرین تیر ترکش باندش را تحت عنوان «رفراندوم» پرتاب کند،
البته این شدتیابی بحران درونی تصادفی نیست. در حالی که جامعهٔ انفجاری تبدیل به کابوس تمامیت نظام شده و بحرانهای نظام اوج گرفته، بهطور مشخص دو رخداد عامل تشدید جنگ گرگها شده است:
۱-تغییر دولت در آمریکا که باعث شده از یکسو باند روحانی که «دلشان برای گستاخیهای غرب غنج میرود!» (کیهان-۱دی۹۹)، «با روحیهٔ فلج و فشل در مدیریت» (همان منبع) در پی خوراندن زهرهای بعدی به نظام شوند تا مگر مقداری طناب تحریمها شل شود. از سوی دیگر میدانند این امید «همانند ادعاهای مقامات دولتی دربارهٔ گلابی برجام» پوشال است (وطن امروز-۳۰ آذر) و تنها باعث میشود علاوه بر «محدودیتهای هستهای» محدودیتهای «موشکی و منطقهیی هم» به «محدودیتهای هستهیی نظام اضافه شود» (کیهان-۱دی۹۹).
۲-نمایش انتخابات ریاستجمهوری رژیم در خرداد۱۴۰۰ که جنگ قدرت در نظام را شدت بخشیده است.
اکنون جدال سران سهقوه نظام به اوج رسیده و در تناقض ساختاری نظام (تناقض بین پدیدهٔ ولایت فقیه با ریاست جمهوری) ضرب شده و در بحرانیترین روزهای رژیم، نفر دوم نظام از ضامن خارج شده و بنزین بر آتش بحران درونی بریزد.
اما راستی چرا نه روضههای وحدت خامنهای و نه هشدارهای مداوم مهرهها و رسانههای هر دو باند مبنی بر ضرورت وحدت و ترک مخاصمهٔ باندها، هیچکدام افاقه نمیکند و تخاصم باندها، آن هم در رأس هرم قدرت پیوسته مسیر تصاعدی طی میکند؟
پاسخ در تضاد آشتیناپذیر مردم ایران با حاکمیت غارتگر و جنایتکار آخوندی و آلترناتیو و جایگزین برآمده از این مقاومت است که از هر سو راه را بر رژیم و راهحلهای ارائه شده توسط باندهای مختلف حاکمیت و حامیان آنها بسته است.
روحانی آنگاه با شاخ و شانه کشیدن در برابر قالیباف و رئیسی گفت: «در قانون اساسی جایگاه رئیسجمهور تعیین شده که دومین مقام و عالیترین مقام کشور بعد از رهبری و مسئول اجرای قانون اساسی است»؛ سپس رودرروی قالیباف که «اولویت مجلس» را «تقویت بخش نظارتی» عنوان کرده بود (۳۱تیر۹۹) گفت: «در قانون اساسی رئیسجمهور بر کار وزرا نظارت میکند. هیچ جایی نداریم که مجلس بر کار وزیر نظارت کند».
تنها ۵روز پس از توصیهٔ «اتحاد» توسط خامنهای
این حملهٔ شدید روحانی و خط و نشان کشیدنها برای مجلس و قضاییهٔ نظام، در حالیست که تنها ۵روز از توصیهٔ خامنهای گذشته که گفت: «اتحاد را در (نظام) حفظ کنید» و تأکید کرد اگر به این توصیه عمل نکنید «نظام تکهتکه میشود» (خامنهای-۲۶ آذر۹۹).
اما رئیسجمهور و «دومین و عالیترین مقام بعد از رهبری»، علاوه بر این تیغکشیها، آخرین تیر ترکش باندش را هم به سمت خود خامنهای پرتاب کرد که: «در مقاطعی که اختلاف وجود دارد، باید موضوع به رفراندوم گذاشته شود».
روحانی که خود از پایهگذاران رژیم ولایت فقیه است و ۴۱سال در بالاترین مواضع این رژیم غارت و جنایت بوده، خوب میداند که بحث «رفراندوم» در شرایط کنونی هیچ بختی ندارد و تنها از این رو این بحث را روی میز میگذارد تا بتواند در جریان جنگ گرگها از خامنهای امتیاز بیشتر بگیرد. کما اینکه با همین هدف امتیازگیری، در رژیمی که اصل و پایه ولایت فقیه است، روحانی در برابر خامنهای «جمهوریت» را علم میکند که «اگر در نظام ما جمهوریت نبود بعید میدانم تا امروز این نظام مانده بود».
فوران بحران درونی نظام
این وضعیت نشان میدهد جنگ گرگها و بحران درونی نظام، که از ارائهٔ طرح مجلس موسوم به «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» شدت گرفت و تا هشدار خامنهای نسبت به «تکه تکه شدن» نظام رسید، اکنون آخوند روحانی را وادار کرده تا در برابر رگبار حملات باند رقیب، آخرین تیر ترکش باندش را تحت عنوان «رفراندوم» پرتاب کند،
البته این شدتیابی بحران درونی تصادفی نیست. در حالی که جامعهٔ انفجاری تبدیل به کابوس تمامیت نظام شده و بحرانهای نظام اوج گرفته، بهطور مشخص دو رخداد عامل تشدید جنگ گرگها شده است:
۱-تغییر دولت در آمریکا که باعث شده از یکسو باند روحانی که «دلشان برای گستاخیهای غرب غنج میرود!» (کیهان-۱دی۹۹)، «با روحیهٔ فلج و فشل در مدیریت» (همان منبع) در پی خوراندن زهرهای بعدی به نظام شوند تا مگر مقداری طناب تحریمها شل شود. از سوی دیگر میدانند این امید «همانند ادعاهای مقامات دولتی دربارهٔ گلابی برجام» پوشال است (وطن امروز-۳۰ آذر) و تنها باعث میشود علاوه بر «محدودیتهای هستهای» محدودیتهای «موشکی و منطقهیی هم» به «محدودیتهای هستهیی نظام اضافه شود» (کیهان-۱دی۹۹).
۲-نمایش انتخابات ریاستجمهوری رژیم در خرداد۱۴۰۰ که جنگ قدرت در نظام را شدت بخشیده است.
اکنون جدال سران سهقوه نظام به اوج رسیده و در تناقض ساختاری نظام (تناقض بین پدیدهٔ ولایت فقیه با ریاست جمهوری) ضرب شده و در بحرانیترین روزهای رژیم، نفر دوم نظام از ضامن خارج شده و بنزین بر آتش بحران درونی بریزد.
اما راستی چرا نه روضههای وحدت خامنهای و نه هشدارهای مداوم مهرهها و رسانههای هر دو باند مبنی بر ضرورت وحدت و ترک مخاصمهٔ باندها، هیچکدام افاقه نمیکند و تخاصم باندها، آن هم در رأس هرم قدرت پیوسته مسیر تصاعدی طی میکند؟
پاسخ در تضاد آشتیناپذیر مردم ایران با حاکمیت غارتگر و جنایتکار آخوندی و آلترناتیو و جایگزین برآمده از این مقاومت است که از هر سو راه را بر رژیم و راهحلهای ارائه شده توسط باندهای مختلف حاکمیت و حامیان آنها بسته است.
Informazioni
Autore | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organizzazione | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Sito | - |
Tag |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company
Commenti