حجلهٔ ۴۰ساله و فساد فوق تصور
19 mag 2020 ·
11 min. 6 sec.
Scarica e ascolta ovunque
Scarica i tuoi episodi preferiti e goditi l'ascolto, ovunque tu sia! Iscriviti o accedi ora per ascoltare offline.
Descrizione
دو ایران در آینهٔ زمان
اگر کسی بدون شناخت و آگاهی و تجربه قبلی، بخواهد اقدام به شناخت و آشنایی با ساخت و بافت نظام ولایت فقیه کند، کافیست به سخنان یک نماینده مجلس رژیم ملایان مراجعه کرده تا بداند که از صدر تا ذیل این حاکمیت از ۴۱سال پیش تا الآن مشغول چه کارهایی بودهاند. فقط یک کمبود برای چنین محققی وجود دارد و آن اینکه بفهمد چه افتخاری از آنٍ مقاومت ایران و پایداریهای مردم و نسلهای قیام طی این ۴۱سال بوده و هست که همواره در نبرد با چنین ساخت و بافتی بودهاند و هرگز فریب تمهیدات و تمکینات و دسیسههای آن را نخوردهاند. چنین محققی در ادامهٔ شناخت نسبت به ماهیت حاکمیت ولایت فقیه و نیز شناخت ماهیت مقاومت برای آزادی، بیتردید به آنجا خواهد رسید که گواهی دهد بهراستی داشتن مرز سرخ با چنین حاکمیتی، چه سرمایهٔ والاقدری بر کفنگهداران این مرز سرخ نهاده است. در ادامه گواهی خواهد داد که دو ایران را در آینهٔ زمان میبیند: یکی با بنیاد تباهسازیاش حیرتانگیز است و یکی صولت پایداریاش اعجابانگیز.
برای داشتن تصویر واضح و روشنی از اشارهیی که در این مقدمه شد، نگاهی داریم به سخنان فریدون احمدی نماینده زنجان و طارم در مجلس نظام آخوندی. رادیو حکومتی فرهنگ در روز دوشنبه ۲۹اردیبهشت ۹۹ بخشی از سخنان این نماینده مجلس را پخش کرده است. در این سخنان میتوان پرونده و کارنامهٔ تمامیت حاکمیت ولایت فقیه را در سه زمینهٔ اصلیِ یک جامعه یعنی سیاست، اقتصاد و حقوق شناخت.
این نماینده مجلس که خودش از آغاز سلطهٔ خمینی در جریان زیر و بالای این نظام بوده است، پس از چهار دهه مشاهده و تجربه، حاصل تمام عمر حکومت را با پرونده و کارنامهاش چنین خطاب میکند:
«مسؤلان بمیرند! سرشان را بگذارند بمیرند و خجالت بکشند!».
چهل سال نه حقوق و نه قضا، فقط احکام دستوری
یکی از پهنههایی که این نماینده مجلس بر آن انگشت میگذارد، عرصهای گسترده از نابودسازی جان و زندگی و آینده ایرانیان را در بر میگیرد: قضاییه و حقوق مدنی و شهروندی. این نماینده اعتراف میکند که در این قوه که جان و هستی مردم را به گروگان گرفته، فساد نهادینه شده و اساساً خبری و نشانی از حقوق جزا یافت نمیشود، که هر چه بوده و هست، سرسپاری به سرچشمهٔ قدرت مذهبی و سیاسی و تبعیت از تمایلات سیاسی و منافع حکومتی بوده است. این بخش از سخنان این نماینده مجلس اگر چه بارها توسط مقاومت ایران افشا شده، ولی اهمیت آن در سه وجه است: آثار قیامهای اخیر مردم ایران تا فیهاخالدون نظام آخوندی نفوذ کرده، تضادهای درونی نظام شتاب گرفته و تصویر بازتر و گستردهتر و عمیقتری را شاهدیم که تا بهحال کمتر شنیده و خواندهایم:
«زندانها مالامال از مردان و زنانیست که بخش عظیمی از آنها بهدلیل شرایط نامساعد اقتصادی و اجتماعی ناشی از عملکرد ما ایجاد شده است.. . امروزه آقای رئیسی دادگاههای انقلاب را به تابویی تبدیل کرده است که داد قضات و وکلای انتصابی هم در آمده است. عدالت در آن بر مبنای مصلحتهای سیاسی است نه عدل و انصاف. دادگاههای صحرایی که نه استدلال میپذیرد، نه فرصت مطالعه پرونده دارد، نه به کارشناس وقعی مینهد و نه مستندات را نگاه میکند. فقط و فقط احکام دستوری برای کشتن گربه دم حجله صادر میکند.. . بر این حقیر ثابت شد که قوه قضاییه نه تنها مأمن و پناهگاه مردم مظلوم نیست، بلکه هنوز بهعنوان ابزاری برای سرپوش نهادن بر ضعفها و ناتوانیها و سوءمدیریتهای کشور عمل میکند».
اقتصاد حکومتی: سلطانسازی با پول و قربانی کردنش دم حجله نظام!
رکن بعدی که این نماینده مجلس بر آن انگشت گذاشته و جامعهٔ ایران را در فقر و انواع ناهنجاریها فرو برده، اقتصاد حکومتی است. اقتصادی که برای پوشاندن اختلاسها و دزدیها و غارتگریهای حکومتی ـ که قوه قضاییه هم یاریرسان و تضمین آن بوده ـ موجب بزرگترین فاصلهٔ طبقاتی در تاریخ ایران شده است. حکومت برای حصول به چنین مختصات اقتصادی به نفع حفظ نظام، چه جنایتها که توسط کارگزارانش مرتکب نشده تا حکومتیان و وابستگانشان را به نان و نوا و کاخ و جبروت سرمایه برساند و چه فقر و فاقهای را به مردم تحمیل کرده است. اقتصاد حکومتی که حاصل آن «کنار گذاشتن متخصصان و فرار مغزها و سرمایهها» و «سلطان پول ساختن و قربانی کردن آن» بوده و ادامه دارد.
این نماینده مجلس برای اولین بار بخشی از این پرده را کنار زده و ترفندهای خامنهای و روحانی و دولتهای ادواری نظام آخوندی را رو کرده است:
«اقتصاد کشور ویران شده است. خرابهای درست کردهایم که اگر همه فعالان اقتصادی را هم زندان و اعدام کنیم، این خرابه درست نمیشود. این اقتصاد محصول کنار گذاشتن متخصصان و فرار مغزها و سرمایههاست.
آقایان! سلطانتراشی و سپس سربهنیست کردن سلطان دور باطلیست که در اقتصاد جواب نمیدهد. تصمیم غلط رئیسجمهور در پیشفروش سکه را با اعدام و خانهخراب کردن مردم و کسبه نمیتوان لاپوشانی کرد.. . اگر هر جای اقتصاد بهم بریزد پروندهیی ساخته شود سلطانی تراشیده شود آن سلطان را محاکمه و به اشد مجازات محکوم کرد، دیگر علم و شعور و تخصص را میخواهیم چه کار؟»
فساد فوق تصور عالم خیال
بخش پایانی سخنان این نماینده، گویای یک دستگاه منسجم فسادپرور از ۴۱سال پیش به این سو است. این دستگاه که همهچیز این دنیا را برای حفظ نظام ولایت فقیه به «امنیتی» و «اطلاعاتی» تقسیم و تعریف کرده است، آنقدر موجب رشد فساد «فوق تصور عالم خیال» گشته که حجم آن چشم یک نمایندهٔ مجلس خود نظام را زده و ناامیدانه مردم را مخاطب قرار میدهد:
«ایهالناس! شهوت جدیدی در کشور ایجاد شده که از همه شهوات خطرناکتر است و آن شهوت پروندهسازیست. سیستمهای ما بهحدی از توانایی رسیدهاند که در طرفهالعینی چنان پروندهیی میسازند که فوق تصور عالم خیال است».
حجلهٔ ۴۰ساله نظام!
بسیار قابل تأمل است که یک نمایندهٔ مجلس آخوندی که طبعاً سوگند خورده به اصل ولایت فقیه هم است، حاصل عمر خود را بربادرفته میداند؛ نتیجهٔ عمر نظام را هم تنیدن افراط و فساد و جنایت بر شبکهیی عنکبوتی توصیف میکند که «چه خانههایی به ناحق ویران شده»، «جوانانی روییده از استخوانهای پوسیدهٔ خلخالی» حاصل آنند و «باید به خدا پناه برد»:
«آقایان! این حجله چهل ساله است! وای اگر تصمیمات از اول انقلاب اینگونه بوده باشد، باید به خدا پناه برد! چه خانههایی به ناحق ویران شده است! امروز شرایط افراطیتر از اوایل انقلاب است. از استخوانهای پوسیده خلخالی جوانان جدیدی روییدهاند که خلخالی در گور هم به آنها میخندد».
اگر کسی بدون شناخت و آگاهی و تجربه قبلی، بخواهد اقدام به شناخت و آشنایی با ساخت و بافت نظام ولایت فقیه کند، کافیست به سخنان یک نماینده مجلس رژیم ملایان مراجعه کرده تا بداند که از صدر تا ذیل این حاکمیت از ۴۱سال پیش تا الآن مشغول چه کارهایی بودهاند. فقط یک کمبود برای چنین محققی وجود دارد و آن اینکه بفهمد چه افتخاری از آنٍ مقاومت ایران و پایداریهای مردم و نسلهای قیام طی این ۴۱سال بوده و هست که همواره در نبرد با چنین ساخت و بافتی بودهاند و هرگز فریب تمهیدات و تمکینات و دسیسههای آن را نخوردهاند. چنین محققی در ادامهٔ شناخت نسبت به ماهیت حاکمیت ولایت فقیه و نیز شناخت ماهیت مقاومت برای آزادی، بیتردید به آنجا خواهد رسید که گواهی دهد بهراستی داشتن مرز سرخ با چنین حاکمیتی، چه سرمایهٔ والاقدری بر کفنگهداران این مرز سرخ نهاده است. در ادامه گواهی خواهد داد که دو ایران را در آینهٔ زمان میبیند: یکی با بنیاد تباهسازیاش حیرتانگیز است و یکی صولت پایداریاش اعجابانگیز.
برای داشتن تصویر واضح و روشنی از اشارهیی که در این مقدمه شد، نگاهی داریم به سخنان فریدون احمدی نماینده زنجان و طارم در مجلس نظام آخوندی. رادیو حکومتی فرهنگ در روز دوشنبه ۲۹اردیبهشت ۹۹ بخشی از سخنان این نماینده مجلس را پخش کرده است. در این سخنان میتوان پرونده و کارنامهٔ تمامیت حاکمیت ولایت فقیه را در سه زمینهٔ اصلیِ یک جامعه یعنی سیاست، اقتصاد و حقوق شناخت.
این نماینده مجلس که خودش از آغاز سلطهٔ خمینی در جریان زیر و بالای این نظام بوده است، پس از چهار دهه مشاهده و تجربه، حاصل تمام عمر حکومت را با پرونده و کارنامهاش چنین خطاب میکند:
«مسؤلان بمیرند! سرشان را بگذارند بمیرند و خجالت بکشند!».
چهل سال نه حقوق و نه قضا، فقط احکام دستوری
یکی از پهنههایی که این نماینده مجلس بر آن انگشت میگذارد، عرصهای گسترده از نابودسازی جان و زندگی و آینده ایرانیان را در بر میگیرد: قضاییه و حقوق مدنی و شهروندی. این نماینده اعتراف میکند که در این قوه که جان و هستی مردم را به گروگان گرفته، فساد نهادینه شده و اساساً خبری و نشانی از حقوق جزا یافت نمیشود، که هر چه بوده و هست، سرسپاری به سرچشمهٔ قدرت مذهبی و سیاسی و تبعیت از تمایلات سیاسی و منافع حکومتی بوده است. این بخش از سخنان این نماینده مجلس اگر چه بارها توسط مقاومت ایران افشا شده، ولی اهمیت آن در سه وجه است: آثار قیامهای اخیر مردم ایران تا فیهاخالدون نظام آخوندی نفوذ کرده، تضادهای درونی نظام شتاب گرفته و تصویر بازتر و گستردهتر و عمیقتری را شاهدیم که تا بهحال کمتر شنیده و خواندهایم:
«زندانها مالامال از مردان و زنانیست که بخش عظیمی از آنها بهدلیل شرایط نامساعد اقتصادی و اجتماعی ناشی از عملکرد ما ایجاد شده است.. . امروزه آقای رئیسی دادگاههای انقلاب را به تابویی تبدیل کرده است که داد قضات و وکلای انتصابی هم در آمده است. عدالت در آن بر مبنای مصلحتهای سیاسی است نه عدل و انصاف. دادگاههای صحرایی که نه استدلال میپذیرد، نه فرصت مطالعه پرونده دارد، نه به کارشناس وقعی مینهد و نه مستندات را نگاه میکند. فقط و فقط احکام دستوری برای کشتن گربه دم حجله صادر میکند.. . بر این حقیر ثابت شد که قوه قضاییه نه تنها مأمن و پناهگاه مردم مظلوم نیست، بلکه هنوز بهعنوان ابزاری برای سرپوش نهادن بر ضعفها و ناتوانیها و سوءمدیریتهای کشور عمل میکند».
اقتصاد حکومتی: سلطانسازی با پول و قربانی کردنش دم حجله نظام!
رکن بعدی که این نماینده مجلس بر آن انگشت گذاشته و جامعهٔ ایران را در فقر و انواع ناهنجاریها فرو برده، اقتصاد حکومتی است. اقتصادی که برای پوشاندن اختلاسها و دزدیها و غارتگریهای حکومتی ـ که قوه قضاییه هم یاریرسان و تضمین آن بوده ـ موجب بزرگترین فاصلهٔ طبقاتی در تاریخ ایران شده است. حکومت برای حصول به چنین مختصات اقتصادی به نفع حفظ نظام، چه جنایتها که توسط کارگزارانش مرتکب نشده تا حکومتیان و وابستگانشان را به نان و نوا و کاخ و جبروت سرمایه برساند و چه فقر و فاقهای را به مردم تحمیل کرده است. اقتصاد حکومتی که حاصل آن «کنار گذاشتن متخصصان و فرار مغزها و سرمایهها» و «سلطان پول ساختن و قربانی کردن آن» بوده و ادامه دارد.
این نماینده مجلس برای اولین بار بخشی از این پرده را کنار زده و ترفندهای خامنهای و روحانی و دولتهای ادواری نظام آخوندی را رو کرده است:
«اقتصاد کشور ویران شده است. خرابهای درست کردهایم که اگر همه فعالان اقتصادی را هم زندان و اعدام کنیم، این خرابه درست نمیشود. این اقتصاد محصول کنار گذاشتن متخصصان و فرار مغزها و سرمایههاست.
آقایان! سلطانتراشی و سپس سربهنیست کردن سلطان دور باطلیست که در اقتصاد جواب نمیدهد. تصمیم غلط رئیسجمهور در پیشفروش سکه را با اعدام و خانهخراب کردن مردم و کسبه نمیتوان لاپوشانی کرد.. . اگر هر جای اقتصاد بهم بریزد پروندهیی ساخته شود سلطانی تراشیده شود آن سلطان را محاکمه و به اشد مجازات محکوم کرد، دیگر علم و شعور و تخصص را میخواهیم چه کار؟»
فساد فوق تصور عالم خیال
بخش پایانی سخنان این نماینده، گویای یک دستگاه منسجم فسادپرور از ۴۱سال پیش به این سو است. این دستگاه که همهچیز این دنیا را برای حفظ نظام ولایت فقیه به «امنیتی» و «اطلاعاتی» تقسیم و تعریف کرده است، آنقدر موجب رشد فساد «فوق تصور عالم خیال» گشته که حجم آن چشم یک نمایندهٔ مجلس خود نظام را زده و ناامیدانه مردم را مخاطب قرار میدهد:
«ایهالناس! شهوت جدیدی در کشور ایجاد شده که از همه شهوات خطرناکتر است و آن شهوت پروندهسازیست. سیستمهای ما بهحدی از توانایی رسیدهاند که در طرفهالعینی چنان پروندهیی میسازند که فوق تصور عالم خیال است».
حجلهٔ ۴۰ساله نظام!
بسیار قابل تأمل است که یک نمایندهٔ مجلس آخوندی که طبعاً سوگند خورده به اصل ولایت فقیه هم است، حاصل عمر خود را بربادرفته میداند؛ نتیجهٔ عمر نظام را هم تنیدن افراط و فساد و جنایت بر شبکهیی عنکبوتی توصیف میکند که «چه خانههایی به ناحق ویران شده»، «جوانانی روییده از استخوانهای پوسیدهٔ خلخالی» حاصل آنند و «باید به خدا پناه برد»:
«آقایان! این حجله چهل ساله است! وای اگر تصمیمات از اول انقلاب اینگونه بوده باشد، باید به خدا پناه برد! چه خانههایی به ناحق ویران شده است! امروز شرایط افراطیتر از اوایل انقلاب است. از استخوانهای پوسیده خلخالی جوانان جدیدی روییدهاند که خلخالی در گور هم به آنها میخندد».
Informazioni
Autore | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organizzazione | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Sito | - |
Tag |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company
Commenti