فاجعهٔ پیشفروش نفت ایران به ایرانیها
11 ago 2020 ·
7 min. 39 sec.
Iscriviti gratuitamente
Ascolta questo episodio e molti altri. Goditi i migliori podcast su Spreaker!
Scarica e ascolta ovunque
Scarica i tuoi episodi preferiti e goditi l'ascolto, ovunque tu sia! Iscriviti o accedi ora per ascoltare offline.
Descrizione
«اقتصاد فوتی»!
حسن روحانی در ۱۶مرداد۹۹ گفت که در ۲۰مردادماه طرحی در جلسه سران قوا به نتیجه خواهد رسید که در صورت موافقت خامنهای گشایشی از لحاظ اقتصادی در کشور بهوجود میآید. این وعده، آنچنان پوشال و آبکی بود که بیدرنگ از سوی مردم ایران مانند سایر «تصمیمات صبح جمعهای»! روحانی و کلیت حاکمیت با تمسخر و لعن و نفرین مواجه شد و حتی رسانههای حکومتی نیز ـ که بلندگوی باندهای مختلف این نظام هستند و بر سر مرز سرخ حفظ اصل نظام سوگند خوردهاند ـ آن را به سخره گرفته و گفتند که بدون بررسی کارشناسانه فاقد ارزش است.
تلقی فریبندهٔ رئیس جمهور ارتجاع از اقتصاد آن است که گویا با خواندن یک اجی مجی لاترجی و فوت کردن به اطراف خود میتوان معضلات ۴دهه حاکمیت بدتر از مغول آخوندی را یکشبه درمان کرد. از این نوع فوتدرمانیها و چشمبندیها برای غافل کردن خلق از واقعیتهای دهشتناک این روزها زیاد است. در یک کر هماهنگ با حسن روحانی، رئیس کل بانک مرکزی ناگهان پایین آمدن نرخ ارز را وعده میدهد. حرف او تمام نشده رئیس دفتر روحانی صحبت از رفع تحریمها در آینده نزدیک میکند اما وای بهحال واقعیت و سفرهٔ روزبهروز در حال کوچکشدن مردم. بدا به فوتکنندگان و دمندگان در گرهها که از این فوت کردن و دمیدن جز افسون خلق و فریب تودهها را اراده نمیکنند و جز در پی این نیستند که به قطر شب ستبر و ظلمت غاسق بیفزایند.
«جیب سوراخ»!
وعدهدرمانیهای حسن روحانی بیشتر از پیش این ظن را تقویت میکند که اقتصاد نظام آخوندی چیزی شبیه «جیب سوراخ» است؛ جیبی که هر چقدر پول در آن بریزی باز هل من مزید گویان است. به تعبیری دیگر این «جیب گشاد یا سوراخ»، کنایهای است از جیبهای آخوندی که پرشدن و سیری نمیشناسند. حال همین معنا که بهصورت یک ضربالمثل یا جوک در بین مردم متداول است، سر از رسانههای حکومتی درآورده است.
«مردم به چیزی گشایش اقتصادی میگویند که مرادش، جبران کسری بودجه دولت یا پیشخور کردن مال مردم نباشد؛ گشایش برای زمانی است که «مردم» نفس راحت بکشند نه آن که دولت بهجای بازگرداندن ارزهای بیزبان، باز هم با پول مردم، جیب سوراخ خود را پر کند». (آفتاب یزد. ۲۰مرداد۹۹)
بهگروگان گرفتن زندگی نسلهای آینده
این بهاصطلاح گشایش ـ صرفنظر از دادار و دودورهای فریبکارانهٔ آن ـ در یککلام، ترفند جدید برای دست کردن در جیب مردم و تلکه کردن موجودی ناچیز و اندک پسانداز آنان است. این اقدام یک هدف بیشتر ندارد، حفظ حاکمیت ولایت فقیه با اتکا به جیب مردم. به عبارت دیگر حاکمیت ولایی نه تنها برنامهیی برای نجات دهکهای پایین جامعه و اکثریت گرفتار در زیر خط فقر ندارد، بلکه بر آن است همان نان خشک را نیز از سر سفرههای بهشدت کوچکشدهٔ آنان نیز برباید. در این زمینه نه تنها به نسلهای کنونی، بلکه به نسلهای آینده ایران نیز خیانت میکند و آینده آنان را به گروگان درمیآورد تا نظام خون و جنون خود را حفظ کند.
آش در این زمینه آنقدر شور است که الیاس نادران، نماینده، مجلس ارتجاع این تصمیم را یک فاجعه خواند: «دولت وعده گشایش اقتصادی در هفته آتی داده و البته تجربه نشان میدهد این وعدهها تأثیری در زندگی دهکهای پایین جامعه و اقشار کمدرآمد نخواهد داشت. ظاهراً این خبر، ناظر بر فروش اوراق سلف نفت است. با شرایطی که شنیدهام، این خبر بیشتر به فاجعه شبیه است تا وعده اقتصادی». (رسالت. ۲۰مرداد۹۹)
پیشفروش نفت ایران به ایرانیها
موضوع به همین زشتی است. خامنهای و روحانی در حالی برای حفظ سلطهٔ خود، نفت این ذخیرهٔ گرانقدر نسلهای کنونی و آینده ایران را به مردم ایران میفروشند که قرار بود پول آن به سر سفرهها مردم بیاید. قرار بود آنچنان رفاه بالا برود که کسی به یارانه نیازمند نباشد و به جای اینکه مردم در پیش دولت دست دراز کنند، دولت در پیش آنها دست دراز کند. مردم ایران این وعدههای پوشالی را فراموش نکردهاند. حال این نظام که همه چیز را به گرو گذاشته و به فروش رسانده و پس از قرارداد اسارتبار ۲۵ساله با چین و پس از آن که نتوانست در دماوند طمع کند و واپس تمرگید، اینک به مکیدن خون و شیرهٔ جان ملت روی آورده است.
این تصمیم رئیس جمهور و مجلس ارتجاع که امضای خامنهای را به همراه خواهد داشت، تصمیم کل حاکمیت برای بازچپاول ملت و بر خاک سیاه نشاندن تعداد بیشتری از هموطنان ایرانی است اما دادهها و فاکتورهای واقعی میگوید که سران این حکومت در روزهای پایانی نظامشان در هر تصمیم بازنده خواهند بود و از هر مسیر که گام بردارند جز ماشهٔ قیام را با انگشتان خود نخواهند فشرد.
«چهل سال میشود که در آن بهسر میبریم. بیتعارف بسیاری از تصمیمهای این دولت، کارشناسی نیست و بابت این کارشناسی نبودن، هزینههای سنگینی دادهایم، مثل آبان ۹۸؛ تصمیم بنزینی دولت که به تأیید شورای عالی هماهنگی اقتصادی هم رسیده بود. ». . (همان منبع)
روحانی راست میگوید، این تصمیم گشایش بهدنبال خواهد آورد اما نه برای نظام، برای خشم تندرآسای مردم که لحظهٔ انفجار بزرگ را بهدنبال جرقهای از جنس گرانی ناگهانی بنزین است.
حسن روحانی در ۱۶مرداد۹۹ گفت که در ۲۰مردادماه طرحی در جلسه سران قوا به نتیجه خواهد رسید که در صورت موافقت خامنهای گشایشی از لحاظ اقتصادی در کشور بهوجود میآید. این وعده، آنچنان پوشال و آبکی بود که بیدرنگ از سوی مردم ایران مانند سایر «تصمیمات صبح جمعهای»! روحانی و کلیت حاکمیت با تمسخر و لعن و نفرین مواجه شد و حتی رسانههای حکومتی نیز ـ که بلندگوی باندهای مختلف این نظام هستند و بر سر مرز سرخ حفظ اصل نظام سوگند خوردهاند ـ آن را به سخره گرفته و گفتند که بدون بررسی کارشناسانه فاقد ارزش است.
تلقی فریبندهٔ رئیس جمهور ارتجاع از اقتصاد آن است که گویا با خواندن یک اجی مجی لاترجی و فوت کردن به اطراف خود میتوان معضلات ۴دهه حاکمیت بدتر از مغول آخوندی را یکشبه درمان کرد. از این نوع فوتدرمانیها و چشمبندیها برای غافل کردن خلق از واقعیتهای دهشتناک این روزها زیاد است. در یک کر هماهنگ با حسن روحانی، رئیس کل بانک مرکزی ناگهان پایین آمدن نرخ ارز را وعده میدهد. حرف او تمام نشده رئیس دفتر روحانی صحبت از رفع تحریمها در آینده نزدیک میکند اما وای بهحال واقعیت و سفرهٔ روزبهروز در حال کوچکشدن مردم. بدا به فوتکنندگان و دمندگان در گرهها که از این فوت کردن و دمیدن جز افسون خلق و فریب تودهها را اراده نمیکنند و جز در پی این نیستند که به قطر شب ستبر و ظلمت غاسق بیفزایند.
«جیب سوراخ»!
وعدهدرمانیهای حسن روحانی بیشتر از پیش این ظن را تقویت میکند که اقتصاد نظام آخوندی چیزی شبیه «جیب سوراخ» است؛ جیبی که هر چقدر پول در آن بریزی باز هل من مزید گویان است. به تعبیری دیگر این «جیب گشاد یا سوراخ»، کنایهای است از جیبهای آخوندی که پرشدن و سیری نمیشناسند. حال همین معنا که بهصورت یک ضربالمثل یا جوک در بین مردم متداول است، سر از رسانههای حکومتی درآورده است.
«مردم به چیزی گشایش اقتصادی میگویند که مرادش، جبران کسری بودجه دولت یا پیشخور کردن مال مردم نباشد؛ گشایش برای زمانی است که «مردم» نفس راحت بکشند نه آن که دولت بهجای بازگرداندن ارزهای بیزبان، باز هم با پول مردم، جیب سوراخ خود را پر کند». (آفتاب یزد. ۲۰مرداد۹۹)
بهگروگان گرفتن زندگی نسلهای آینده
این بهاصطلاح گشایش ـ صرفنظر از دادار و دودورهای فریبکارانهٔ آن ـ در یککلام، ترفند جدید برای دست کردن در جیب مردم و تلکه کردن موجودی ناچیز و اندک پسانداز آنان است. این اقدام یک هدف بیشتر ندارد، حفظ حاکمیت ولایت فقیه با اتکا به جیب مردم. به عبارت دیگر حاکمیت ولایی نه تنها برنامهیی برای نجات دهکهای پایین جامعه و اکثریت گرفتار در زیر خط فقر ندارد، بلکه بر آن است همان نان خشک را نیز از سر سفرههای بهشدت کوچکشدهٔ آنان نیز برباید. در این زمینه نه تنها به نسلهای کنونی، بلکه به نسلهای آینده ایران نیز خیانت میکند و آینده آنان را به گروگان درمیآورد تا نظام خون و جنون خود را حفظ کند.
آش در این زمینه آنقدر شور است که الیاس نادران، نماینده، مجلس ارتجاع این تصمیم را یک فاجعه خواند: «دولت وعده گشایش اقتصادی در هفته آتی داده و البته تجربه نشان میدهد این وعدهها تأثیری در زندگی دهکهای پایین جامعه و اقشار کمدرآمد نخواهد داشت. ظاهراً این خبر، ناظر بر فروش اوراق سلف نفت است. با شرایطی که شنیدهام، این خبر بیشتر به فاجعه شبیه است تا وعده اقتصادی». (رسالت. ۲۰مرداد۹۹)
پیشفروش نفت ایران به ایرانیها
موضوع به همین زشتی است. خامنهای و روحانی در حالی برای حفظ سلطهٔ خود، نفت این ذخیرهٔ گرانقدر نسلهای کنونی و آینده ایران را به مردم ایران میفروشند که قرار بود پول آن به سر سفرهها مردم بیاید. قرار بود آنچنان رفاه بالا برود که کسی به یارانه نیازمند نباشد و به جای اینکه مردم در پیش دولت دست دراز کنند، دولت در پیش آنها دست دراز کند. مردم ایران این وعدههای پوشالی را فراموش نکردهاند. حال این نظام که همه چیز را به گرو گذاشته و به فروش رسانده و پس از قرارداد اسارتبار ۲۵ساله با چین و پس از آن که نتوانست در دماوند طمع کند و واپس تمرگید، اینک به مکیدن خون و شیرهٔ جان ملت روی آورده است.
این تصمیم رئیس جمهور و مجلس ارتجاع که امضای خامنهای را به همراه خواهد داشت، تصمیم کل حاکمیت برای بازچپاول ملت و بر خاک سیاه نشاندن تعداد بیشتری از هموطنان ایرانی است اما دادهها و فاکتورهای واقعی میگوید که سران این حکومت در روزهای پایانی نظامشان در هر تصمیم بازنده خواهند بود و از هر مسیر که گام بردارند جز ماشهٔ قیام را با انگشتان خود نخواهند فشرد.
«چهل سال میشود که در آن بهسر میبریم. بیتعارف بسیاری از تصمیمهای این دولت، کارشناسی نیست و بابت این کارشناسی نبودن، هزینههای سنگینی دادهایم، مثل آبان ۹۸؛ تصمیم بنزینی دولت که به تأیید شورای عالی هماهنگی اقتصادی هم رسیده بود. ». . (همان منبع)
روحانی راست میگوید، این تصمیم گشایش بهدنبال خواهد آورد اما نه برای نظام، برای خشم تندرآسای مردم که لحظهٔ انفجار بزرگ را بهدنبال جرقهای از جنس گرانی ناگهانی بنزین است.
Informazioni
Autore | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organizzazione | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Sito | - |
Tag |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company