این خبرها نشانی کجا را میدهند؟
29 set 2020 ·
6 min. 33 sec.
Iscriviti gratuitamente
Ascolta questo episodio e molti altri. Goditi i migliori podcast su Spreaker!
Scarica e ascolta ovunque
Scarica i tuoi episodi preferiti e goditi l'ascolto, ovunque tu sia! Iscriviti o accedi ora per ascoltare offline.
Descrizione
در خبرهای ۵مهر بود که دلار از مرز ۲۸هزار تومان گذشت و دولت هیچ کاری نمیتواند بکند.
در خبرهای ۶مهر بود که در مجلس آخوندی بر سر حسن روحانی ریختهاند که بهتر است سکوت کند و با هر حرف زدنی، مردم را بیش از این عصبانی نکند.
در خبرهای ۶مهر بود که شمار «دانشآموزان مبتلا به کرونا به بیش از ۱۰هزار نفر رسیده است و بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ دانشآموز جان خود را از دست دادهاند» (سایت انتخاب بهنقل از ایرج حریرچی، ۶مهر ۹۹).
در خبرهای ۶مهر بود که نزدیکان و همباندهای حسن روحانی از وی خواستهاند «بهعنوان یک راهحل برای خروج از این بنبست، استعفا دهد» (یادداشت عباس عبدی، ۶مهر۹۹).
در خبرهای ۷مهر است که «خط فقر به ۱۰میلیون تومان رسیده است و دولت نمیتواند اعتماد مردم را بهدست بیاورد» (آفتاب یزد، ۷مهر۹۹).
برآیند این خبرها و نتیجهٔ حاصل از ارتباطشان با هم، گویای چه مختصات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی هستند؟ آیا گویای اوج گرفتن بحران موجودیت در درون و بیرون نظام آخوندی نیستند؟ آیا گویای ریشه داشتن این بحران در بحران عمیقتری چون بنبست همهجانبهٔ حاکمیت و دولت آخوندی نیستند؟ از ویژگی بنبست همهجانبهٔ یک دولت باید نخست بر ناکارآمدی مطلق آن در هر زمینهیی و سپس از جدایی کامل جامعه از دولت انگشت گذاشت. یعنی دولت دیگر از حیز انتفاع خارج شده است و بود و نبودش هیچ تفاوتی نمیکند. همهٔ خبرهای فوق چنین ویژگی را در مورد دولت آخوندها بیان مینمایند.
ویژگی چنین موقعیتهایی، بازگشتناپذیریشان به قبل از شرایط بحرانی است. در این بازگشتناپذیری، این تودههای مردم هستند که کرور کرور از حاکمیت دور میشوند و مرز جدایی بین حاکمیت و مردم قاطعتر و قطورتر میگردد. برآمد چنین وضعیتی برای دولت جمهوری اسلامی آخوندی، بیاعتمادی مطلق مردم به آن و رقم خوردن شرایط جدید است. شرایطی که خروج از بحران را به ناگزیر با تغییر بنیادین در حاکمیت رقم میزند.
یکی از نشانههای چنین حالت فوقالعادهیی، قطع امید مردم از دولت و بیاعتمادی فراگیر نسبت به آن است. ناقوس این نشانه اکنون در درون حاکمیت به صدا درآمده و زنگ هشداری آن نیز ــ که رسانههای حکومتی باشند ــ به گوش میرسد.
روزنامه حکومتی آفتاب یزد در شماره ۷مهر۹۹ زنگ هشدار و اعلام وضعیت فوقالعاده و خطیر را به دولت روحانی گوشزد میکند. وضعیتی که ویژگی آن «بیاعتمادی کامل مردم، خراب شدن تمامی پلهای پشت سر دولت و ناکارآمدی آن» است:
«این روزها مردم اعتمادشان را بهطور کامل نسبت به مسؤلان از دست دادهاند؛ آنقدر که این دولت هر کاری هم بکند نمیتواند این اعتماد از دست رفته را به دست بیاورد... . دولت تمامی پلهای پشت سر خودش را با ناکارآمدی خراب کرده است. مردم هیچ اعتمادی به مسئولان ندارند».
این روزنامه دو شاخص دیگر از بحران بیاعتمادی مردم به کلیت نظام آخوندی ارائه میکند. نخست بر اشرافی شدن مجلسنشینان گماشتهٔ خامنهای تأکید میکند و سپس همین عامل را دلیل بیاعتمادی مردم و طرد کلیت نظام میداند که «بدترین بحران» حاکمیت ولایت فقیه را دامن خواهد زد:
«نمایندگان مجلس مردم را فراموش کردند و بهدنبال امتیازات ویژهیی هستند که برایشان در نظر گرفته شده است... این بیاعتمادی بدترین بحران سیاسی، فرهنگی و روحی و روانی را بهوجود میآورد» (همان منبع).
اکنون برای کارگزاران و رسانههای حکومتی هم مسجل و مسلم شده است که چون راه برونرفت سیاسی برای نظامشان میسر نیست، بنابراین هر گونه تغییرات احتمالی اقتصادی و تکنولوژی و هر مانوری هم افاقه نخواهد کرد؛ چرا که حاکمیت ولایت فقیه در «دوران بحران موجودیت» و «مرحله تعیین تکلیف»، روز و شب میگذراند. این روزنامه حکومتی باز خالی کردن پشت دولت توسط مردم را یادآوری و تأکید میکند. تأکیدی که اصرار دارد هر پیشرفت مفروضی هم به شکست نهایی منجر خواهد شد و آب رفتهٔ اعتماد مردم را باز نخواهد گرداند:
«اگر دولت همهچیز از جمله آخرین تکنولوژی، اقتصاد خوب و درآمد و منابع طبیعی هم داشته باشد، اما اعتماد مردم را نداشته باشد، نمیتواند موفق باشد».
یادآوری پایانی اینکه ویژگی مراحل دگرگونیهای بزرگ اجتماعی این است که «پایینیها هر چه مطالبه میکنند، بالاییها حتی اگر بخواهند پاسخ هم بدهند، دیگر نمیتوانند.
در خبرهای ۶مهر بود که در مجلس آخوندی بر سر حسن روحانی ریختهاند که بهتر است سکوت کند و با هر حرف زدنی، مردم را بیش از این عصبانی نکند.
در خبرهای ۶مهر بود که شمار «دانشآموزان مبتلا به کرونا به بیش از ۱۰هزار نفر رسیده است و بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ دانشآموز جان خود را از دست دادهاند» (سایت انتخاب بهنقل از ایرج حریرچی، ۶مهر ۹۹).
در خبرهای ۶مهر بود که نزدیکان و همباندهای حسن روحانی از وی خواستهاند «بهعنوان یک راهحل برای خروج از این بنبست، استعفا دهد» (یادداشت عباس عبدی، ۶مهر۹۹).
در خبرهای ۷مهر است که «خط فقر به ۱۰میلیون تومان رسیده است و دولت نمیتواند اعتماد مردم را بهدست بیاورد» (آفتاب یزد، ۷مهر۹۹).
برآیند این خبرها و نتیجهٔ حاصل از ارتباطشان با هم، گویای چه مختصات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی هستند؟ آیا گویای اوج گرفتن بحران موجودیت در درون و بیرون نظام آخوندی نیستند؟ آیا گویای ریشه داشتن این بحران در بحران عمیقتری چون بنبست همهجانبهٔ حاکمیت و دولت آخوندی نیستند؟ از ویژگی بنبست همهجانبهٔ یک دولت باید نخست بر ناکارآمدی مطلق آن در هر زمینهیی و سپس از جدایی کامل جامعه از دولت انگشت گذاشت. یعنی دولت دیگر از حیز انتفاع خارج شده است و بود و نبودش هیچ تفاوتی نمیکند. همهٔ خبرهای فوق چنین ویژگی را در مورد دولت آخوندها بیان مینمایند.
ویژگی چنین موقعیتهایی، بازگشتناپذیریشان به قبل از شرایط بحرانی است. در این بازگشتناپذیری، این تودههای مردم هستند که کرور کرور از حاکمیت دور میشوند و مرز جدایی بین حاکمیت و مردم قاطعتر و قطورتر میگردد. برآمد چنین وضعیتی برای دولت جمهوری اسلامی آخوندی، بیاعتمادی مطلق مردم به آن و رقم خوردن شرایط جدید است. شرایطی که خروج از بحران را به ناگزیر با تغییر بنیادین در حاکمیت رقم میزند.
یکی از نشانههای چنین حالت فوقالعادهیی، قطع امید مردم از دولت و بیاعتمادی فراگیر نسبت به آن است. ناقوس این نشانه اکنون در درون حاکمیت به صدا درآمده و زنگ هشداری آن نیز ــ که رسانههای حکومتی باشند ــ به گوش میرسد.
روزنامه حکومتی آفتاب یزد در شماره ۷مهر۹۹ زنگ هشدار و اعلام وضعیت فوقالعاده و خطیر را به دولت روحانی گوشزد میکند. وضعیتی که ویژگی آن «بیاعتمادی کامل مردم، خراب شدن تمامی پلهای پشت سر دولت و ناکارآمدی آن» است:
«این روزها مردم اعتمادشان را بهطور کامل نسبت به مسؤلان از دست دادهاند؛ آنقدر که این دولت هر کاری هم بکند نمیتواند این اعتماد از دست رفته را به دست بیاورد... . دولت تمامی پلهای پشت سر خودش را با ناکارآمدی خراب کرده است. مردم هیچ اعتمادی به مسئولان ندارند».
این روزنامه دو شاخص دیگر از بحران بیاعتمادی مردم به کلیت نظام آخوندی ارائه میکند. نخست بر اشرافی شدن مجلسنشینان گماشتهٔ خامنهای تأکید میکند و سپس همین عامل را دلیل بیاعتمادی مردم و طرد کلیت نظام میداند که «بدترین بحران» حاکمیت ولایت فقیه را دامن خواهد زد:
«نمایندگان مجلس مردم را فراموش کردند و بهدنبال امتیازات ویژهیی هستند که برایشان در نظر گرفته شده است... این بیاعتمادی بدترین بحران سیاسی، فرهنگی و روحی و روانی را بهوجود میآورد» (همان منبع).
اکنون برای کارگزاران و رسانههای حکومتی هم مسجل و مسلم شده است که چون راه برونرفت سیاسی برای نظامشان میسر نیست، بنابراین هر گونه تغییرات احتمالی اقتصادی و تکنولوژی و هر مانوری هم افاقه نخواهد کرد؛ چرا که حاکمیت ولایت فقیه در «دوران بحران موجودیت» و «مرحله تعیین تکلیف»، روز و شب میگذراند. این روزنامه حکومتی باز خالی کردن پشت دولت توسط مردم را یادآوری و تأکید میکند. تأکیدی که اصرار دارد هر پیشرفت مفروضی هم به شکست نهایی منجر خواهد شد و آب رفتهٔ اعتماد مردم را باز نخواهد گرداند:
«اگر دولت همهچیز از جمله آخرین تکنولوژی، اقتصاد خوب و درآمد و منابع طبیعی هم داشته باشد، اما اعتماد مردم را نداشته باشد، نمیتواند موفق باشد».
یادآوری پایانی اینکه ویژگی مراحل دگرگونیهای بزرگ اجتماعی این است که «پایینیها هر چه مطالبه میکنند، بالاییها حتی اگر بخواهند پاسخ هم بدهند، دیگر نمیتوانند.
Informazioni
Autore | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organizzazione | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Sito | - |
Tag |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company