این استعاره نیست؛ باور کن دیوارها سخن میگویند
19 set 2020 ·
5 min. 6 sec.
Scarica e ascolta ovunque
Scarica i tuoi episodi preferiti e goditi l'ascolto, ovunque tu sia! Iscriviti o accedi ora per ascoltare offline.
Descrizione
«نمیدانستم در نهفت سیمهای خاردار
پرندهگانی دلتنگ
بیداری زمان را انتظار میکشند!
امان از بالهای خاردار
کز رؤیازارهای پرواز برخیزند...!»
در چند روز گذشته که خبر اعدام نوید افکاری، فراخوان به بیداری و موج حمایت اجتماعی از «نه به جمهوری اعدام» داده است، دیوارها در شهرهای ایران بدل به رسانههای فراگیر شدهاند. دیوارها در ایران، منادیان و سخنگویان اتحاد برای حسابرسی از جلادان تکیه زده بر چوبههای «دار» گشتهاند.
اکنون جوانان شورشی با شور بیشتری نسبت به گذشته، به حمایت از راه نوید و تکثیر آرمان و خون او در وجدان بیدار ایرانیان برخاستهاند. راه و خون نوید جوهری در قلم پویندگان پایداریاش شده است. این قلم اکنون در شهرهای ایران کو به کو میرود و دیوار به دیوار روشنگری و بیداری میدمد. جوانان با همپیمان میبندند که حق نوید را از گلوی ولیفقیه و جلادان مأمور به مرگ، بیرون میکشند.
در چند روز گذشته سریالی از دیوار نوشته در ایران ـ بهخصوص در تهران ـ به جریان افتاده است. گزارشهای تصویری حاکی از گستردگی این دیوار نوشتهها در سطح تهران است. حالا خامنهای باید برای دیوارهای ایران هم پاسدار ـ جلاد بگذارد. حالا الیاف سنگ و خاک و سیمان و رنگ هم به تابلو و فریاد و فراخوان نبرد با دیکتاتور میپیوندد.
هر روز که از بازتاب قتل عمد نوید بیگناه میگذرد، شاهدیم که ایرانزمین جامعهی بهشدت سیاسی شده است. برخلاف تلاش و دسیسه و استراتژی کارگزاران حکومتی که خواستند نسل جوان را به دام اعتیاد و پوچیگری و بیآیندگی سوق دهند، روند سیاسی شدن جامعهٔ ایران بیشتر و بیشتر میشود. فعالیتها و تحولاتی که طی سه ماه گذشته پیرامون «نه به اعدام» و «نه به جمهوری اسلامی» رخ داده است، خبر از مستعد بودن جامعه برای رقم زدن یک تحول بزرگ است.
این روند البته در تقدیر ناگزیر جامعهٔ ایران بوده است؛ چرا که در جامعهی که اکسیژن تنفسی مورد نیاز طبیعی، مملو از غبار و قیر سرکوب و سانسور و بگیر و ببند است، تمام پدیدههای آن جامعه بهطور قانونمند سیاسی میشوند. هنگامی که دیکتاتوری فقاهتی همهچیز را منوط به حفظ سلطهٔ خود کرده است، راهی جز سیاسی شدن جامعه ــ بهطور خاص نسل جوان و تحولخواه ــ باقی نمیماند. دیکتاتوری، در یک مجازات اتودینامیک بازگشتناپذیر، کل جامعه را علیه خود به جانب سیاسی شدن سوق میدهد.
دیکتاتوری دینیِ آخوندی آنچنان شریعتپناهی را با قدرتپرستی سیاسی آغشته است که بازتاب تنفرانگیز اجتماعی آن بدل به تعارضی آشتیناپذیر با کل حاکمیت و باورهای دینی وی شده است. در چنین رویکردی که دین، مبادی قدرت میشود، بهطور قانونمند عناصر و اجزای پیکرهٔ بانیان و والیان قدرت کنده و ریخته میشوند و از طرف دیگر جبههیی فراگیر و عمومی علیه حاکمیت قوام و دوام مییابد.
ایران کنونی در چنین مختصاتی دارد دیکتاتوری شریعتپناه زیسته در مرداب اعدام را تعیین تکلیف میکند. اکنون دیوارها هم که چند دهه در ید مطلق حکومت بودند، از تسخیر بلامنازع دیکتاتور بیرون کشیده میشدند. جبههیی جدید برای معرفی گلهای سرخ سربهدار و فراخوان به استمرار یاد و راهشان برای سرنگونی جمهوری شیطانی آخوندی گشوده میگردد.
باشد که روزگاری سر رسد تا سطرسطر نوشتهها بر دیوارهای اوین و زندانهای سراسر ایران را رمزگشایی کنیم. چه کتابهایی از عاطفهها، عشقها، خاطرهها، رازها و نیایشها که بر دیوارهای زندانهای ایرانزمین نقش شدهاند. این استعاره نیست؛ اکنون باور کن که دیوارها سخن میگویند...
پرندهگانی دلتنگ
بیداری زمان را انتظار میکشند!
امان از بالهای خاردار
کز رؤیازارهای پرواز برخیزند...!»
در چند روز گذشته که خبر اعدام نوید افکاری، فراخوان به بیداری و موج حمایت اجتماعی از «نه به جمهوری اعدام» داده است، دیوارها در شهرهای ایران بدل به رسانههای فراگیر شدهاند. دیوارها در ایران، منادیان و سخنگویان اتحاد برای حسابرسی از جلادان تکیه زده بر چوبههای «دار» گشتهاند.
اکنون جوانان شورشی با شور بیشتری نسبت به گذشته، به حمایت از راه نوید و تکثیر آرمان و خون او در وجدان بیدار ایرانیان برخاستهاند. راه و خون نوید جوهری در قلم پویندگان پایداریاش شده است. این قلم اکنون در شهرهای ایران کو به کو میرود و دیوار به دیوار روشنگری و بیداری میدمد. جوانان با همپیمان میبندند که حق نوید را از گلوی ولیفقیه و جلادان مأمور به مرگ، بیرون میکشند.
در چند روز گذشته سریالی از دیوار نوشته در ایران ـ بهخصوص در تهران ـ به جریان افتاده است. گزارشهای تصویری حاکی از گستردگی این دیوار نوشتهها در سطح تهران است. حالا خامنهای باید برای دیوارهای ایران هم پاسدار ـ جلاد بگذارد. حالا الیاف سنگ و خاک و سیمان و رنگ هم به تابلو و فریاد و فراخوان نبرد با دیکتاتور میپیوندد.
هر روز که از بازتاب قتل عمد نوید بیگناه میگذرد، شاهدیم که ایرانزمین جامعهی بهشدت سیاسی شده است. برخلاف تلاش و دسیسه و استراتژی کارگزاران حکومتی که خواستند نسل جوان را به دام اعتیاد و پوچیگری و بیآیندگی سوق دهند، روند سیاسی شدن جامعهٔ ایران بیشتر و بیشتر میشود. فعالیتها و تحولاتی که طی سه ماه گذشته پیرامون «نه به اعدام» و «نه به جمهوری اسلامی» رخ داده است، خبر از مستعد بودن جامعه برای رقم زدن یک تحول بزرگ است.
این روند البته در تقدیر ناگزیر جامعهٔ ایران بوده است؛ چرا که در جامعهی که اکسیژن تنفسی مورد نیاز طبیعی، مملو از غبار و قیر سرکوب و سانسور و بگیر و ببند است، تمام پدیدههای آن جامعه بهطور قانونمند سیاسی میشوند. هنگامی که دیکتاتوری فقاهتی همهچیز را منوط به حفظ سلطهٔ خود کرده است، راهی جز سیاسی شدن جامعه ــ بهطور خاص نسل جوان و تحولخواه ــ باقی نمیماند. دیکتاتوری، در یک مجازات اتودینامیک بازگشتناپذیر، کل جامعه را علیه خود به جانب سیاسی شدن سوق میدهد.
دیکتاتوری دینیِ آخوندی آنچنان شریعتپناهی را با قدرتپرستی سیاسی آغشته است که بازتاب تنفرانگیز اجتماعی آن بدل به تعارضی آشتیناپذیر با کل حاکمیت و باورهای دینی وی شده است. در چنین رویکردی که دین، مبادی قدرت میشود، بهطور قانونمند عناصر و اجزای پیکرهٔ بانیان و والیان قدرت کنده و ریخته میشوند و از طرف دیگر جبههیی فراگیر و عمومی علیه حاکمیت قوام و دوام مییابد.
ایران کنونی در چنین مختصاتی دارد دیکتاتوری شریعتپناه زیسته در مرداب اعدام را تعیین تکلیف میکند. اکنون دیوارها هم که چند دهه در ید مطلق حکومت بودند، از تسخیر بلامنازع دیکتاتور بیرون کشیده میشدند. جبههیی جدید برای معرفی گلهای سرخ سربهدار و فراخوان به استمرار یاد و راهشان برای سرنگونی جمهوری شیطانی آخوندی گشوده میگردد.
باشد که روزگاری سر رسد تا سطرسطر نوشتهها بر دیوارهای اوین و زندانهای سراسر ایران را رمزگشایی کنیم. چه کتابهایی از عاطفهها، عشقها، خاطرهها، رازها و نیایشها که بر دیوارهای زندانهای ایرانزمین نقش شدهاند. این استعاره نیست؛ اکنون باور کن که دیوارها سخن میگویند...
Informazioni
Autore | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organizzazione | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Sito | - |
Tag |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company