آتشفشان سراوان؛ آیینهٔ سراسر ایران
24 feb 2021 ·
4 min. 23 sec.
Iscriviti gratuitamente
Ascolta questo episodio e molti altri. Goditi i migliori podcast su Spreaker!
Scarica e ascolta ovunque
Scarica i tuoi episodi preferiti e goditi l'ascolto, ovunque tu sia! Iscriviti o accedi ora per ascoltare offline.
Descrizione
از روز دوشنبه ۴اسفند سراوان بلوچستان شعلهور و در خیزش است. ماجرا هنگامی آغاز شد که سپاه پاسداران خامنهای در ادامهٔ اقدامات سرکوبگرانه خود علیه مردم بلوچ، با ایجاد موانع و حفر چالههای بزرگ تلاش کرد از تردد سوختبران ممانعت کند و سپس با تیراندازی وحشیانه به سوی مردم بیدفاع، دهها تن را کشته و مجروح کرد. سوختبران متقابلاً به اعتراض و مقابله با آنان برخاستند.
در ادامهٔ این جریان، صبح روز سهشنبه ۵اسفند، سراوان شعلهور شد. مردم اعتصاب کردند و مغازههای خود را بستند و بهرغم حضور گسترده پاسداران و نیروهای امنیتی و انتظامی، ساختمان فرمانداری را اشغال و تخریب کردند. پاسداران جنایتکار برای متفرق کردن مردم اقدام به شلیک گلوله و پرتاب گاز اشکآور کردند.
جوانان شورشگر نیز در جریان درگیری با پاسداران جنایتکار چند خودرو نیروی انتظامی را واژگون کرده و به آتش کشیدند و جاده مقابل پایگاه سپاه پاسداران را با به آتش کشیدن لاستیک، بستند. در این درگیریها دهها نفر از مردم سراوان کشته و مجروح شدند و خیزش تا آخرین ساعات روز سهشنبه همچنان ادامه داشت.
همزمان با سراوان، مردم روستای کشتگان در نقطه صفر مرزی بخش «بم پشت» با حضور در مقابل پایگاه سپاه با مزدوران رژیم درگیر شدند
این درگیری با تیراندازی پاسداران همراه بود و متقابلاً شهروندان با پرتاب سنگ بهپایگاه و مزدوران سپاه حمله کرده و در پایگاه را شکستند.
استثمار و سرکوب مضاعف
آخوندهای دزد و سرکوبگر، در حالی انگ «قاچاق سوخت» به مردم فقیر و محروم سیستان و بلوچستان میزنند که «در قاچاق باندهای مافیایی شکل گرفته و حتی ۱۰۰ کامیون با یک برگ سند (رسمی حکومتی) از مرز عبور میکند» (احسان هوشمند، کارشناس حکومتی-۱۶دی۹۹) و حجم قاچاق سوخت توسط باندهای مافیایی خامنهای تا حدی است که «روزانه ۱۰ تا ۱۵میلیون لیتر گازوییل قاچاق میشود» و ارزش این مقدار قاچاق سازماندهی شدهٔ سوخت آنقدر بالاست که «اگر حتی جلو ۵۰درصد این قاچاق هم گرفته میشد، یعنی سالانه ۶میلیارد دلار برای اقتصاد کشور» و همین مردم محروم و بیچیز سیستان و بلوچستان و سایر نقاط ایران «باقی میماند» (همان منبع).
نیروهای سرکوبگر خامنهای در حالی به بهانهٔ قاچاق چند گالن سوخت به جوانان محروم سراوان و سیستان و بلوچستان شلیک میکنند که «در برابر مافیای سوخت مرتبط با رانت دولت سکوت میشود!» (سعیدی-عضو مجلس ارتجاع-۲۴دی).
البته سیستان و بلوچستان تنها یک نمونه است؛ اکنون غارت و سرکوب اختلاف طبقاتی در سراسر ایران بهحدی رسیده که به گفتة مقامات خود رژیم، ۹۶درصدیهای فقیر و گرسنه و چند برابر زیر خط فقر در یک سو؛ و ۴درصدیهای حکومتی و عوامل خامنهای با سرمایههای صدها میلیاردی که هر کدام صاحب چندین ویلا در نقاط مختلف کشور هستند در سوی دیگر قرار دارند. تا جایی که «رانتخواری، بیکاری، تورم لجامگسیخته، نمایش زشت و تهوعآورِ آقازادهها، اختلاس و ارتشاء و حذف آرام آرامِ «طبقه متوسط»، فقر و نداری و ایجاد درهٔ عمیق میان ندارها و داراها و وجود کاخهای رویایی در کنار انبوه کوخها، کاسه صبر شهروندان از درگاه رانده و از همه جامانده را لبریز و آستانه تحملشان را به پایینترین درجه تنزل داده است» (مندنیپور-۲۹ آذر۹۹).
خدا میداند چه خواب شومی دیدهاند!
خیزش قهرمانانهٔ مردم سراوان در حالی است که روزنامههای رژیم مداوماً دربارهٔ وضعیت انفجاری جامعه در سراسر کشور هشدار میدهند: «جامعه همواره در برابر اجبار ایستادگی میکند» (روزنامهٔ حکومتی اعتماد-۵ اسفند)؛ و بعد هم نومیدانه تأکید میکند سرکوب دیگر یارای مقابله با این جامعه عاصی و انفجاری را ندارد و باید باز هم به شیوههای شیادی رو آورد و «مردم را آگاه کرد که راه رسیدن بهرفاه، عدالت، کرامت و هویت، نه در انقلابکردن مجدد و نه در شورشکردن است!» (همان منبع)؛ اما نصیحتگران حاکم پاسخ دندان شکن خود را از مردم سراوان گرفتند که با عمل متهورانهٔ خود نشان دادند تنها و تنها راه رسیدن مردم ایران به «رفاه، عدالت، کرامت و هویت» انقلاب کردن مجدد و شورش و عصیان و آتش است!
خیزش مردم سراوان نه یک مورد استثنایی، بلکه نمودی از جوشش آتشفشان در آستانهٔ انفجار ایران است. جامعهیی که شدت ستم و غارت ۴۲ساله آنچنان آن را ملتهب و انفجاری کرده که پتانسیل آن را دارد که با هر جرقهای به انفجاری مهیب برسد. آن هم در شرایطی که دشمن قسم خوردهٔ نظام در میدان است که «عملا جوانان را به تسلیح دعوت میکند» و «خدا میداند چه خواب شومی برای آشوبهای بعدی دیدهاند! آشوبهایی که بهگفتهٔ بسیاری از مقامات امنیتی اگر به خیابانها کشیده شود، حتی قابل مقایسه با دی ۹۶ و آبان ۹۸ نیست و حتماً در آنها شاهد استفادهٔ گسترده و در ابعاد کلان از سلاح و مواد انفجاری» خواهیم بود (روزنامهٔ حکومتی مستقل-۵ اسفند۹۹).
در ادامهٔ این جریان، صبح روز سهشنبه ۵اسفند، سراوان شعلهور شد. مردم اعتصاب کردند و مغازههای خود را بستند و بهرغم حضور گسترده پاسداران و نیروهای امنیتی و انتظامی، ساختمان فرمانداری را اشغال و تخریب کردند. پاسداران جنایتکار برای متفرق کردن مردم اقدام به شلیک گلوله و پرتاب گاز اشکآور کردند.
جوانان شورشگر نیز در جریان درگیری با پاسداران جنایتکار چند خودرو نیروی انتظامی را واژگون کرده و به آتش کشیدند و جاده مقابل پایگاه سپاه پاسداران را با به آتش کشیدن لاستیک، بستند. در این درگیریها دهها نفر از مردم سراوان کشته و مجروح شدند و خیزش تا آخرین ساعات روز سهشنبه همچنان ادامه داشت.
همزمان با سراوان، مردم روستای کشتگان در نقطه صفر مرزی بخش «بم پشت» با حضور در مقابل پایگاه سپاه با مزدوران رژیم درگیر شدند
این درگیری با تیراندازی پاسداران همراه بود و متقابلاً شهروندان با پرتاب سنگ بهپایگاه و مزدوران سپاه حمله کرده و در پایگاه را شکستند.
استثمار و سرکوب مضاعف
آخوندهای دزد و سرکوبگر، در حالی انگ «قاچاق سوخت» به مردم فقیر و محروم سیستان و بلوچستان میزنند که «در قاچاق باندهای مافیایی شکل گرفته و حتی ۱۰۰ کامیون با یک برگ سند (رسمی حکومتی) از مرز عبور میکند» (احسان هوشمند، کارشناس حکومتی-۱۶دی۹۹) و حجم قاچاق سوخت توسط باندهای مافیایی خامنهای تا حدی است که «روزانه ۱۰ تا ۱۵میلیون لیتر گازوییل قاچاق میشود» و ارزش این مقدار قاچاق سازماندهی شدهٔ سوخت آنقدر بالاست که «اگر حتی جلو ۵۰درصد این قاچاق هم گرفته میشد، یعنی سالانه ۶میلیارد دلار برای اقتصاد کشور» و همین مردم محروم و بیچیز سیستان و بلوچستان و سایر نقاط ایران «باقی میماند» (همان منبع).
نیروهای سرکوبگر خامنهای در حالی به بهانهٔ قاچاق چند گالن سوخت به جوانان محروم سراوان و سیستان و بلوچستان شلیک میکنند که «در برابر مافیای سوخت مرتبط با رانت دولت سکوت میشود!» (سعیدی-عضو مجلس ارتجاع-۲۴دی).
البته سیستان و بلوچستان تنها یک نمونه است؛ اکنون غارت و سرکوب اختلاف طبقاتی در سراسر ایران بهحدی رسیده که به گفتة مقامات خود رژیم، ۹۶درصدیهای فقیر و گرسنه و چند برابر زیر خط فقر در یک سو؛ و ۴درصدیهای حکومتی و عوامل خامنهای با سرمایههای صدها میلیاردی که هر کدام صاحب چندین ویلا در نقاط مختلف کشور هستند در سوی دیگر قرار دارند. تا جایی که «رانتخواری، بیکاری، تورم لجامگسیخته، نمایش زشت و تهوعآورِ آقازادهها، اختلاس و ارتشاء و حذف آرام آرامِ «طبقه متوسط»، فقر و نداری و ایجاد درهٔ عمیق میان ندارها و داراها و وجود کاخهای رویایی در کنار انبوه کوخها، کاسه صبر شهروندان از درگاه رانده و از همه جامانده را لبریز و آستانه تحملشان را به پایینترین درجه تنزل داده است» (مندنیپور-۲۹ آذر۹۹).
خدا میداند چه خواب شومی دیدهاند!
خیزش قهرمانانهٔ مردم سراوان در حالی است که روزنامههای رژیم مداوماً دربارهٔ وضعیت انفجاری جامعه در سراسر کشور هشدار میدهند: «جامعه همواره در برابر اجبار ایستادگی میکند» (روزنامهٔ حکومتی اعتماد-۵ اسفند)؛ و بعد هم نومیدانه تأکید میکند سرکوب دیگر یارای مقابله با این جامعه عاصی و انفجاری را ندارد و باید باز هم به شیوههای شیادی رو آورد و «مردم را آگاه کرد که راه رسیدن بهرفاه، عدالت، کرامت و هویت، نه در انقلابکردن مجدد و نه در شورشکردن است!» (همان منبع)؛ اما نصیحتگران حاکم پاسخ دندان شکن خود را از مردم سراوان گرفتند که با عمل متهورانهٔ خود نشان دادند تنها و تنها راه رسیدن مردم ایران به «رفاه، عدالت، کرامت و هویت» انقلاب کردن مجدد و شورش و عصیان و آتش است!
خیزش مردم سراوان نه یک مورد استثنایی، بلکه نمودی از جوشش آتشفشان در آستانهٔ انفجار ایران است. جامعهیی که شدت ستم و غارت ۴۲ساله آنچنان آن را ملتهب و انفجاری کرده که پتانسیل آن را دارد که با هر جرقهای به انفجاری مهیب برسد. آن هم در شرایطی که دشمن قسم خوردهٔ نظام در میدان است که «عملا جوانان را به تسلیح دعوت میکند» و «خدا میداند چه خواب شومی برای آشوبهای بعدی دیدهاند! آشوبهایی که بهگفتهٔ بسیاری از مقامات امنیتی اگر به خیابانها کشیده شود، حتی قابل مقایسه با دی ۹۶ و آبان ۹۸ نیست و حتماً در آنها شاهد استفادهٔ گسترده و در ابعاد کلان از سلاح و مواد انفجاری» خواهیم بود (روزنامهٔ حکومتی مستقل-۵ اسفند۹۹).
Informazioni
Autore | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organizzazione | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Sito | - |
Tag |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company