آتشفشان گرسنگان؛ هشدارها و پیشگدازهها
28 dic 2020 ·
6 min. 17 sec.
Iscriviti gratuitamente
Ascolta questo episodio e molti altri. Goditi i migliori podcast su Spreaker!
Scarica e ascolta ovunque
Scarica i tuoi episodi preferiti e goditi l'ascolto, ovunque tu sia! Iscriviti o accedi ora per ascoltare offline.
Descrizione
«بسیاری از مدیران و مسئولان ارشد کشور سکوت و صبر و آرامش مردم و تهیدستان را بهحساب عملکرد خود میگذارند... باید از زمانی ترسید که دیگر آتشفشان گرسنگان هیچگونه ترمزی را نپذیرند». (مجید ابهری. آرمانملی. ۷آذر۹۹)
***
«آتشفشان»، تمثیلی گویا برای جامعهٔ ایران
آتشفشان را روزنهای در سطح زمین تعریف کردهاند که از داخل آن سنگهای گداخته و مواد مذاب به بیرون فوران میکند. علت وقوع آتشفشان، وجود تودههای سنگهای آذرین در گوشتة زمین با حرارتی در حدود ۱۰۰۰درجه سانتیگراد است؛ که «ماگما» نامیده میشوند. ماگما در زیر پوستهٔ زمین تولید یک «نقطهٔ داغ» میکند و با فشار به بالا رانده شده و با رسیدن به سطح زمین به گدازه تبدیل میگردد. بهدلیل وجود حبابهای گاز در ماگما و گدازهها، پرتاب آنها با انفجار توأم است.
تمثیل «آتشفشان» برای آنچه این روزها در جامعهٔ ایران میگذرد، تمثیلی گویاست. برای بیش از ۴دهه در ایران حاکمیتی بر سر کار است که خود را بهزور پروپاگاندا، تحمیق، تزویر، کشتار، شکنجه، ترور و تحریف واقعیتها به مردم ایران تحمیل کرده است و از رسانههای خود این دروغ بزرگ را پمپاژ میکند که حکومتی است اسلامی و مردم با رأی و تمایل خود خواهان استمرار آن هستند.
ماگمای نارضایتی و آتشفشان قیام
این حکومت با گستراندن سرکوب و اختناقی غیرقابل مقایسه با استانداردهای سرکوب و اختناق در جهان جامعهٔ ایران را منجمد، راکد، در خود، افسرده و فرو رفته در کرونا و مرگ میخواهد. بهشت این حاکمیت، عزا، دلمردگی، تشییع جنازه و سیاهپوشی است. این اما واقعیت ایران و ایرانی نیست. ایران و ایرانی از مقاومت و قیام و شورش شناخته میشود. از پیشتازانش که هرگز نکبت و نحوست دستاربندان را بر سرزمین شیرو خورشید برنتافتهاند و در این مسیر هیچگاه از برهنه کردن خون خویش هراسی به دل راه ندادهاند.
در زیر پوست شهرها، مقاومتی سرخگون و نشاطمند در کار تدارک قیام است. این مقاومت درست مانند سنگهای آذرین (ماگماها) در نقطهٔ جوش بهصورت متراکم و سیال روی هم انباشته شده و مترصد فرصتی است تا از نقاط داغ با شدت فوران کند و جدارهٔ منجمد اختناق را بشکند و آتشفشان مهیب قیام را متولد نماید.
آسیبهای روانشناختی دوران کرونا
سران و مهرههای حکومت و نیز کارشناسان گاه به نمونههایی از «ماگما» در زیر پوست اختناق اعتراف میکنند؛ ماگماهایی که نتیجهٔ سرقت حق حاکمیت ملی و از عوارض حاکمیت نامشروع آخوندها در ایران است. آنها البته همیشه به عوامل روبنایی و سطح قضایا اشاره میکنند و طبق معمول مردم را مقصر میشناسند. عواملی مانند «افزایش خشونت، ظهور پدیدهٔ سرقتاولیها، خودکشی دانشآموزان بهدلیل نداشتن گوشی هوشمند، زورگیری، افول ارزشهای اخلاقی و...»
مجید ابهری، جامعهشناس و آسیبشناس حکومتی، در گفتگو با یک روزنامهٔ وابسته با باند اصلاحطلب نظام، در مورد آسیبهای جامعهٔ ایران در دوران کرونا میگوید:
«در دوران کرونا فاصلههای عاطفی، دوری از نزدیکان، همچنین هزینههای کمرشکن پیشگیری و درمان این بیماری، که معلوم نیست چرا بعضی از مسئولان آن را رایگان قلمداد میکنند، به مشکلات روحی و جسمی دامن میزند. مردم برای هر کدام از داروهای مربوطه علاوه بر سرگردانی و دوندگی، باید مبالغ قابل توجهی هزینه کنند و معلوم نیست که داروی تهیه شده اصلی یا جعلی یا ناکارآمد باشد». (آرمانملی. ۷دی۹۹)
اختلاف وحشتناک طبقاتی
اگر چه این گفتگو با هدف رتوش ناهنجاریها و روانی قلمداد کردن آسیبهای اجتماعی انجام شده و در بهترین حالت دربرگیرندهٔ مشتی نصیحت به کارگزاران است؛ ولی در خلال آن بهصورت قطرهچکانی به گوشههایی از فاجعه اشاره شده است.
شنیدن این جمله اگر چه با کلی ملاحظه و سانسور بیان شده، تکاندهنده است:
«۶۰ درصد مردم ایران نیاز به خدمات فوری روانشناسی دارند».
در این گفتگو سخن از اختلاف طبقاتی وحشتناکی میرود که بین هیأت حاکمه از یکسو و مردم محروم ایران از سوی دیگر وجود دارد.
«ما در کشور کمبود قوانین نداریم، بلکه با تورم قانون روبهرو هستیم... اگر همین قوانین را ... به اجرا درآوریم دیگر بعضی از مسئولان نمیتوانند برای شنا و سونای آخر هفته به کشورهای حاشیه خلیجفارس بروند و روز بعد در پشت میزشان از مشکلات و دردهای مردم بگویند. عدهیی از رفاه زیاد و تورم درآمد دچار زحمت شدهاند ولی در مقابل فروش نوزاد به شکل چشمگیر و آزاردهندهای رشد یافته یا مردم برای سیر کردن شکمشان روبه سرقت تلفن همراه یا کیفقاپی آوردهاند». (همان منبع)
پیش فروشی نوزادان و فروش جنین!
فاجعه به اینجا ختم نمیشود، از برکت نظام ولایت فقیه اکنون صحبت از «پیش فروش نوزادان بر حسب سفارش»، «فروش جنین» میشود».! «فروش اعضای بدن» یا»فروش مو» برای سیر کردن شکم که جای خود را دارد و از فرط تکرار، دیگر در ادبیات آخوندی قباحت آن احساس نمیشود.
به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژندهٔ خود را؟
«در کنار این موضوع پیشفروشی نوزادان بر حسب سفارش و همچنین فروش جنین، روشی است برای کسب درآمد و تأمین مخارج خانوادههایی که این روزها درآمدی ندارند. همچنین فروش اعضای بدن مانند کلیه یا قسمتی از کبد و... تا حدی زیاد شده که کافی است سری به بیمارستانها تخصصی کلیه در تهران و شهرهای بزرگ بزنیم. مثلا در میدان ونک، کافی است به بیمارستان شهید هاشمینژاد بروید تا ببینید تمام کوچهها، کرکرههای پارکینگ منازل، تیرهای چراغ برق و تابلوهای راهنمایی و رانندگی پر از اعلامیه فروش کلیه با گروه خونی مختلف است». (همان منبع)
جناب کارشناس حکومتی سپس اعتراف میکند: «باید از زمانی ترسید که دیگر آتشفشان گرسنگان هیچگونه ترمزی را نپذیرند».؛ و این اصل حرف است.
استبداد دینی، ضرب شستی از این آتشفشان را در قیام آبان۹۸ چشید. آتشفشان بعدی در راه است و هر آن ممکن است همراه با انفجارهای مهیب و گدازههای کوهپیکر، شهرهای ایران را در زیر پای آخوندها به لرزه درآورد.
***
«آتشفشان»، تمثیلی گویا برای جامعهٔ ایران
آتشفشان را روزنهای در سطح زمین تعریف کردهاند که از داخل آن سنگهای گداخته و مواد مذاب به بیرون فوران میکند. علت وقوع آتشفشان، وجود تودههای سنگهای آذرین در گوشتة زمین با حرارتی در حدود ۱۰۰۰درجه سانتیگراد است؛ که «ماگما» نامیده میشوند. ماگما در زیر پوستهٔ زمین تولید یک «نقطهٔ داغ» میکند و با فشار به بالا رانده شده و با رسیدن به سطح زمین به گدازه تبدیل میگردد. بهدلیل وجود حبابهای گاز در ماگما و گدازهها، پرتاب آنها با انفجار توأم است.
تمثیل «آتشفشان» برای آنچه این روزها در جامعهٔ ایران میگذرد، تمثیلی گویاست. برای بیش از ۴دهه در ایران حاکمیتی بر سر کار است که خود را بهزور پروپاگاندا، تحمیق، تزویر، کشتار، شکنجه، ترور و تحریف واقعیتها به مردم ایران تحمیل کرده است و از رسانههای خود این دروغ بزرگ را پمپاژ میکند که حکومتی است اسلامی و مردم با رأی و تمایل خود خواهان استمرار آن هستند.
ماگمای نارضایتی و آتشفشان قیام
این حکومت با گستراندن سرکوب و اختناقی غیرقابل مقایسه با استانداردهای سرکوب و اختناق در جهان جامعهٔ ایران را منجمد، راکد، در خود، افسرده و فرو رفته در کرونا و مرگ میخواهد. بهشت این حاکمیت، عزا، دلمردگی، تشییع جنازه و سیاهپوشی است. این اما واقعیت ایران و ایرانی نیست. ایران و ایرانی از مقاومت و قیام و شورش شناخته میشود. از پیشتازانش که هرگز نکبت و نحوست دستاربندان را بر سرزمین شیرو خورشید برنتافتهاند و در این مسیر هیچگاه از برهنه کردن خون خویش هراسی به دل راه ندادهاند.
در زیر پوست شهرها، مقاومتی سرخگون و نشاطمند در کار تدارک قیام است. این مقاومت درست مانند سنگهای آذرین (ماگماها) در نقطهٔ جوش بهصورت متراکم و سیال روی هم انباشته شده و مترصد فرصتی است تا از نقاط داغ با شدت فوران کند و جدارهٔ منجمد اختناق را بشکند و آتشفشان مهیب قیام را متولد نماید.
آسیبهای روانشناختی دوران کرونا
سران و مهرههای حکومت و نیز کارشناسان گاه به نمونههایی از «ماگما» در زیر پوست اختناق اعتراف میکنند؛ ماگماهایی که نتیجهٔ سرقت حق حاکمیت ملی و از عوارض حاکمیت نامشروع آخوندها در ایران است. آنها البته همیشه به عوامل روبنایی و سطح قضایا اشاره میکنند و طبق معمول مردم را مقصر میشناسند. عواملی مانند «افزایش خشونت، ظهور پدیدهٔ سرقتاولیها، خودکشی دانشآموزان بهدلیل نداشتن گوشی هوشمند، زورگیری، افول ارزشهای اخلاقی و...»
مجید ابهری، جامعهشناس و آسیبشناس حکومتی، در گفتگو با یک روزنامهٔ وابسته با باند اصلاحطلب نظام، در مورد آسیبهای جامعهٔ ایران در دوران کرونا میگوید:
«در دوران کرونا فاصلههای عاطفی، دوری از نزدیکان، همچنین هزینههای کمرشکن پیشگیری و درمان این بیماری، که معلوم نیست چرا بعضی از مسئولان آن را رایگان قلمداد میکنند، به مشکلات روحی و جسمی دامن میزند. مردم برای هر کدام از داروهای مربوطه علاوه بر سرگردانی و دوندگی، باید مبالغ قابل توجهی هزینه کنند و معلوم نیست که داروی تهیه شده اصلی یا جعلی یا ناکارآمد باشد». (آرمانملی. ۷دی۹۹)
اختلاف وحشتناک طبقاتی
اگر چه این گفتگو با هدف رتوش ناهنجاریها و روانی قلمداد کردن آسیبهای اجتماعی انجام شده و در بهترین حالت دربرگیرندهٔ مشتی نصیحت به کارگزاران است؛ ولی در خلال آن بهصورت قطرهچکانی به گوشههایی از فاجعه اشاره شده است.
شنیدن این جمله اگر چه با کلی ملاحظه و سانسور بیان شده، تکاندهنده است:
«۶۰ درصد مردم ایران نیاز به خدمات فوری روانشناسی دارند».
در این گفتگو سخن از اختلاف طبقاتی وحشتناکی میرود که بین هیأت حاکمه از یکسو و مردم محروم ایران از سوی دیگر وجود دارد.
«ما در کشور کمبود قوانین نداریم، بلکه با تورم قانون روبهرو هستیم... اگر همین قوانین را ... به اجرا درآوریم دیگر بعضی از مسئولان نمیتوانند برای شنا و سونای آخر هفته به کشورهای حاشیه خلیجفارس بروند و روز بعد در پشت میزشان از مشکلات و دردهای مردم بگویند. عدهیی از رفاه زیاد و تورم درآمد دچار زحمت شدهاند ولی در مقابل فروش نوزاد به شکل چشمگیر و آزاردهندهای رشد یافته یا مردم برای سیر کردن شکمشان روبه سرقت تلفن همراه یا کیفقاپی آوردهاند». (همان منبع)
پیش فروشی نوزادان و فروش جنین!
فاجعه به اینجا ختم نمیشود، از برکت نظام ولایت فقیه اکنون صحبت از «پیش فروش نوزادان بر حسب سفارش»، «فروش جنین» میشود».! «فروش اعضای بدن» یا»فروش مو» برای سیر کردن شکم که جای خود را دارد و از فرط تکرار، دیگر در ادبیات آخوندی قباحت آن احساس نمیشود.
به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژندهٔ خود را؟
«در کنار این موضوع پیشفروشی نوزادان بر حسب سفارش و همچنین فروش جنین، روشی است برای کسب درآمد و تأمین مخارج خانوادههایی که این روزها درآمدی ندارند. همچنین فروش اعضای بدن مانند کلیه یا قسمتی از کبد و... تا حدی زیاد شده که کافی است سری به بیمارستانها تخصصی کلیه در تهران و شهرهای بزرگ بزنیم. مثلا در میدان ونک، کافی است به بیمارستان شهید هاشمینژاد بروید تا ببینید تمام کوچهها، کرکرههای پارکینگ منازل، تیرهای چراغ برق و تابلوهای راهنمایی و رانندگی پر از اعلامیه فروش کلیه با گروه خونی مختلف است». (همان منبع)
جناب کارشناس حکومتی سپس اعتراف میکند: «باید از زمانی ترسید که دیگر آتشفشان گرسنگان هیچگونه ترمزی را نپذیرند».؛ و این اصل حرف است.
استبداد دینی، ضرب شستی از این آتشفشان را در قیام آبان۹۸ چشید. آتشفشان بعدی در راه است و هر آن ممکن است همراه با انفجارهای مهیب و گدازههای کوهپیکر، شهرهای ایران را در زیر پای آخوندها به لرزه درآورد.
Informazioni
Autore | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organizzazione | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Sito | - |
Tag |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company