آتش قیام در زیر خاکسترهای نظام - ارتـش آزادیبخـش مـلی ایــران شماره ۲۸
8 set 2020 ·
1 h 18 sec.
Scarica e ascolta ovunque
Scarica i tuoi episodi preferiti e goditi l'ascolto, ovunque tu sia! Iscriviti o accedi ora per ascoltare offline.
Descrizione
آتش قیام در زیر خاکسترهای نظام
آمار سرسامآور جانباختگان کرونای ولایت از ۱۰۰هزار گذشت
ارتش گرسنگان آماده شورش و قیام - انحلال سپاه پاسداران با آتش دلیران
تلاش میکنم بنویسم. اما تصور صدهزار پیکر جانباخته، آرام و قرار باقی نمیگذارد. خشکم زده. گویی قلم در دستم عقرب است. در پنجاه سال گذشته ضربهها، شکنجهها، شهادتها، صدمات و تلخکامیهای بسیار دیدهام. اما این یکی انگار فرق میکند. نمیدانم چه بگویم. احساس میکنم در برابر خلق اسیر و مردم دردمند که در گرداب کرونا و ویروس ولایت گرفتارند و چارهای نمییابند، سراپا غرق در خجالتم. راستی برای بیمار و پزشک و پرستاری که پر پر میزنند و توده مردم و دانشآموزانی که خامنهای و روحانی آنها را به قربانگاه کرونا میفرستند، چه میتوان کرد؟ نماینده مجلس خودشان گفت: «انگار قسم خوردهاند که تمام مردم را بکشند». مردمی که بهگفته همین نمایندهٔ رژیم «در صف مرگ منتظر خالی شدن آی.سی. یو. هستند» و «حتی توانایی خرید ماسک را هم ندارند» (خبرگزاری مجلس رژیم۱مرداد۹۹).
در همین اثناء شنیدم یک عضو دلیر کانون شورشی کلیه خود را به ۴۰میلیون تومان فروخته است. آه ... اگر غم اندکی بودی چه بودی
فقر و گرسنگی، ارمغان هزارپای حکومت آخوندی و بختک کرونا، متحد جداییناپذیر ولایت فقیه است.
کار به آنجا رسیده که یک عضو شورای قلابی شهر تهران به ستوه آمده تأکید میکند آماری که رژیم برای کل کشور قالب میکند تقریباً همان تعدادی است که روزانه فقط در بهشتزهرا دفن میشوند.
«حقشناس: ما میدیدیم در بهشت زهرا ۱۲۰ تا ۱۳۰ تا داریم دفن میکنیم بعد آماری که داره اعلام میکند از کل کشور برابری میکند با آمار بهشت زهرا
سؤال: بهعنوان یک استاد دانشگاه یک عضو سیاسی اصلاحطلب بهعنوان عضو شورای شهر تهران بهعنوان یک روزنامهنگار، آمار کرونا که الآن داره اعلام میشود فوتشدگان کرونا آمار واقعی هست یا خیر؟
جواب: نیست دیگر من که با زبان ببخشید فارسی دارم میگویم» (۲شهریور۹۹).
روحانی رئیسجمهور رژیم وقیحانه ادعا میکرد که: «ما ۳۰بهمن فهمیدیم که کرونا آمده ... و بعد هم به مردم اعلام شد (و) ما یک روز تأخیر نکردیم» (۲۸ اسفند ۹۸).
متعاقباً کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت ایران در اطلاعیههای پیاپی با انتشار اسناد سازمان اورژانس دروغگویی روحانی را افشا کرد:
«سری دوم اسناد: برخلاف دروغهای ولیفقیه و رئیسجمهور ارتجاع طبق اسناد سازمان اورژانس در ۸بهمن چندین بیمار مبتلا به کرونا در تهران که در سفارت چین کار میکردند و حداقل یکی از آنها از چین برگشته بود در بیمارستان مسیح دانشوری بستری شد. رحمانی فضلی وزیر کشور روحانی در ۱۲بهمن گفت: فعلاً هیچ موردی از کرونا در ایران نداریم. خامنهای در ۱۳اسفند گفت: ما مسئولانمان با صفا و صداقت از روز اول با شفافیت خبر رسانی کردند» (۱۲ فروردین ۹۹).
سپس در ۲۸فروردین پاسدار جلالی رئیس پدافند غیرعامل رژیم اعتراف کرد که از ۵ دیماه جلسات داخلی برای بررسی موضوع کرونا داشته که طبعاً سران رژیم از آن اطلاع داشتهاند. کما اینکه در ۵بهمن همه دستگاههای ذیربط را دعوت و مطلع کرده است:
جلالی: «وقتی که کووید۱۹در چین فعال شد ما قرارگاه پدافند زیستی کشور را فعال کردیم در دیماه و جلسات داخلی داشتیم جمعبندی کردیم اوضاع را رصد کردیم چه اتفاقی میافتد وضعیت داخل کشور را بررسی کردیم که چه کار باید انجام بشود در پنجم بهمن اولین جلسه رسمی را گذاشتیم همه دستگاههای ذیربط را دعوت کردیم که مربوط بودند وزارت بهداشت بخشهای مختلف آن وزارت جهاد دامپزشکی بخشهای مختلف آن، نیروی انتظامی بخشهای نیروهای مسلح و بخشهای دیگری که در این موضوع نقش داشتند حتی وزارت راه، بخشهای مرزبانی، شرکت هواپیمایی نمیدانم فرودگاهها آنهایی که همه آنها مهم بودند دعوت کردیم».
در ۱۹مرداد هم یک کارشناس در ستاد مقابله با کرونا فاش کرد که اولین مورد کرونا در اوایل دیماه دیده شده اما دولت به دلایل سیاسی و امنیتی پنهانکاری کرده است. علاوه بر این آمار وزارت بهداشت مهندسی شده و یک بیستم آمار حقیقی و واقعی است (محبوبفر-جهان صنعت ۱۸مرداد ۹۹).
آیا این جنایت علیه مردم ایران و علیه بشریت نیست؟ آیا خامنهای و روحانی که بهخاطر نمایشهای ۲۲بهمن و انتخابات مجلس رژیم مرتکب این جنایت شدند نباید در برابر عدالت قرار بگیرند؟
آیا همین آخوند شیاد نبود که در ۶اسفند میگفت دشمنان میخواهند با هراسافکنی کشور را به تعطیلی بکشانند و از روز شنبه ۱۰اسفند «همه روالها بهصورت عادی خواهد بود»؟ و آیا همین آخوند شیاد نبود که بعداً حرف خودش را انکار کرد و به گردن مردم انداخت؟
روحانی: «ما پیشرفت خوبی در مسیر مقابله با این ویروس خطرناک داشتیم و تقریباً به مرز مهار رسیدیم ... البته این راه یک کمی طولانیتر از آن است که در ذهن مردم! در روز اول بوده و شاید امروز هم در ذهن مردم! باشد، آن روز اول که شروع شد یعنی آخر بهمن مردم! فکر میکردند که خب باید اقداماتی انجام بدهیم و در ماه اسفند تمام میشود و بعد فکر کردند یک اقداماتی باید انجام بدهیم در نیمه فروردین تمام میشود در حالی که از ابتدا مشخص بود این راه راه کوتاه نیست راه بلند است» (۳۱ اردیبهشت ۹۹).
×××××
در نیمه اسفند گذشته وقتی آمار قربانیان کرونا به ۲هزار نفر رسید، زنگهای فاجعه به صدا در آمد. در آن زمان گفتیم که امکانات بهداشتی و درمانی را باید از چنگ رژیم بیرون کشید و در اختیار مردم گذاشت. گفتیم که سرمایه و دارائیهای ستاد اجرایی فرمان خمینی ملعون و بنیاد مستضعفان و آستان قدس رضوی و بودجههای اتمی و موشکی رژیم و پولهایی که از جیب مردم ایران در عراق و سوریه و یمن و غزه و لبنان خرج میکند، بایستی به بهداشت و درمان مردم ایران اختصاص یابد. بایستی حقوق معوقهٔ پرستاران و کادر پزشکی و حقوق پرداخت نشدهٔ کارگران و معلمان و کارمندان و هزینهٔ درمان آنها پرداخت شود. گفتیم که انبارهای سپاه و بسیج و انتظامی و ارتش و کلان پولهای غارت شده در بانکهای سپاه و دولت و ولایت فقیه به نفع مردم و برای مردم مصادره شود.
خامنهای در آن زمان با رئیس ستادش به شیوه شاه سلطان حسینی، از تشکیل «قرارگاه بهداشتی و درمانی» و «رزمایش» بیولوژیکی برای افزایش «اقتدار» نظام دم میزد.
خامنهای از ابتدا گفته بود که میخواهد از بلای کرونا برای رژیمش نعمت و فرصت بسازد.
×××××
در روز اول فروردین آمار لرزاننده جانباختگان به ۸هزار نفر رسید. در ۲۳فروردین آمار جانباختگان از ۲۵هزار نفر گذشت. در ۱۰خرداد در آستانهٔ سالمرگ دجال، روحانی بازگشایی مساجد و پاساژها را اعلام کرد. همان روز رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران هشدار داد: «باز کردن همه مساجد و پاساژها یک اقدام جنایتکارانه از سوی خامنهای و روحانی است و نتیجهیی جز فرستادن بخشهای وسیعتری از مردم به قربانگاه ندارد».
هفته بعد در ۱۷خرداد تعداد قربانیان کرونای ولایت در چارچوب استراتژی کلان تلفات و سپر انسانی در برابر خطر قیام و سرنگونی، از ۵۰هزار گذشت.
در ۲۰تیر صاعقهٔ ۷۰هزار فرا رسید. اکنون صاعقه با سرسام درآمیخته و از مرز ۱۰۰هزار عبور کردیم. چشم سیاهی میرود و جان به لب میرسد. تازه میگویند که پائیز و آنفلوآنزا و جهش بزرگ در تعداد مرگ و میر در پیش است. آن هم در شرایطی که به گفتهٔ رئیس کمیسیون بهداشت در مجلس خامنهای «بخش زیادی از مردم ما امکان خرید ماسک ندارند» (خبرگزاری نیروی قدس ۱۱شهریور). باز شدن مدارس هم بابی دیگر است که ابعاد خطر را میلیونی میکند. علاوه بر ۱۴میلیون دانشآموز و معلمان آنها، خانوادههای همگی را هم در معرض ابتلا قرار میدهد.
و حالا این مصطفی معین وزیر پیشین رژیم آخوندها و رئیس شورای عالی نظام پزشکی آنهاست که میگوید: «بحران فراگیر کرونا تاکنون سرپوشی بر مطالبات جامعه بوده است ... این وضعیت مانند آتش زیر خاکستری است که هوشیاری بیشتر مسئولان و دلسوزان برای پیشگیری از حوادث و رویدادهای پرمخاطره در آینده را میطلبد» (روزنامه شرق ۱۱شهریور ۹۹).
×××××
بله مسأله این است: آتش قیام زیر خاکستر نظام. اینچنین در جنگ سرنوشت بر قامت وطن نوشت: یا مرگ یا آزادی!
این رژیمی است که روی کلان بازی مرگ سرمایهگذاری کرده تا سرنگونی را برای ما دستنیافتنی کند.
اما شورشگران سردی و سکون و خاموشی نمیپذیرند. برمیشورند و راه قیام میگشایند. پیوسته گفتهایم که باید صد بار بیشتر بجنگیم و ایران را پس بگیریم. هر مرگ را باید به تیک تاک قیام و سرنگونی تبدیل کنیم.
ساحل افتاده گفت گر چه بسی زیستم
هیچ نه معلوم شد آه که من کیستم
موج ز خود رفتهای تیز خرامید و گفت
هستم اگر میروم گر نروم نیستم
یک دستگاه، دستگاه «نهجنگ» و عزا و ماتم است، زانوی غم در بغل گرفتن و نمیتوان و نباید. در این دستگاه که کمال مطلوب خامنهای است رژیم این پا و آن پا میکند تا بایدن بیاید و فرجی حاصل شود. در این دستگاه، کرونا ماده مخدر ضدسرنگونی و باعث انفعال و یأس و افسردگی است تا بعداً رژیم و دنبالچههایش جشن بگیرند و بگویند دیدید امسال هم سرنگون نشدیم!
دستگاه دیگر، دستگاه «جنگ» و پایداری با روحیه رزمنده و انقلابی است. در این دستگاه ما باید کرونا را به اهرمی برای قیام و سرنگونی تبدیل کنیم. رژیم هر سال و هر بار باید شانس بیاورد تا سرنگون نشود اما برای ما یکبار، کافیست. مانند مورچهای که جلوی چشم امیر تیمور ۷۰بار از دیوار سخت بالا رفت تا سرانجام یکبار عبور کرد.
در این دستگاه، که همان استراتژی قیام و سرنگونی با هزار و هزاران کانون اعتراض و اعتصاب و شورش است، قرار نبوده که این یا آن دولت در آمریکا یا اروپا برای ما در سینی طلایی آزادی بیاورد. مستقیم یا غیرمستقیم بر ضد ما و ملت ما با شاه و شیخ نباشند و سنگ نیندازند، کفایت است. آیا مخالفت با تمدید تحریم تسلیحاتی این رژیم و روا داشتن سلاح و پول برای این رژیم، بهرغم ۶۶بار محکومیت بهخاطر سرکوب و کشتار فرزندان مردم ایران بهویژه در قیام آبان، شرمآور نیست؟ آیا تحریم این رژیم و مهرهها و درآمدهایش را مترادف تحریم ملت ایران دانستن و این همانی کردن رژیم با ملت ایران دغلکارانه و شرمآور نیست؟ این، دقیقاً همان سیاست و خواسته مالهکشان نظام است.
تجربه ۴۰ساله بهروشنی روز نشان میدهد که اگر کسی در برابر این رژیم «ماشه» را نکشد، گامبهگام عقب میرود و تسلیم میشود. آنگاه بهصورتهای مختلف و زبانهای گوناگون یقه مقاومت ایران و پاچهٔ مجاهدین را میگیرد. ابراز انزجار میکند و جیغ «مرگ بر منافق» سرمیدهد. هر طور شده به خود میپیچد تا ثابت کند همین رژیم خیلی بهتر از مجاهدین است. بعضاً سُس تند سلطنتی هم میزند تا دیکتاتوری مدرن بورژوایی بنماید و تعفن ولایتمدارانه آخوندی کمتر شود. «به فرموده» برای رد گم کردن هم بد نیست!
راستی کدام فرد یا جریان سیاسی خواهان تغییر و سرنگونی این رژیم را میتوان یافت که در عینحال دشمن و تضاد اصلیاش مجاهدین و مقاومت ایران باشد که ۹۰درصد کل شهیدان مسیر سرنگونی و آرمان آزادی را در این ۴۰سال تقدیم کرده است. این غیرعلمی، غیرمنطقی و محال و ناممکن است که کسی خواهان تغییر و سرنگونی رژیم ولایت فقیه باشد اما آن را بر مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران ترجیح بدهد . در گذشته چنین بوده و در آینده هم همین است. بدون ذرهیی مبالغه دنباله یا دنبالچهٔ رژیم است.در این صورت اپوزیسیوننمایی و رنگ و لعاب مخالفت با رژیم فقط برای این خوبست که رژیم به حساب خودش بریزد و ادعا کند اپوزیسیون آن متفرق و پراکنده و در جنگ و دعوا با یکدیگر است حال اگر تضاد اصلی و دشمن اصلی فرد یا جریانی، مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران است و بالفعل رژیم را ترجیح میدهد، اپوزیسیون نیست بلکه یک نوع «پزیسیون» همین رژیم و نیروی تقویت راه دور آن است. والا همچنانکه در ۳۰تیر در چهلمین سالگرد تشکیل شورای ملی مقاومت به استحضار مردم ایران رساندم، تکرار میکنم که: هر نیروی جمهوریخواه و ملتزم به نفی کامل نظام
آمار سرسامآور جانباختگان کرونای ولایت از ۱۰۰هزار گذشت
ارتش گرسنگان آماده شورش و قیام - انحلال سپاه پاسداران با آتش دلیران
تلاش میکنم بنویسم. اما تصور صدهزار پیکر جانباخته، آرام و قرار باقی نمیگذارد. خشکم زده. گویی قلم در دستم عقرب است. در پنجاه سال گذشته ضربهها، شکنجهها، شهادتها، صدمات و تلخکامیهای بسیار دیدهام. اما این یکی انگار فرق میکند. نمیدانم چه بگویم. احساس میکنم در برابر خلق اسیر و مردم دردمند که در گرداب کرونا و ویروس ولایت گرفتارند و چارهای نمییابند، سراپا غرق در خجالتم. راستی برای بیمار و پزشک و پرستاری که پر پر میزنند و توده مردم و دانشآموزانی که خامنهای و روحانی آنها را به قربانگاه کرونا میفرستند، چه میتوان کرد؟ نماینده مجلس خودشان گفت: «انگار قسم خوردهاند که تمام مردم را بکشند». مردمی که بهگفته همین نمایندهٔ رژیم «در صف مرگ منتظر خالی شدن آی.سی. یو. هستند» و «حتی توانایی خرید ماسک را هم ندارند» (خبرگزاری مجلس رژیم۱مرداد۹۹).
در همین اثناء شنیدم یک عضو دلیر کانون شورشی کلیه خود را به ۴۰میلیون تومان فروخته است. آه ... اگر غم اندکی بودی چه بودی
فقر و گرسنگی، ارمغان هزارپای حکومت آخوندی و بختک کرونا، متحد جداییناپذیر ولایت فقیه است.
کار به آنجا رسیده که یک عضو شورای قلابی شهر تهران به ستوه آمده تأکید میکند آماری که رژیم برای کل کشور قالب میکند تقریباً همان تعدادی است که روزانه فقط در بهشتزهرا دفن میشوند.
«حقشناس: ما میدیدیم در بهشت زهرا ۱۲۰ تا ۱۳۰ تا داریم دفن میکنیم بعد آماری که داره اعلام میکند از کل کشور برابری میکند با آمار بهشت زهرا
سؤال: بهعنوان یک استاد دانشگاه یک عضو سیاسی اصلاحطلب بهعنوان عضو شورای شهر تهران بهعنوان یک روزنامهنگار، آمار کرونا که الآن داره اعلام میشود فوتشدگان کرونا آمار واقعی هست یا خیر؟
جواب: نیست دیگر من که با زبان ببخشید فارسی دارم میگویم» (۲شهریور۹۹).
روحانی رئیسجمهور رژیم وقیحانه ادعا میکرد که: «ما ۳۰بهمن فهمیدیم که کرونا آمده ... و بعد هم به مردم اعلام شد (و) ما یک روز تأخیر نکردیم» (۲۸ اسفند ۹۸).
متعاقباً کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت ایران در اطلاعیههای پیاپی با انتشار اسناد سازمان اورژانس دروغگویی روحانی را افشا کرد:
«سری دوم اسناد: برخلاف دروغهای ولیفقیه و رئیسجمهور ارتجاع طبق اسناد سازمان اورژانس در ۸بهمن چندین بیمار مبتلا به کرونا در تهران که در سفارت چین کار میکردند و حداقل یکی از آنها از چین برگشته بود در بیمارستان مسیح دانشوری بستری شد. رحمانی فضلی وزیر کشور روحانی در ۱۲بهمن گفت: فعلاً هیچ موردی از کرونا در ایران نداریم. خامنهای در ۱۳اسفند گفت: ما مسئولانمان با صفا و صداقت از روز اول با شفافیت خبر رسانی کردند» (۱۲ فروردین ۹۹).
سپس در ۲۸فروردین پاسدار جلالی رئیس پدافند غیرعامل رژیم اعتراف کرد که از ۵ دیماه جلسات داخلی برای بررسی موضوع کرونا داشته که طبعاً سران رژیم از آن اطلاع داشتهاند. کما اینکه در ۵بهمن همه دستگاههای ذیربط را دعوت و مطلع کرده است:
جلالی: «وقتی که کووید۱۹در چین فعال شد ما قرارگاه پدافند زیستی کشور را فعال کردیم در دیماه و جلسات داخلی داشتیم جمعبندی کردیم اوضاع را رصد کردیم چه اتفاقی میافتد وضعیت داخل کشور را بررسی کردیم که چه کار باید انجام بشود در پنجم بهمن اولین جلسه رسمی را گذاشتیم همه دستگاههای ذیربط را دعوت کردیم که مربوط بودند وزارت بهداشت بخشهای مختلف آن وزارت جهاد دامپزشکی بخشهای مختلف آن، نیروی انتظامی بخشهای نیروهای مسلح و بخشهای دیگری که در این موضوع نقش داشتند حتی وزارت راه، بخشهای مرزبانی، شرکت هواپیمایی نمیدانم فرودگاهها آنهایی که همه آنها مهم بودند دعوت کردیم».
در ۱۹مرداد هم یک کارشناس در ستاد مقابله با کرونا فاش کرد که اولین مورد کرونا در اوایل دیماه دیده شده اما دولت به دلایل سیاسی و امنیتی پنهانکاری کرده است. علاوه بر این آمار وزارت بهداشت مهندسی شده و یک بیستم آمار حقیقی و واقعی است (محبوبفر-جهان صنعت ۱۸مرداد ۹۹).
آیا این جنایت علیه مردم ایران و علیه بشریت نیست؟ آیا خامنهای و روحانی که بهخاطر نمایشهای ۲۲بهمن و انتخابات مجلس رژیم مرتکب این جنایت شدند نباید در برابر عدالت قرار بگیرند؟
آیا همین آخوند شیاد نبود که در ۶اسفند میگفت دشمنان میخواهند با هراسافکنی کشور را به تعطیلی بکشانند و از روز شنبه ۱۰اسفند «همه روالها بهصورت عادی خواهد بود»؟ و آیا همین آخوند شیاد نبود که بعداً حرف خودش را انکار کرد و به گردن مردم انداخت؟
روحانی: «ما پیشرفت خوبی در مسیر مقابله با این ویروس خطرناک داشتیم و تقریباً به مرز مهار رسیدیم ... البته این راه یک کمی طولانیتر از آن است که در ذهن مردم! در روز اول بوده و شاید امروز هم در ذهن مردم! باشد، آن روز اول که شروع شد یعنی آخر بهمن مردم! فکر میکردند که خب باید اقداماتی انجام بدهیم و در ماه اسفند تمام میشود و بعد فکر کردند یک اقداماتی باید انجام بدهیم در نیمه فروردین تمام میشود در حالی که از ابتدا مشخص بود این راه راه کوتاه نیست راه بلند است» (۳۱ اردیبهشت ۹۹).
×××××
در نیمه اسفند گذشته وقتی آمار قربانیان کرونا به ۲هزار نفر رسید، زنگهای فاجعه به صدا در آمد. در آن زمان گفتیم که امکانات بهداشتی و درمانی را باید از چنگ رژیم بیرون کشید و در اختیار مردم گذاشت. گفتیم که سرمایه و دارائیهای ستاد اجرایی فرمان خمینی ملعون و بنیاد مستضعفان و آستان قدس رضوی و بودجههای اتمی و موشکی رژیم و پولهایی که از جیب مردم ایران در عراق و سوریه و یمن و غزه و لبنان خرج میکند، بایستی به بهداشت و درمان مردم ایران اختصاص یابد. بایستی حقوق معوقهٔ پرستاران و کادر پزشکی و حقوق پرداخت نشدهٔ کارگران و معلمان و کارمندان و هزینهٔ درمان آنها پرداخت شود. گفتیم که انبارهای سپاه و بسیج و انتظامی و ارتش و کلان پولهای غارت شده در بانکهای سپاه و دولت و ولایت فقیه به نفع مردم و برای مردم مصادره شود.
خامنهای در آن زمان با رئیس ستادش به شیوه شاه سلطان حسینی، از تشکیل «قرارگاه بهداشتی و درمانی» و «رزمایش» بیولوژیکی برای افزایش «اقتدار» نظام دم میزد.
خامنهای از ابتدا گفته بود که میخواهد از بلای کرونا برای رژیمش نعمت و فرصت بسازد.
×××××
در روز اول فروردین آمار لرزاننده جانباختگان به ۸هزار نفر رسید. در ۲۳فروردین آمار جانباختگان از ۲۵هزار نفر گذشت. در ۱۰خرداد در آستانهٔ سالمرگ دجال، روحانی بازگشایی مساجد و پاساژها را اعلام کرد. همان روز رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران هشدار داد: «باز کردن همه مساجد و پاساژها یک اقدام جنایتکارانه از سوی خامنهای و روحانی است و نتیجهیی جز فرستادن بخشهای وسیعتری از مردم به قربانگاه ندارد».
هفته بعد در ۱۷خرداد تعداد قربانیان کرونای ولایت در چارچوب استراتژی کلان تلفات و سپر انسانی در برابر خطر قیام و سرنگونی، از ۵۰هزار گذشت.
در ۲۰تیر صاعقهٔ ۷۰هزار فرا رسید. اکنون صاعقه با سرسام درآمیخته و از مرز ۱۰۰هزار عبور کردیم. چشم سیاهی میرود و جان به لب میرسد. تازه میگویند که پائیز و آنفلوآنزا و جهش بزرگ در تعداد مرگ و میر در پیش است. آن هم در شرایطی که به گفتهٔ رئیس کمیسیون بهداشت در مجلس خامنهای «بخش زیادی از مردم ما امکان خرید ماسک ندارند» (خبرگزاری نیروی قدس ۱۱شهریور). باز شدن مدارس هم بابی دیگر است که ابعاد خطر را میلیونی میکند. علاوه بر ۱۴میلیون دانشآموز و معلمان آنها، خانوادههای همگی را هم در معرض ابتلا قرار میدهد.
و حالا این مصطفی معین وزیر پیشین رژیم آخوندها و رئیس شورای عالی نظام پزشکی آنهاست که میگوید: «بحران فراگیر کرونا تاکنون سرپوشی بر مطالبات جامعه بوده است ... این وضعیت مانند آتش زیر خاکستری است که هوشیاری بیشتر مسئولان و دلسوزان برای پیشگیری از حوادث و رویدادهای پرمخاطره در آینده را میطلبد» (روزنامه شرق ۱۱شهریور ۹۹).
×××××
بله مسأله این است: آتش قیام زیر خاکستر نظام. اینچنین در جنگ سرنوشت بر قامت وطن نوشت: یا مرگ یا آزادی!
این رژیمی است که روی کلان بازی مرگ سرمایهگذاری کرده تا سرنگونی را برای ما دستنیافتنی کند.
اما شورشگران سردی و سکون و خاموشی نمیپذیرند. برمیشورند و راه قیام میگشایند. پیوسته گفتهایم که باید صد بار بیشتر بجنگیم و ایران را پس بگیریم. هر مرگ را باید به تیک تاک قیام و سرنگونی تبدیل کنیم.
ساحل افتاده گفت گر چه بسی زیستم
هیچ نه معلوم شد آه که من کیستم
موج ز خود رفتهای تیز خرامید و گفت
هستم اگر میروم گر نروم نیستم
یک دستگاه، دستگاه «نهجنگ» و عزا و ماتم است، زانوی غم در بغل گرفتن و نمیتوان و نباید. در این دستگاه که کمال مطلوب خامنهای است رژیم این پا و آن پا میکند تا بایدن بیاید و فرجی حاصل شود. در این دستگاه، کرونا ماده مخدر ضدسرنگونی و باعث انفعال و یأس و افسردگی است تا بعداً رژیم و دنبالچههایش جشن بگیرند و بگویند دیدید امسال هم سرنگون نشدیم!
دستگاه دیگر، دستگاه «جنگ» و پایداری با روحیه رزمنده و انقلابی است. در این دستگاه ما باید کرونا را به اهرمی برای قیام و سرنگونی تبدیل کنیم. رژیم هر سال و هر بار باید شانس بیاورد تا سرنگون نشود اما برای ما یکبار، کافیست. مانند مورچهای که جلوی چشم امیر تیمور ۷۰بار از دیوار سخت بالا رفت تا سرانجام یکبار عبور کرد.
در این دستگاه، که همان استراتژی قیام و سرنگونی با هزار و هزاران کانون اعتراض و اعتصاب و شورش است، قرار نبوده که این یا آن دولت در آمریکا یا اروپا برای ما در سینی طلایی آزادی بیاورد. مستقیم یا غیرمستقیم بر ضد ما و ملت ما با شاه و شیخ نباشند و سنگ نیندازند، کفایت است. آیا مخالفت با تمدید تحریم تسلیحاتی این رژیم و روا داشتن سلاح و پول برای این رژیم، بهرغم ۶۶بار محکومیت بهخاطر سرکوب و کشتار فرزندان مردم ایران بهویژه در قیام آبان، شرمآور نیست؟ آیا تحریم این رژیم و مهرهها و درآمدهایش را مترادف تحریم ملت ایران دانستن و این همانی کردن رژیم با ملت ایران دغلکارانه و شرمآور نیست؟ این، دقیقاً همان سیاست و خواسته مالهکشان نظام است.
تجربه ۴۰ساله بهروشنی روز نشان میدهد که اگر کسی در برابر این رژیم «ماشه» را نکشد، گامبهگام عقب میرود و تسلیم میشود. آنگاه بهصورتهای مختلف و زبانهای گوناگون یقه مقاومت ایران و پاچهٔ مجاهدین را میگیرد. ابراز انزجار میکند و جیغ «مرگ بر منافق» سرمیدهد. هر طور شده به خود میپیچد تا ثابت کند همین رژیم خیلی بهتر از مجاهدین است. بعضاً سُس تند سلطنتی هم میزند تا دیکتاتوری مدرن بورژوایی بنماید و تعفن ولایتمدارانه آخوندی کمتر شود. «به فرموده» برای رد گم کردن هم بد نیست!
راستی کدام فرد یا جریان سیاسی خواهان تغییر و سرنگونی این رژیم را میتوان یافت که در عینحال دشمن و تضاد اصلیاش مجاهدین و مقاومت ایران باشد که ۹۰درصد کل شهیدان مسیر سرنگونی و آرمان آزادی را در این ۴۰سال تقدیم کرده است. این غیرعلمی، غیرمنطقی و محال و ناممکن است که کسی خواهان تغییر و سرنگونی رژیم ولایت فقیه باشد اما آن را بر مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران ترجیح بدهد . در گذشته چنین بوده و در آینده هم همین است. بدون ذرهیی مبالغه دنباله یا دنبالچهٔ رژیم است.در این صورت اپوزیسیوننمایی و رنگ و لعاب مخالفت با رژیم فقط برای این خوبست که رژیم به حساب خودش بریزد و ادعا کند اپوزیسیون آن متفرق و پراکنده و در جنگ و دعوا با یکدیگر است حال اگر تضاد اصلی و دشمن اصلی فرد یا جریانی، مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران است و بالفعل رژیم را ترجیح میدهد، اپوزیسیون نیست بلکه یک نوع «پزیسیون» همین رژیم و نیروی تقویت راه دور آن است. والا همچنانکه در ۳۰تیر در چهلمین سالگرد تشکیل شورای ملی مقاومت به استحضار مردم ایران رساندم، تکرار میکنم که: هر نیروی جمهوریخواه و ملتزم به نفی کامل نظام
Informazioni
Autore | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organizzazione | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Sito | - |
Tag |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company