عاشورا فلسفه آزادی- گفتگو با برادر مجاهد محمد حیاتی- قسمت پنجم
1 set 2020 ·
21 min. 42 sec.
Scarica e ascolta ovunque
Scarica i tuoi episodi preferiti e goditi l'ascolto, ovunque tu sia! Iscriviti o accedi ora per ascoltare offline.
Descrizione
امام حسین تصميمش را گرفت ، تا آن ضربه مرگبار را بر پيكر نظام اموي فرو آورد . امام بدنبال ايجاد يك انفجار بود يك انفجاري كه دامنه امواج آن تمام قلمرو امپراطوری تحت سيطرهي بنی امیه را فرا گيرد و بلكه بيشتر و فراتر از آن در قلب تاريخ رهائي انسان بدود. امام دنبال چنين قیام و چنين جنگ و چنين حادثهاي بود. بنابراين تصميم گرفت و از مدينه با تمام خاندان و ياران خويش آماده خروج شد . تصميم به يك حركت و هجرت افشاگرانه گرفت. پيش از اينكه جنبش به آن نقطه اوج خودش برسد. پيش از اينكه جنبش به روز عاشورا برسد، بايد تمام افشاگريها تمام كارهاي سياسي و تمام روشنگریها به عمل آيد، تا حداكثر بهرهبرداري از آن اقدام بر عليه نظام يزيد بشود . این افشاگریها هم در زمینه سرکوب و غارت ثروت ملی و بیت المال بود و هم درزمینه فقر و به خاک سیاه نشانده شدن مردم و هم در بعد مسئولیت عناصر آگاه و پیروان راه اسلام انقلابی برای آماده شدن در روز قیام . اينجا چيزهاي بديع و جديدي پيش آمدامام حسين روز 27 يا 28 رجب، با خاندان خودش شبانه و به صورت مخفي از مدينه خارج شد بدون اینکه مقاومت خودرا اعلام رسمی کرده باشد. و روز سوم شعبان 60 هجري به مكه رسيد. امام از روز 3 شعبان تا 8 ذيحجة (يعني 4 ماه و 5 روز) در مكه ماند. در اين مدت با هيأتهاي مختلفي كه از شهرهاي مختلف، از جمله از بصره آمده بودند، ملاقات داشت و ضرورت قيام عليه يزيد را توضيح ميداد
مواضع میانه بازان مصلحت گرا
از نصيحتكاري تا امر بهمعروفامام حسین در رابطه با تصمیم به هجرت برای جنگ ملاقاتهايي با برادرش محمدبن حنفيه داشت که ابن حنفیه از حضرت ميخواهد كه مسألهٌ بيعت با يزيد را بهنحو «مسالمتآميز» حل كند و حضرت را با نصايح برادرانه و عافيتجويانه راهنمايي ميكند و از او ميخواهد كه «جاي امني برود تا از گزند يزيد درامان باشد».ليكن امام(ع) براساس دستاوردهاي قرآني، امنيت را بهنحو ديگري كه مطلقاً با درك برادرش و همهٌ عافيتجويان و تسليمطلبان تاريخ متفاوت است، تفسير ميكندبهراستي فرق است ميان درك محمدبنحنفيه،كه خود را بهعبادت در گوشهٌ مدينه مشغول داشته و بيخبر از آنچه كه در دنياي اسلام ميگذرد بهآن دلخوش كرده است، با درك كسي كه شور انقلابي نسبت بهكمال امت مسلمان وجودش را لبريز ساخته است. اينجا نيز تصادم بين دو برداشت سرتامتضاد از اسلام بود(خیلی مناسب است که به قسمتی از سخنرانی سردار خیابانی حول عبادت در دودیدگاه توجه کنید)محمد چه ميگويد؟ حسين به چه ميانديشد؟ حسین ع بهمسئوليتش، به وظيفهيي كه اعتقاداتش در پيشپاي او گذارده و بهتكامل اجتماعي می اندیشد. مسئولیت تكاملي كه اگر او در مسیر آن حرکت نکند و براي تحقق آن اراده نكند متوقف ميگردد و بهدست نظام منحط حاكم ازجريان خواهد افتاد.آنچه که امروز به اصطلاح اپوزیسیون نمایان میگویند و میکنند عملا به دامان رژیم آخوندی افتاده اند و در مقابل جنایتنها و ویگرانگریها سکوت کرده وبی شرمانه شریک دژخیمان ضد بشر شدهاند.حسين ع نيز همانند جد و پدرش سرشار از نگراني بهحال جامعه و مسئوليت نسبت بهتودههاي درزنجير است. مگر نه اينكه همه مسئول يكديگرند؟ «كلّكم راع و كلّكم مسئول عن رعيته». و مگر نه اينكه خداوند از عناصر آگاه پیمان گرفته است که برسیری ظالم و گرسنگی مظلوم سکوت نکنند و قرار و آرامش نداشته باشند. ؟امام حسین درمقابل سازشکاران و سکوت کنندگان ومشخصا برادرش محمد حنفیه تصیم به ترک مدینه گرفت و دروصیتی نوشت (که قسمتی از آن است ::من بهخاطر آسايش و تفريح و كسب زندگي و جاه و مقام يا برانگيختن آتش فتنه و فساد از مدينه بيرون نميروم، بلكه در طلب اصلاح امت جد خويش به اين كار دست ميزنم. من بهشيوهٌ جدم و پدرم علي فرزند ابيطالب، خلق را بهنكوكاري دعوت خواهم كرد و از بديها بازخواهم داشت و آنكس كه ميپذيرد مرا بهقبول حق، پس خداوند در حقانيت اولي است. و كسي كه مرا در اين امر رد ميكند، پايداري ميكنم تا خداوند بين من و آن قوم داوري كند كه او بهترين حكمكنندگان است و اين سفارش من بهتو برادر است و توفيق من جز بهاو وابسته نيست و من بهاو توكل ميكنم و بهسوي او بازميگردم».
تسلیم طلبان دیگری هم با قیام حسین مخالفت و از درنصیحت ودوستی خواستند که امام تسلیم شود ولااقل بایزید نجنگد.اماجواب امام حسین به همه آنها این بود که : تن بهقبول حكومت ظالم دادن پستي و فروافتادن از مرتبهيی است كه انسان درطي مراحل تكامليش بدان دست يافته است و بهاينترتيب بهتمام كساني كه او را از خطر ميهراسانند ميگويد من در جادهٌ ناشناختهيي گام برنميدارم.اين روشنايي ضمير را در امام(ع) در آنجا ميتوان يافت كه چون خويشان از تصميم نهايي او آگاه شدند، جمع شده و شيون سردادند. حسين(ع) بهميان ايشان آمد و گفت: «شما را بهخدا سوگند ميدهم طريق عصيان خدا و رسول را پيش نگيريد و از نوحهسرايي دست برداريد». و درمقابل اصرار ايشان كه از حضرت ميخواستند حركت نكند، گفت: «بهخدا سوگند اگر عراق هم نروم كشته خواهم شد».سرانجام امام حسین قبل از ترک مدینه به زیارت مزار پیامبر رفت و گفت:«باتمام اكراه و اندوه از جوار تو دور افتادهام. بهشدت برمن سخت گرفتهاند كه بايزيد عصيانپيشه بيعت كنم. اگر بپذيرم راه كفر رفتهام و اگر سربرتابم با شمشير كيفر يابم».صحه گذاردن بر نظام منحط و بيدادگر، اگرچه با سكوت درمقابل آن باشد، عملي جز عصيان و كفر نيست و مگر معني بيعت و سکوت جز قبول سلطهٌ حكومتي جبار وستمگر است؟در انتها در پاسخ كساني كه بهرغم تمام اين صحبتها بازهم مانع انجام رسالتش ميشوند ميگويد: «اگر من در جاي خود بمانم، و قیام نکنم مردم چگونه حق و باطل را تشخیص بدهند و راه نجات خود را هموار کنند.برغم همه تلاشهای تسلیم طلبان امام حسین باعزم جزم از مدیه خارج به سمت مکه حرکت کرد
مواضع میانه بازان مصلحت گرا
از نصيحتكاري تا امر بهمعروفامام حسین در رابطه با تصمیم به هجرت برای جنگ ملاقاتهايي با برادرش محمدبن حنفيه داشت که ابن حنفیه از حضرت ميخواهد كه مسألهٌ بيعت با يزيد را بهنحو «مسالمتآميز» حل كند و حضرت را با نصايح برادرانه و عافيتجويانه راهنمايي ميكند و از او ميخواهد كه «جاي امني برود تا از گزند يزيد درامان باشد».ليكن امام(ع) براساس دستاوردهاي قرآني، امنيت را بهنحو ديگري كه مطلقاً با درك برادرش و همهٌ عافيتجويان و تسليمطلبان تاريخ متفاوت است، تفسير ميكندبهراستي فرق است ميان درك محمدبنحنفيه،كه خود را بهعبادت در گوشهٌ مدينه مشغول داشته و بيخبر از آنچه كه در دنياي اسلام ميگذرد بهآن دلخوش كرده است، با درك كسي كه شور انقلابي نسبت بهكمال امت مسلمان وجودش را لبريز ساخته است. اينجا نيز تصادم بين دو برداشت سرتامتضاد از اسلام بود(خیلی مناسب است که به قسمتی از سخنرانی سردار خیابانی حول عبادت در دودیدگاه توجه کنید)محمد چه ميگويد؟ حسين به چه ميانديشد؟ حسین ع بهمسئوليتش، به وظيفهيي كه اعتقاداتش در پيشپاي او گذارده و بهتكامل اجتماعي می اندیشد. مسئولیت تكاملي كه اگر او در مسیر آن حرکت نکند و براي تحقق آن اراده نكند متوقف ميگردد و بهدست نظام منحط حاكم ازجريان خواهد افتاد.آنچه که امروز به اصطلاح اپوزیسیون نمایان میگویند و میکنند عملا به دامان رژیم آخوندی افتاده اند و در مقابل جنایتنها و ویگرانگریها سکوت کرده وبی شرمانه شریک دژخیمان ضد بشر شدهاند.حسين ع نيز همانند جد و پدرش سرشار از نگراني بهحال جامعه و مسئوليت نسبت بهتودههاي درزنجير است. مگر نه اينكه همه مسئول يكديگرند؟ «كلّكم راع و كلّكم مسئول عن رعيته». و مگر نه اينكه خداوند از عناصر آگاه پیمان گرفته است که برسیری ظالم و گرسنگی مظلوم سکوت نکنند و قرار و آرامش نداشته باشند. ؟امام حسین درمقابل سازشکاران و سکوت کنندگان ومشخصا برادرش محمد حنفیه تصیم به ترک مدینه گرفت و دروصیتی نوشت (که قسمتی از آن است ::من بهخاطر آسايش و تفريح و كسب زندگي و جاه و مقام يا برانگيختن آتش فتنه و فساد از مدينه بيرون نميروم، بلكه در طلب اصلاح امت جد خويش به اين كار دست ميزنم. من بهشيوهٌ جدم و پدرم علي فرزند ابيطالب، خلق را بهنكوكاري دعوت خواهم كرد و از بديها بازخواهم داشت و آنكس كه ميپذيرد مرا بهقبول حق، پس خداوند در حقانيت اولي است. و كسي كه مرا در اين امر رد ميكند، پايداري ميكنم تا خداوند بين من و آن قوم داوري كند كه او بهترين حكمكنندگان است و اين سفارش من بهتو برادر است و توفيق من جز بهاو وابسته نيست و من بهاو توكل ميكنم و بهسوي او بازميگردم».
تسلیم طلبان دیگری هم با قیام حسین مخالفت و از درنصیحت ودوستی خواستند که امام تسلیم شود ولااقل بایزید نجنگد.اماجواب امام حسین به همه آنها این بود که : تن بهقبول حكومت ظالم دادن پستي و فروافتادن از مرتبهيی است كه انسان درطي مراحل تكامليش بدان دست يافته است و بهاينترتيب بهتمام كساني كه او را از خطر ميهراسانند ميگويد من در جادهٌ ناشناختهيي گام برنميدارم.اين روشنايي ضمير را در امام(ع) در آنجا ميتوان يافت كه چون خويشان از تصميم نهايي او آگاه شدند، جمع شده و شيون سردادند. حسين(ع) بهميان ايشان آمد و گفت: «شما را بهخدا سوگند ميدهم طريق عصيان خدا و رسول را پيش نگيريد و از نوحهسرايي دست برداريد». و درمقابل اصرار ايشان كه از حضرت ميخواستند حركت نكند، گفت: «بهخدا سوگند اگر عراق هم نروم كشته خواهم شد».سرانجام امام حسین قبل از ترک مدینه به زیارت مزار پیامبر رفت و گفت:«باتمام اكراه و اندوه از جوار تو دور افتادهام. بهشدت برمن سخت گرفتهاند كه بايزيد عصيانپيشه بيعت كنم. اگر بپذيرم راه كفر رفتهام و اگر سربرتابم با شمشير كيفر يابم».صحه گذاردن بر نظام منحط و بيدادگر، اگرچه با سكوت درمقابل آن باشد، عملي جز عصيان و كفر نيست و مگر معني بيعت و سکوت جز قبول سلطهٌ حكومتي جبار وستمگر است؟در انتها در پاسخ كساني كه بهرغم تمام اين صحبتها بازهم مانع انجام رسالتش ميشوند ميگويد: «اگر من در جاي خود بمانم، و قیام نکنم مردم چگونه حق و باطل را تشخیص بدهند و راه نجات خود را هموار کنند.برغم همه تلاشهای تسلیم طلبان امام حسین باعزم جزم از مدیه خارج به سمت مکه حرکت کرد
Informazioni
Autore | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organizzazione | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Sito | - |
Tag |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company
Commenti