دو هفته از سرکار آمدن جلاد۶۷ و چند روز از تشکیل کابینهٔ دزدان و جانیان بیشتر نگذشته است، اما طی همین مدت، هم رئیسی جلاد، هم مخبر و هم رسانه‌ها و مهره‌های باند خامنه‌ای تلاش می‌کنند وانمود کنند که جلاد۶۷ آمده تا همهٔ مشکلات را حل کند و اوضاع را سر و سازمان دهد! تا جایی که مخبر در روز نخست شروع کار کابینه می‌گوید: ما آن‌قدر در تجهیزات پزشکی پیشرفت کرده‌ایم که ۴کشور اروپایی در نامه‌یی به من التماس می‌کردند برایشان تجهیزات بفرستیم! بعد هم در تک و تاختی دیگر در میدان وقاحت، مدعی می‌شود: در زمینهٔ ساخت واکسن ما هم‌تراز پیشرفته‌ترین کشورهای جهان هستیم!



اما تشت رسوایی خامنه‌ای و تمامی نظام چنان از بام عالم بر زمین افتاده که این مانورها و دروغ‌ها حتی کراهت مهره‌های خود نظام را هم برمی‌انگیزد، از این رو در همین مدت کوتاه که رئیسی آمده، از گوشه و کنار رژیم نق زدنها و دست رو کردنها شروع شده که جوهر آنها اعتراف به پوشالی بودن وعده‌های رئیسی جلاد و کابینه‌اش است. یکی اقدامات دولت رئیسی جلاد را «تشریفاتی و نمایشی» عنوان می‌کند که هیچ «اثری در سفرهٔ مردم» نمی‌گذارد و توصیه می‌کند: «تلاش کنید دولتتان دولت «انجام شد» باشد نه دولت «باید انجام شود» و تلاش کنید کلمهٔ «باید» را از ادبیات خود و وزرایتان حذف کنید!» (روزنامهٔ جمهوری-۶شهریور)؛ دیگری با طعنه می‌گوید «مخبر را باید مرد وعده‌ها نامید، وعده‌های محقق نشده!» و هشدار می‌دهد: «اگر نتوانند عادت» وعده دادن «را ترک کنند، فشار تحقق این وعده‌ها کار دست‌شان می‌دهد!» (روزنامهٔ حکومتی همدلی-۷شهریور). معاون پیشین رئیس‌جمهور نظام هم می‌گوید: «خیلی به دولت رئیسی بدبین هستم» و استدلال می‌کند: «آنها کارهای معمول را هم نمی‌توانند انجام دهند، چه رسد به‌عملی شدن وعده‌هایی که داده‌اند!» (هاشمی‌طبا-۶شهریور). آن روزنامهٔ رژیم هم به ماهیت غارتگری این کابینه‌ اشاره می‌کند و می‌نویسد: «مردم هر روز فقیرتر می‌شوند» و برای این دولتمردان «چه اهمیتی دارد وقتی خودشان هر روز ثروتمندتر می‌شوند!» (شرق-۷شهریور).



در شرایطی که خامنه‌ای دست‌کم در گام اول به خواسته‌های خود برای تشکیل دولت جوان حزب‌اللهی و یک‌پایه کردن نظام ولایت رسیده، اما هنوز چند روزی نگذشته، این حرفها و کنایه‌ها از درون ساختار خود نظام، قابل توجه و معنی‌دار است و نشان می‌دهد همین ساختار به‌ظاهر یکدست تا کجا شکننده است. چرا که در شرایط بحران و بن‌بست نظام، خامنه‌ای مجبور شد آن را تشکیل دهد؛ همان که خودش گفت: «شرایط نظام دشوار است» (۶شهریور)؛ نخستین عاملی هم که «شرایط نظام» را دشوار کرده، جامعه به‌ستوه آمده و انفجاری و خطر قیامی بزرگ است.

از این رو تک پایگی و دولت رئیسی جلاد ساختاری بحران‌زده است که نه‌تنها توان حل و عبور از تضادها و بحرانها را ندارد، بلکه این تضادها به‌زودی درون خودش می‌ریزد و بحران درونی را تشدید می‌کند. همان که خود خامنه‌ای هم پیشاپیش نسبت به آن هشدار می‌دهد که: «اگر اختلاف‌نظری پیش آمد نباید آن را به میان مردم کشاند!» (۶شهریور).



این ساختار بحران‌زده را رهبر مقاومت، مسعود رجوی در همان روز تنفیذ جلاد۶۷ پیش‌بینی کرد و در پیامی آن را این‌گونه توصیف نمود: «تنفیذ و منصوب کردن جلاد به‌عنوان رئیس‌جمهور توسط خلیفهٔ ارتجاع نقطهٔ عطف و تغییر ریل در قطار ولایت، سراشیب سقوط و سرنگونی سلطنت دینی» (۱۲مرداد).