آموزش برای کانونهای شورشی- شماره هفتاد و هشت
15 mar 2020 ·
21 min. 36 sec.
Scarica e ascolta ovunque
Scarica i tuoi episodi preferiti e goditi l'ascolto, ovunque tu sia! Iscriviti o accedi ora per ascoltare offline.
Descrizione
آموزش برای کانونهای شورشی
مبارزه و پیروزی قسمت پنجم
هموطنان عزیز شنوندگان گرامی - در ادامه سلسله برنامه های آموزشی کانونهای شورشی خطاب به نسل جوان میهنمون چهارمین قسمت از برنامه ای با عنوان مبارزه و پیروزی را میشنوید. در این برنامه به ۴۰ سال کارزار شکوهمند و رویارویی سازمان مجاهدین خلق ا یران با حکومت دیکتاتوری آخوندی میپردازیم/ و اینکه چگونه مجاهدین و مقاومت ایران در قفای آزادی / تلاش و تکاپو کردند/ - جوانان آگاه و مبارز - شما میتوانید سوالات و نظرات خودتون رو درباره این برنامه به ایمیل رادیو مجاهد radio@mojahedin.org ارسال کنید.
در برنامه قبل به به موضوع مقاومت زنان آزاده میهنمون با پیشتازی مجاهدین خلق ایران و سایر آزادیخواهان در مقابل اهانت خمینی سفاک به زنان شریف پرداختیم در 5 مین قسمت از برنامه امروز میپردازیم به مواضع خمینی ضدبشر و سرکوب آزادیها و آزادیخواهان -
همراهان رادیو مجاهد
-نظر جسورانه سازمان مجاهدین خلق ایران /درباره رفراندوم تحمیلی با برگههای «آری» یا «نه» ـ در اسفند ۱۳۵۷ همواره مورد غضب و خشم خمینی پلید بود / مسعود رجوی همانموقع طی یک موضعگیری رسمی /صراحتا اعلام کرد که : به اعتقاد ما و بر حسب این قاعده روشن و صریح اسلامی که هیچگونه انتخاب و قرارداد و عقدی که در آن اجبار روا شده و از ابراز تمایل و اراده آزاد افراد و گروههای انسانی بهنحوی از انحاء ممانعت شده باشد، معتبر و اصیل نیست.
همانطور که در برنامه قبلی گفتیم سرکوب زنان تحت عنوان حجاب، نخستین گام خمینی دجال برای قلع و قمع آزادیهای دموکراتیک بهدست آمده از انقلاب ضدسلطنتی بود. اما تازه اشتهای هیولا برانگیخته شده بود. او برای برقراری حکومت استبدادی مدنظر خود، هنوز راه درازی در پیش داشت. جامعهٔ ملتهب و انقلابی و آزاد شدهٔ ایران را نمیشد به این سادگی مقهور کرد و پایههای استبداد جدید را در آن برقرار نمود. این دشوار با وجود نیروهای مترقی و انقلابی برای خمینی بیشازپیش سخت میشد. او باید گامهای بعدی را برمیداشت. اما این نیات شوم چه بودند.
هدفهای بعدی خمینی
هدف های بعدی خمینی دزد بزرگ انقلاب ضدسلطنتی بلافاصله بعد از رسیدن به حکومت عبارت بودند از:
۱ـ سرکوب گروههای سیاسی و انقلابی؛ بهخصوص سازمان مجاهدین خلق ایران
۲ـ سرکوب مردم کردستان و اقلیتهای تحت ستم
۳ـ برقراری سانسور در مطبوعات و رسانهها
۴ـ سرکوب دانشگاهها و مراکز فرهنگی
۵ـ سرکوب شوراهای مردمی شکلگرفته در ادارهها، کارخانهها و کارگاهها
هموطنان عزیز اکنون توجه شما را به گزیده از سخنان مسعود رجوی با عنوان پیام به خلق که سی دیماه ۵۸ درباره شرایط حساس آنزمان ایراد گردیده جلب میکنی
دوران یورش به سازمان مجاهدین خلق ایران و هوادرانشان / بدستور خمینی با پوش چماقداری
خمینی دجال قبل از سرنگونی شاه، در وجود و حضور سازمان مجاهدین خلق ایران، نابودی فیزیکی و ایدئولوژیک خویش را میدید و مجاهدین را مانع خویش میپنداشت. زیرا مجاهدین نمایندهٔ اسلام دموکراتیک و تفسیر نوینی از آن بودند. این نوع اسلام، دکان هر نوع دجالیت به سبک آخوندی را تخته میکرد. طنین گلولههای شبشکاف مجاهدین در آسمان اختناقگرفتهٔ دیکتاتوری سلطنتی، پاکبازی چشمگیر و دفاعیات پرشور آنان در بیدادگاههای شاه، قلبهای قدرشناس مردم ایران را به سوی آنان متوجه ساخته بود و این خمینی را خوش نمیآمد.
یکی از اطرافیان خمینی به نام حمید روحانی، به محبوبیت مجاهدین و افول خمینی در آن سالیان اینگونه اذعان میکند:
«...در آن روزها بهحدی جو بهنفع این گروه (مجاهدین) بود که میتوان گفت که کوچکترین انتقادی نسبت به این گروهک با شدیدترین ضربه روبهرو میشد. بسیاری از افراد را میشناسم که بر این اعتقاد بودند که دیگر نقش امام در مبارزه و در نهضت بهپایان رسیده است و امام با عدم تأیید مجاهدین خلق در واقع شکست خود را امضا کرده است. این افراد باور داشتند که امام از صحنه مبارزه کنار رفتهاند و زمان آن رسیده است که سازمان مجاهدین خلق نهضت را هدایت کند و انقلاب را بهپیش ببرد. واقعاً هم این گروه در مردم پایگاهی بهدست آورده بود. امام هم این را میدانستند. هر روز از ایران نامه میرسید مبنی بر اینکه: پرستیژ شما پایین آمده. در بین مردم نقش شما در شرف فراموش شدن است. مجاهدین خلق دارند جای شما را میگیرند...».
بله آنچه شنیدید اعتراف یکی از سران حکومتی درباره محبوبیت مجاهدین در سالهای بعد از انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران بود
شنوندگان رادیو مجاهد
در همین چند برنامه بخوبی متوجه شدید که خمینی ضدبشر/ زبان قدرت و مصلحت و همچنین دودوزهبازی و نان به نرخ روز خوردن را خیلی خوب بلد بود. او هیچگاه حرفهای اصلیاش را زمانی که احساس میکرد زمان و محیط برای گفتن آنها مناسب نیست به زبان نمیراند. همچنان که در زیر درخت سیب در نوفللوشاتو هرگز از ولایت فقیه یا سلطنت مطلقهٔ فقیه سخنی به میان نیاورد. در مورد مجاهدین نیز ابتدا سعی داشت آنان را با خود همراه سازد و از پرستیژ و محبوبیت گستردهٔ سازمان مجاهدین خلق ایران به نفع سلطهٔ خویش بهرهبرداری نماید اما کور خوانده بود، نمیدانست که مجاهدین اهل زد و بند، سازش، کوتاهآمدن از اصول و خیانت به آزادی و آرمانهای انقلابی خود نیستند.
مقابلهٔ آشکار با مجاهدین برای خمینی هزینهٔ گزافی دربرداشت. او باید برای مقابله با آنان نقاب بر چهره میزد. این نقاب چیزی نبود جز استفادهٔ دجالگرانه از نام «مردم». او از فردای ۲۲بهمن ۵۷ با بسیج چماقداران، قدارهبندان، چاقوکشها و لات و لمپنهای بدنام محلات تهران و کمیتهچیها لباس مبدل پوشیده، یک نیروی مسلح ترتیب داد که در فرهنگ آن روزگار «حزباللهیها» نام گرفت. این نیرو بهطور حرفهای در خدمت کشتار آزادی و آزادیخواهان درآمد و با دست باز و در روز روشن به کار سوزاندن، چشم درآوردن، چاقو فروکردن در قلبها و کشتار آزادیخواهان پرداخت.
مبارزه و پیروزی قسمت پنجم
هموطنان عزیز شنوندگان گرامی - در ادامه سلسله برنامه های آموزشی کانونهای شورشی خطاب به نسل جوان میهنمون چهارمین قسمت از برنامه ای با عنوان مبارزه و پیروزی را میشنوید. در این برنامه به ۴۰ سال کارزار شکوهمند و رویارویی سازمان مجاهدین خلق ا یران با حکومت دیکتاتوری آخوندی میپردازیم/ و اینکه چگونه مجاهدین و مقاومت ایران در قفای آزادی / تلاش و تکاپو کردند/ - جوانان آگاه و مبارز - شما میتوانید سوالات و نظرات خودتون رو درباره این برنامه به ایمیل رادیو مجاهد radio@mojahedin.org ارسال کنید.
در برنامه قبل به به موضوع مقاومت زنان آزاده میهنمون با پیشتازی مجاهدین خلق ایران و سایر آزادیخواهان در مقابل اهانت خمینی سفاک به زنان شریف پرداختیم در 5 مین قسمت از برنامه امروز میپردازیم به مواضع خمینی ضدبشر و سرکوب آزادیها و آزادیخواهان -
همراهان رادیو مجاهد
-نظر جسورانه سازمان مجاهدین خلق ایران /درباره رفراندوم تحمیلی با برگههای «آری» یا «نه» ـ در اسفند ۱۳۵۷ همواره مورد غضب و خشم خمینی پلید بود / مسعود رجوی همانموقع طی یک موضعگیری رسمی /صراحتا اعلام کرد که : به اعتقاد ما و بر حسب این قاعده روشن و صریح اسلامی که هیچگونه انتخاب و قرارداد و عقدی که در آن اجبار روا شده و از ابراز تمایل و اراده آزاد افراد و گروههای انسانی بهنحوی از انحاء ممانعت شده باشد، معتبر و اصیل نیست.
همانطور که در برنامه قبلی گفتیم سرکوب زنان تحت عنوان حجاب، نخستین گام خمینی دجال برای قلع و قمع آزادیهای دموکراتیک بهدست آمده از انقلاب ضدسلطنتی بود. اما تازه اشتهای هیولا برانگیخته شده بود. او برای برقراری حکومت استبدادی مدنظر خود، هنوز راه درازی در پیش داشت. جامعهٔ ملتهب و انقلابی و آزاد شدهٔ ایران را نمیشد به این سادگی مقهور کرد و پایههای استبداد جدید را در آن برقرار نمود. این دشوار با وجود نیروهای مترقی و انقلابی برای خمینی بیشازپیش سخت میشد. او باید گامهای بعدی را برمیداشت. اما این نیات شوم چه بودند.
هدفهای بعدی خمینی
هدف های بعدی خمینی دزد بزرگ انقلاب ضدسلطنتی بلافاصله بعد از رسیدن به حکومت عبارت بودند از:
۱ـ سرکوب گروههای سیاسی و انقلابی؛ بهخصوص سازمان مجاهدین خلق ایران
۲ـ سرکوب مردم کردستان و اقلیتهای تحت ستم
۳ـ برقراری سانسور در مطبوعات و رسانهها
۴ـ سرکوب دانشگاهها و مراکز فرهنگی
۵ـ سرکوب شوراهای مردمی شکلگرفته در ادارهها، کارخانهها و کارگاهها
هموطنان عزیز اکنون توجه شما را به گزیده از سخنان مسعود رجوی با عنوان پیام به خلق که سی دیماه ۵۸ درباره شرایط حساس آنزمان ایراد گردیده جلب میکنی
دوران یورش به سازمان مجاهدین خلق ایران و هوادرانشان / بدستور خمینی با پوش چماقداری
خمینی دجال قبل از سرنگونی شاه، در وجود و حضور سازمان مجاهدین خلق ایران، نابودی فیزیکی و ایدئولوژیک خویش را میدید و مجاهدین را مانع خویش میپنداشت. زیرا مجاهدین نمایندهٔ اسلام دموکراتیک و تفسیر نوینی از آن بودند. این نوع اسلام، دکان هر نوع دجالیت به سبک آخوندی را تخته میکرد. طنین گلولههای شبشکاف مجاهدین در آسمان اختناقگرفتهٔ دیکتاتوری سلطنتی، پاکبازی چشمگیر و دفاعیات پرشور آنان در بیدادگاههای شاه، قلبهای قدرشناس مردم ایران را به سوی آنان متوجه ساخته بود و این خمینی را خوش نمیآمد.
یکی از اطرافیان خمینی به نام حمید روحانی، به محبوبیت مجاهدین و افول خمینی در آن سالیان اینگونه اذعان میکند:
«...در آن روزها بهحدی جو بهنفع این گروه (مجاهدین) بود که میتوان گفت که کوچکترین انتقادی نسبت به این گروهک با شدیدترین ضربه روبهرو میشد. بسیاری از افراد را میشناسم که بر این اعتقاد بودند که دیگر نقش امام در مبارزه و در نهضت بهپایان رسیده است و امام با عدم تأیید مجاهدین خلق در واقع شکست خود را امضا کرده است. این افراد باور داشتند که امام از صحنه مبارزه کنار رفتهاند و زمان آن رسیده است که سازمان مجاهدین خلق نهضت را هدایت کند و انقلاب را بهپیش ببرد. واقعاً هم این گروه در مردم پایگاهی بهدست آورده بود. امام هم این را میدانستند. هر روز از ایران نامه میرسید مبنی بر اینکه: پرستیژ شما پایین آمده. در بین مردم نقش شما در شرف فراموش شدن است. مجاهدین خلق دارند جای شما را میگیرند...».
بله آنچه شنیدید اعتراف یکی از سران حکومتی درباره محبوبیت مجاهدین در سالهای بعد از انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران بود
شنوندگان رادیو مجاهد
در همین چند برنامه بخوبی متوجه شدید که خمینی ضدبشر/ زبان قدرت و مصلحت و همچنین دودوزهبازی و نان به نرخ روز خوردن را خیلی خوب بلد بود. او هیچگاه حرفهای اصلیاش را زمانی که احساس میکرد زمان و محیط برای گفتن آنها مناسب نیست به زبان نمیراند. همچنان که در زیر درخت سیب در نوفللوشاتو هرگز از ولایت فقیه یا سلطنت مطلقهٔ فقیه سخنی به میان نیاورد. در مورد مجاهدین نیز ابتدا سعی داشت آنان را با خود همراه سازد و از پرستیژ و محبوبیت گستردهٔ سازمان مجاهدین خلق ایران به نفع سلطهٔ خویش بهرهبرداری نماید اما کور خوانده بود، نمیدانست که مجاهدین اهل زد و بند، سازش، کوتاهآمدن از اصول و خیانت به آزادی و آرمانهای انقلابی خود نیستند.
مقابلهٔ آشکار با مجاهدین برای خمینی هزینهٔ گزافی دربرداشت. او باید برای مقابله با آنان نقاب بر چهره میزد. این نقاب چیزی نبود جز استفادهٔ دجالگرانه از نام «مردم». او از فردای ۲۲بهمن ۵۷ با بسیج چماقداران، قدارهبندان، چاقوکشها و لات و لمپنهای بدنام محلات تهران و کمیتهچیها لباس مبدل پوشیده، یک نیروی مسلح ترتیب داد که در فرهنگ آن روزگار «حزباللهیها» نام گرفت. این نیرو بهطور حرفهای در خدمت کشتار آزادی و آزادیخواهان درآمد و با دست باز و در روز روشن به کار سوزاندن، چشم درآوردن، چاقو فروکردن در قلبها و کشتار آزادیخواهان پرداخت.
Informazioni
Autore | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organizzazione | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Sito | - |
Tag |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company
Commenti