آفتابکاران_محمود رویایی_قسمت هشتم
11 nov 2019 ·
26 min. 12 sec.
Iscriviti gratuitamente
Ascolta questo episodio e molti altri. Goditi i migliori podcast su Spreaker!
Scarica e ascolta ovunque
Scarica i tuoi episodi preferiti e goditi l'ascolto, ovunque tu sia! Iscriviti o accedi ora per ascoltare offline.
Descrizione
اول صبح من و سعيد و تعدادي را براي بازجويي صدا كردند.
شاخص اعدامي بودن، صداكردن زنداني با كلية وسايل بود.
با سروصداي پاسدار بند چشمبند زده و به سمت شعبه راه افتاديم.
اسم مرا براي شعبة۴ خواند. لحظه يي بعد، مردي كه صدايش جديد بود، گفت:
يک دقیقه بنشين كارت دارم.
مرد غريبه گفت:
من مسئول تحقيق روي پرونده ات هستم.
خودت خوب ميدا ني كه همه رابطه هات را شناسايي كرديم... چرا لجبازي ميكني؟
مگر پدر و مادرت چه گناهي كرده بودن كه به خاطر تو بايد اينهمه مصيبت بكشن.
ببين محمود، روراست بهت بگم بابات هفته پيش فوت كرد.
مادرتم دو بار تا حالا سكته كرده، اگر دست از لجبازي برداري و با ما همكاري كني ميگذاریم یک صحبتي تلفني بكني. شايد زنده بمونه...من از بازجوت درخواست كردم يه صحبتي باهات بكنم تا سر عقل بيايي شايد بتواني مادرت را نجات بدهی.
شاخص اعدامي بودن، صداكردن زنداني با كلية وسايل بود.
با سروصداي پاسدار بند چشمبند زده و به سمت شعبه راه افتاديم.
اسم مرا براي شعبة۴ خواند. لحظه يي بعد، مردي كه صدايش جديد بود، گفت:
يک دقیقه بنشين كارت دارم.
مرد غريبه گفت:
من مسئول تحقيق روي پرونده ات هستم.
خودت خوب ميدا ني كه همه رابطه هات را شناسايي كرديم... چرا لجبازي ميكني؟
مگر پدر و مادرت چه گناهي كرده بودن كه به خاطر تو بايد اينهمه مصيبت بكشن.
ببين محمود، روراست بهت بگم بابات هفته پيش فوت كرد.
مادرتم دو بار تا حالا سكته كرده، اگر دست از لجبازي برداري و با ما همكاري كني ميگذاریم یک صحبتي تلفني بكني. شايد زنده بمونه...من از بازجوت درخواست كردم يه صحبتي باهات بكنم تا سر عقل بيايي شايد بتواني مادرت را نجات بدهی.
Informazioni
Autore | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organizzazione | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Sito | - |
Tag |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company