اعتمادی به تو نیست!
23 giu 2020 ·
8 min. 51 sec.
Scarica e ascolta ovunque
Scarica i tuoi episodi preferiti e goditi l'ascolto, ovunque tu sia! Iscriviti o accedi ora per ascoltare offline.
Descrizione
جوانههای نو به نو درخت سترگ یک قیام
هر چه از قیام آبان۹۸ میگذرد، دغدغههای کارگزاران نظام آخوندی نسبت به بیاعتمادی مردم و طرد حاکمیت و دولتشان بیشتر و داغتر میشود:
«اتفاقهای رخ داده نظیر حوادث آبانماه ۹۸، موجب شد تا اعتماد مردم به آتش کشیده شود».(روزنامه رسالت، ۱تیر ۹۹)
پژواک بیاعتمادی مردم به این نظام، تمام صحن و پستوی آن را فراگرفته و مدام در تقلا برای بازگرداندن آن هستند؛ غافل از آنکه جامعهیی که سه قیام بزرگ را طی ۱۰سال در مقابل این رژیم رقم زده و به نفی کامل حاکمیت ولایت فقیه رسیده است، دیگر با این نظام بحث اعتماد و اعتقاد و رأی ندارد.
«بیاعتمادی مردم»، باب همیشه باز رسانهیی
اگر مطبوعات و رسانههای حکومتی را از مقطع قیام آبان۹۸ به بعد نگاه کرده باشیم، یک روز در میان در چند روزنامه و سایت حکومتی شاهد داد و فغان از بیاعتمادی مردم به نظام و هشدار نسبت به خطر استمرار آن هستیم. در آخرین نمونه از این سریال چند ماهه، روزنامه رسالت به تاریخ ۱تیر ۹۹ عنوان یک یادداشت را از قول احمد علیرضابیگی نماینده مجلس یازدهم اینطور نوشته: «مهمترین هدف، بازگرداندن اعتماد مردم».
معروف است که «اعتماد، کسب کردنی است؛ نه دادنی». حالا طبق اعترافات همین روزنامهٔ رسالت، ببینیم اصلاً این رژیم جایی را برای اعتماد باقی گذاشته است؟ مردم ایران به چه دلیلی باید به این نظام اعتماد کنند؟
روزنامه رسالت از قول این نماینده مجلس یازدهم، مفهومی از نمایندگی مجلس را در نظام آخوندی بیان میکند. تصویری از وجهه و کاراکتر نمایندهٔ مجلس آخوندی میدهد که بهاندازه کافی، هم گویای علت بیاعتمادی مردم است و هم نشان هوشیاری مردم نسبت به مشتی «وکیلالدولة قبیلهگرا «که کارشان «پوشش دادن به خیانتهای دولت» بوده است. همینش هم در جنگ باندی بالا میزند:
«در مجلس دهم، وکیلالدولگی و قبیلهگرایی سیاسی در تقدم بود. به این موجب تلاش میشد تا تمامی نقصها و خیانتهای دولت پوشش داده شود».(همان منبع)
منظور از «اعتماد مردم» چیست؟
بهراستی در قاموس رژیم آخوندی، مفهوم اعتماد آن هم پس از ۴۱سال صدارت توأم با جنایت چیست؟ چند قدم بعد معلوم میشود منظور از اعتماد مردم، دغدغه برای حفظ امنیت نظام است. در واقع هراس از بیاعتمادی مردم، آن روی سکهٔ خشم و خروش مردم نسبت به نظام میباشد. پس ترجمه واقعی اعتماد مورد نظر این نماینده مجلس، آن روی سکهٔ حفظ نظام است:
«در حال حاضر امنیت بهمعنای اعتماد متقابل مردم و دولت است . اکنون مهمترین معضل، اعتماد از دست رفته مردم و مهمترین برنامه، جلب اعتماد مردم است».(همان منبع)
سطح زندگی مردم، پاسخ به «اقتصاد واقعی کشور»
این نمایندهٔ مجلس آخوندی طوری پیشقراولی بازگرداندن اعتماد مردم را به نظام میکند که انگار جمهوری اسلامی تاره تأسیس شده و مردم ایران ذوقزده و مشتاق برنامههای گامبهگام اقتصادی و فسادستیزی نظام مقدس ولایی و اولین جمهوری اسلامی در ایران هستند! لذا دنبال «واقعی شدن اقتصاد کشور» است. انگار اقتصاد حکومتی نظام آخوندی ــ که اول تا آخرش در قبضهٔ خامنهای و سپاه است ــ وجودی تازه متولد شده میباشد که مجلس یازدهم اکسیر تبدیل مس به طلا را برایش کشف کرده است. در تشریح این تبدیل هم چیزی جز اعتراف به غارت دولت از مایملک مردم ایران یافت نمیشود. دولتی که زندگی و سفرهٔ مردم را به سرقت برده و هرگز شایستهٔ اعتماد مردم نبوده و نیست. این اعتراف هم به یمن جنگ باندی میسر شده است. دقت کنید:
«آنچه که در گام اول حائز اهمیت است، واقعی شدن اقتصاد کشور است. واقعی شدن اقتصاد و زدودن فساد محقق نمیگردد مگر آنکه دولت از مقوله اقتصاد خارج و در جایگاه داور بنشیند؛ زیرا تا مادامی که دولت بهعنوان باز یکن نقشآفرینی کند، اقتصاد کشور بهبود نخواهد یافت».(همان منبع)
هوشیاری مردم و گوهر اعتمادشان
هر چه صحبتهای این نمایندهٔ مجلس را میخوانیم، بیشتر به هوشیاری مردم ایران در سلب اعتمادشان به نظام آخوندی پی میبریم. گزارش این نماینده مثل آینهای مقابل نظام است که جلو هر ناشناس نسبت به این رژیم گذاشته شود، درودها نثار مردمی میکند که گوهر اعتمادشان را در پای چنین نظام سر تا پا فاسد نریختهاند. آدرس این فساد را خود این نمایندهٔ مجلس اینطور سرراست میدهد:
«کارخانه ماشینسازی را به فردی فروختند که سواد خواندن و نوشتن نداشت. از طرفی رئیس سازمان خصوصیسازی در زندان بهسر میبرد و معاون ارزی بانک مرکزی کشور به موجب اینکه ۳۵میلیارد دلار ثروت کشور را به همراه ۶۰تن طلا در بازار فروخته، تحت تعقیب است».(همان منبع)
معنای کد «بیاعتمادی مردم»
بازخوانی علت بیاعتمادی مردم ایران به نظام آخوندی توسط عناصر همین نظام، چیزی جز آینهای مقابل ۴۱سال معجونی بههم تنیده از جنایت سیاسی و چپاول اقتصادی و دینفروشی رذیلانه نیست. واقعیت برجسته در این گدایی پیاپی اعتماد، «نه» قاطعی است که مردم ایران به تمامیت حاکمیت آخوندی گفتهاند. «نه»ای که تحلیلگران نظام آخوندی برای گریز از بیان صریح آن، کد «بیاعتمادی مردم» را باب رسانهیی کردهاند.
هر چه از قیام آبان۹۸ میگذرد، دغدغههای کارگزاران نظام آخوندی نسبت به بیاعتمادی مردم و طرد حاکمیت و دولتشان بیشتر و داغتر میشود:
«اتفاقهای رخ داده نظیر حوادث آبانماه ۹۸، موجب شد تا اعتماد مردم به آتش کشیده شود».(روزنامه رسالت، ۱تیر ۹۹)
پژواک بیاعتمادی مردم به این نظام، تمام صحن و پستوی آن را فراگرفته و مدام در تقلا برای بازگرداندن آن هستند؛ غافل از آنکه جامعهیی که سه قیام بزرگ را طی ۱۰سال در مقابل این رژیم رقم زده و به نفی کامل حاکمیت ولایت فقیه رسیده است، دیگر با این نظام بحث اعتماد و اعتقاد و رأی ندارد.
«بیاعتمادی مردم»، باب همیشه باز رسانهیی
اگر مطبوعات و رسانههای حکومتی را از مقطع قیام آبان۹۸ به بعد نگاه کرده باشیم، یک روز در میان در چند روزنامه و سایت حکومتی شاهد داد و فغان از بیاعتمادی مردم به نظام و هشدار نسبت به خطر استمرار آن هستیم. در آخرین نمونه از این سریال چند ماهه، روزنامه رسالت به تاریخ ۱تیر ۹۹ عنوان یک یادداشت را از قول احمد علیرضابیگی نماینده مجلس یازدهم اینطور نوشته: «مهمترین هدف، بازگرداندن اعتماد مردم».
معروف است که «اعتماد، کسب کردنی است؛ نه دادنی». حالا طبق اعترافات همین روزنامهٔ رسالت، ببینیم اصلاً این رژیم جایی را برای اعتماد باقی گذاشته است؟ مردم ایران به چه دلیلی باید به این نظام اعتماد کنند؟
روزنامه رسالت از قول این نماینده مجلس یازدهم، مفهومی از نمایندگی مجلس را در نظام آخوندی بیان میکند. تصویری از وجهه و کاراکتر نمایندهٔ مجلس آخوندی میدهد که بهاندازه کافی، هم گویای علت بیاعتمادی مردم است و هم نشان هوشیاری مردم نسبت به مشتی «وکیلالدولة قبیلهگرا «که کارشان «پوشش دادن به خیانتهای دولت» بوده است. همینش هم در جنگ باندی بالا میزند:
«در مجلس دهم، وکیلالدولگی و قبیلهگرایی سیاسی در تقدم بود. به این موجب تلاش میشد تا تمامی نقصها و خیانتهای دولت پوشش داده شود».(همان منبع)
منظور از «اعتماد مردم» چیست؟
بهراستی در قاموس رژیم آخوندی، مفهوم اعتماد آن هم پس از ۴۱سال صدارت توأم با جنایت چیست؟ چند قدم بعد معلوم میشود منظور از اعتماد مردم، دغدغه برای حفظ امنیت نظام است. در واقع هراس از بیاعتمادی مردم، آن روی سکهٔ خشم و خروش مردم نسبت به نظام میباشد. پس ترجمه واقعی اعتماد مورد نظر این نماینده مجلس، آن روی سکهٔ حفظ نظام است:
«در حال حاضر امنیت بهمعنای اعتماد متقابل مردم و دولت است . اکنون مهمترین معضل، اعتماد از دست رفته مردم و مهمترین برنامه، جلب اعتماد مردم است».(همان منبع)
سطح زندگی مردم، پاسخ به «اقتصاد واقعی کشور»
این نمایندهٔ مجلس آخوندی طوری پیشقراولی بازگرداندن اعتماد مردم را به نظام میکند که انگار جمهوری اسلامی تاره تأسیس شده و مردم ایران ذوقزده و مشتاق برنامههای گامبهگام اقتصادی و فسادستیزی نظام مقدس ولایی و اولین جمهوری اسلامی در ایران هستند! لذا دنبال «واقعی شدن اقتصاد کشور» است. انگار اقتصاد حکومتی نظام آخوندی ــ که اول تا آخرش در قبضهٔ خامنهای و سپاه است ــ وجودی تازه متولد شده میباشد که مجلس یازدهم اکسیر تبدیل مس به طلا را برایش کشف کرده است. در تشریح این تبدیل هم چیزی جز اعتراف به غارت دولت از مایملک مردم ایران یافت نمیشود. دولتی که زندگی و سفرهٔ مردم را به سرقت برده و هرگز شایستهٔ اعتماد مردم نبوده و نیست. این اعتراف هم به یمن جنگ باندی میسر شده است. دقت کنید:
«آنچه که در گام اول حائز اهمیت است، واقعی شدن اقتصاد کشور است. واقعی شدن اقتصاد و زدودن فساد محقق نمیگردد مگر آنکه دولت از مقوله اقتصاد خارج و در جایگاه داور بنشیند؛ زیرا تا مادامی که دولت بهعنوان باز یکن نقشآفرینی کند، اقتصاد کشور بهبود نخواهد یافت».(همان منبع)
هوشیاری مردم و گوهر اعتمادشان
هر چه صحبتهای این نمایندهٔ مجلس را میخوانیم، بیشتر به هوشیاری مردم ایران در سلب اعتمادشان به نظام آخوندی پی میبریم. گزارش این نماینده مثل آینهای مقابل نظام است که جلو هر ناشناس نسبت به این رژیم گذاشته شود، درودها نثار مردمی میکند که گوهر اعتمادشان را در پای چنین نظام سر تا پا فاسد نریختهاند. آدرس این فساد را خود این نمایندهٔ مجلس اینطور سرراست میدهد:
«کارخانه ماشینسازی را به فردی فروختند که سواد خواندن و نوشتن نداشت. از طرفی رئیس سازمان خصوصیسازی در زندان بهسر میبرد و معاون ارزی بانک مرکزی کشور به موجب اینکه ۳۵میلیارد دلار ثروت کشور را به همراه ۶۰تن طلا در بازار فروخته، تحت تعقیب است».(همان منبع)
معنای کد «بیاعتمادی مردم»
بازخوانی علت بیاعتمادی مردم ایران به نظام آخوندی توسط عناصر همین نظام، چیزی جز آینهای مقابل ۴۱سال معجونی بههم تنیده از جنایت سیاسی و چپاول اقتصادی و دینفروشی رذیلانه نیست. واقعیت برجسته در این گدایی پیاپی اعتماد، «نه» قاطعی است که مردم ایران به تمامیت حاکمیت آخوندی گفتهاند. «نه»ای که تحلیلگران نظام آخوندی برای گریز از بیان صریح آن، کد «بیاعتمادی مردم» را باب رسانهیی کردهاند.
Informazioni
Autore | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Organizzazione | Radio Mojahed - رادیو مجاهد |
Sito | - |
Tag |
Copyright 2024 - Spreaker Inc. an iHeartMedia Company